احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:فرهمند/ شنبه 1 جوزا 1395 - ۳۱ ثور ۱۳۹۵
وزارت دفاع ملی نفوذ هراسافکنان در صفوف نیروهای مسلح را خطرناک میداند و میگوید که با روشهای خاص در پذیرش منسوبان اردوی ملی، از نفوذ دشمن جلوگیری شده است.
رییسجمهور غنی هم در نشست روز سه شنبه شورای امنیت ملی، دستور داده که راهبرد مبارزه با افراد نفوذی دشمن در صفوف این نیروها، بیدرنگ عملی شود.
شورای امنیت ملی، به تازگی راهبردی را برای مبارزه با افراد نفوذی دشمن در نیروهای مسلح کشور تأیید کرد.
حبیبالرحمان افضل؛ معاون سخنگوی وزارت دفاع میگوید:«نفوذ دشمن در نیروهای دفاعی و امنیتی کشور، واقعاً خطرناک است. همانگونه که اکنون احساس تشویش میشود، با سیستمهای خاصی که برای پذیرش منسوبان اردوی ملی وجود دارد، ما از نفوذ دشمن جداً جلوگیری کردهایم.»
یک عضو مجلس نمایندگان هم میگوید:«(افراد نفوذی) دشمن را در دادن اطلاعات استخباراتی کمک میکند. آنان حملههای هراسافکنانه بر نیروها انجام میدهند. نفوذ دشمن در نیروهای مسلح، بعضی وقتها جنگها را نیز ناکام ساختهاست.»
نفوذ هراسافکنان در صفوف نیروهای مسلح کشور، بارها از این نیروها قربانی گرفته است.
نفوذ تروریستها و عوامل مستقیم یا غیرمستقیم آنها در صفوف نیروهای امنیتی و مسلح کشور، همواره یکی از مسایل جدی کلاف سردرگم امنیت افغانستان بوده است.
پیش از آنکه دولت و شورای امنیت ملی، به طور رسمی، راهبرد مبارزه با نفوذی های دشمن در نهادهای امنیتی را تصویب کند، بسیاری از مردم، آگاهان مسایل امنیتی و مقامهای ارشد دولتی به صورت انفرادی، نسبت به خطر نادیده گرفتن و عدم برخورد جدی و قاطع با عوامل تروریزم در صفوف نیروهای مسلح و نهادهای امنیتی به ویژه در کانون های پالیسی ساز و طراح و تصمیم گیر این نهادها هشدار داده اند.
شماری از مقام های ارشد حکومت وحدت ملی حتی بارها وعده سپردند که اسامی «جاسوسان خارجی» در نهادهای دولتی را افشا و با آنها برخورد خواهند کرد؛ اما ظاهرا دولت تاکنون اراده ای برای اقدام علیه این عناصر نداشته است.
شماری از منتقدان، حتی این امر را به عزل و نصب های مدیران و تصمیم گیران نهادهای حساس نیز توسعه می دهند و می گویند که برخی از چهره هایی که به طور مداوم، از یک نهاد مهم به یک نهاد مهم تر، تغییر سمت می دهند، متهم به حمایت ضمنی و وابستگی به منابع ناامن کننده و کانون های بحران ساز در کشور هستند.
حتی اگر این اتهام ها را که در حال حاضر، اثبات نشده به نظر می رسند، نادیده بگیریم، این مهم را نمی توان نادیده انگاشت که مدیریت ضعیف، نداشتن طرح و برنامه و عدم تخصص و تسلط کافی بر امور از جانب این افراد، سبب شده است که وضعیت، بیش از پیش، به سود دشمن، تغییر کند و مردم و دولت افغانستان، در موقعیت دشوارتری نسبت به گذشته قرار بگیرند.
با این وصف، تدوین و تصویب استراتژی مبارزه با افراد نفوذی دشمن در صفوف نیروهای مسلح و نهادهای امنیتی، گامی است که هرچند دیر برداشته می شود؛ اما همچنان امیدها در زمینه برخورد با عناصر خرابکار وابسته به هسته های تروریستی و هراس افکن را زنده نگه می دارد.
البته این امر، صرف با تصویب و تایید یک استراتژی روی کاغذ به دست نمی آید؛ بلکه در کنار این امر، لازم است تا مقام های ارشد دولتی و تصمیم گیران امنیتی کشور، تعهد و اراده عملی صریح و قاطع خود را در این زمینه نشان دهند و این اطمینان را به وجود آورند که مصمم اند منافذ و مجاری ورود و نفوذ تروریزم و عوامل گروه های تروریستی را شناسایی و مسدود کنند.
این بی تردید، یک مبارزه دشوار، طولانی و پرهزینه خواهد بود. موانع بزرگی فراراه این مبارزه وجود دارد؛ موانعی که تاکنون مقام های ارشد دولتی را از افشای نام یا برخورد عملی با عوامل نفوذی دشمن بازداشته و در نتیجه، نیروهای امنیتی، مردم و دولت را در برابر حمله های تروریستی که مهم ترین و حساس ترین مراکز سیاسی و نظامی کشور در قلب پایتخت را آماج قرار داده، در موضع انفعال و آسیب پذیری قرار داده است.
این مبارزه، مستلزم ایجاد شبکه ای از هماهنگی های گسترده با منابع پرقدرت داخلی و خارجی است. مراکز حساس و اصلی تصمیم گیری در درون دولت، سفارتخانه های خارجی و قدرت های بزرگ بیرونی، باید دولت را در این مبارزه، همراهی کنند.
بنابراین، برخلاف تصور اولیه، مبارزه با نفوذی های دشمن، تنها با اتخاذ تدابیر و تمهیداتی در زمینه جلب و جذب نیروهای امنیتی در اردوی ملی و سایر نهادهای امنیتی و نظامی کشور و یا امضای راهبردی کاغذین، میسر نمی شود؛ این امر، نیازمند راه اندازی یک انقلاب بزرگ و بنیادی به مفهوم کاملا واقعی کلمه است.
آیا دولت آمادگی چنین انقلابی را دارد؟
Comments are closed.