احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





یک تذکر و هشدارِ مهم پیرامونِ توتاپ

گزارشگر:شنبه 18 ثور 1395 - ۱۷ ثور ۱۳۹۵

بر بنیاد گزارش‌ها، روز گذشته مردمِ بامیان به‌هدفِ گذشتنِ توتاپ از ولایت‌های مرکزی دست به تظاهراتِ گسترده زده‌اند. این تظاهرات در واقع نشانگرِ آن است که مردمانِ زیادی هستند که مخالفِ گذشتنِ توتاپ از مسیرِ پروان ـ کاپیسا اند و نیز مردمانی هم وجود دارند که موافقِ این مسیر برای توتاپ‌اند اما تا هنوز سکوت کرده‌اند؛ زیرا برنامه‌یی که حکومت برای انتقال توتاپ دارد، به نفعِ آن‌هاست و سکوت را در برابر معترضانِ مسیرِ این پروژه ترجیح داده‌اند.
اما حمایت‌ِ برخی چهره‌های مشهورِ سیاسیِ کشور از مسیر بامیان و مرکز برای توتاپ نیز ظاهراً نشانگرِ آن است که مسیرِ اولیِ این پروژه به هر دلیلی که است، با اعتراض‌های گسترده‌یی مواجه می‌باشد. از طرف دیگر، اکنون برای برخی‌ها این فرصت مساعد شده که با زمزمه کردنِ توتاپ، موج‌سواری‌ کنند و خود را به “مقامِ امن و می ‌بی‌غش” برسانند.
واقعیت این است که دولت و شرکای توتاپ، مسیرِ این پروژه را مدت‌ها قبل مشخص کرده‌ بودند که باید از بامیان بگذرد اما در مسیر راه این مسیر تغییر کرد و راه آن عوض شد. اما حالا برخی کشورهایی نیز وجود دارد تا بهانه‌یی شود برای عملی نشدنِ توتاپ و تعویقِ این پروژۀ بسیار ارزشمند. این پروژه هرچند به پاکستان منتهی می‌‌گردد، اما منافعی در عرصه‌های مختلف برای افغانستان دارد.
این پروژه از هر مسیری که تطبیق شود، برای افغانستان پُراهمیت است و مردمانِ زیادی از آن نفع می‌برند. طرف‌دارانِ عبور توتاپ از ولایت‌های مرکزی معتقدند که سب‌استیشنِ برق ۵۰۰ کیلوولت توتاپ، در صورتی که این پروژه از مسیری پلخمری- بامیان- ارغندی عبور کند، در ارغندی ساخته می‌شود و مشکل کشیدن لینِ جداگانه به مس عینک که باعث مصرف بودجۀ اضافی می‌شود، مرفوع خواهد شد. بر اساسِ این برآوردها، مسیر پلخمری- بامیان- ارغندی ۸۰ کیلومتر نسبت به مسیر سالنگ طویل است و در مقابل آن، سطح مصونیتِ آن به‌مراتب نسبت به مسیر سالنگ بلندتر است. اما موافقانِ انتقال توتاپ از مسیر پروان به‌‎‌خصوص دولت به این باور است که این مسیر کوتاه‌تر و کم‌هزینه‌تر از مسیر بامیان است و نیز از همین مسیر به بامیان و میدان وردک برق داده می‌شود.
اکنون اگرچه شرکتِ برشنا و دولت می‌گویند که مسیر توتاب برگشت‌ناپذیر است، اما مخالفان نیز کمر بسته‌اند که این مسیر را تغییر دهند. ولی به نظر ما، اگر جدال‌ها بر سرِ این مسأله پُردامنه و اعتراض‌ها گسترده شود، راه و گزینۀ دیگر، عملی نشدنِ این طرح است؛ یعنی این طرح نیز به‌سانِ ده‌ها طرح اقتصادیِ دیگر می‌تواند محکوم به شکست شود!
مسلماً یکی از بدبختی‌های جامعۀ افغانستان، سیاسی و حتا قومی کردنِ پروژه‌های کلانِ اقتصادی است. شکی نیست که مردم افغانستان حق دارند به توسعۀ متوازن دست یابند، اما قومی کردنِ مباحث و پروژه‌های کلانِ اقتصادی در قدم اول، انکشافِ متوازن را صدمه می‌زند و در قدم دوم، باج‌گیری‌های سیاسی را افزایش می‌دهد. بنابراین، برای دولت و مردم باید مهم این باشد که در تطبیقِ این پروژه‌ها عدالت تأمین گردد و مناطق محروم در اولویتِ منفعت‌یابی از این پروژه‌ها قرار گیرند. چنان‌که می‌بینیم، هر دو مسیری که برای توتاپ بااهمیت خوانده می‌شوند، مناطقِ محروم‌اند و همه وضعیتِ یک‌سان دارند.
یقیناً با اجرایی شدنِ این پروژه در هر کدام از این دو مسیر و تولید برق، کارهای کلانِ اقتصادی در کشور مانندِ استخراج معادن به راه می‌افتـد و سود حاصل از آن، در نهایت باید به سود همۀ افغانستانی‌ها خرج ‌شود. از این‌ رو پیشنهادِ ما به هر دو طرفِ قضیه این است که انعطاف نشان دهند و بزرگ‌تر بیندیشـند و به منافعِ این طرح، از چشم‌اندازِ افغانستانِ بزرگ اما محروم نگاه کنند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.