حکمتیار چه خوابی برای انتخابات دیده است؟

گزارشگر:حلیمه حسینی - ۱۶ عقرب ۱۳۹۱

چرا گلبدین حکمتیار می‌خواهد در انتخابات شرکت کند؟ آیا این یک تصمیم شتاب‌زده است و یا جناب آقای حکمتیار خسته از سال‌ها در حاشیه ماندن، می‌خواهد به میدان آمده قدرت را به‌دست بگیرد؟
به هر صورت، آن‌چه مسلم است این‌که؛ گروه‌ها و جناح‌های درگیر و رو در روی حکومت نیز کم‌کم از انزوا خسته شده‌اند و بازی‌های پنهانی و موش‌وپشک، چیزی نیست که بتواند آن‌ها را ارضا سازد؛ از این‌رو وارد عرصه بازی‌های سیاسیِ افغانستان شدن و رسماً قدرت را به‌دست گرفتن، چیزی نیست که جناب آقای حکمت‌یار در طول دوران پساطالبانی به آن نیاندیشیده و یا از کنار آن به راحتی گذشته باشد. چنان که شاهد بوده‌ایم، به‌رغم این‌که خودش به حیث رهبر حزب اسلامی بیشتر به نبردی چریکی ادامه داده و خود را در صف مخالفان دولت افغانستان نشان داده؛ اما در طول سال‌هایی که گذشت، این حزب قدرتمند چندان هم دور از فضای سیاسی کشور نبوده‌اند و در همه‌جا به نوعی دست به مهره‌چینی و یارگیری زده‌اند و به نحوی چشم‌گیر حضور خود را مستقیم و غیرمستقیم تثبیت کرده‌اند.
اما این‌که این روزها از سوی این گروه، چراغ سبزها و انعطاف‌های بیشتر را شاهد هستیم تا جایی که اخیراً اعلام می‌کند که اگر انتخابات شفاف و عادلانه برگزار شود، ما هم در انتخابات شرکت خواهیم کرد؛ گواه این حقیقت است که مخالفان دولت هم به ستوه آمده، می‌خواهند مستقیم وارد میدان شوند و  از قدرت بی‌نصیب نمانند.
آن‌چه که در مورد علاقه‌مندیِ جناب آقای حکمتیار برای اشتراک در انتخابات آتی نگران‌کننده به نظر می‌رسد، این پرسش است که شفاف و عادلانه بودن از نگاهِ حزبِ او چه تعریفی پیدا خواهد کرد؟ و اگر هم به فرض، او بخواهد به نحوی برای جابه‌جاییِ قدرت و به‌دست آوردن موقعیت در کشور اقدام کند، از چه راه‌ها و مکانیزم‌هایی استفاده خواهد کرد؟ و آیا این شیوه‌ها و مکانیزم‌های احتمالی برای حضور در انتخابات، به نفع شفافیت و عادلانه برگزار شدنِ انتخابات خواهند بود، یا خود مبدل به ایجاد کانال‌ها و شاهراه‌های دیگری در عرض و طولِ نقب‌ها و میان‌برهایی خواهند شد که تیم حاکم برای بقای قدرتِ خویش به‌حتم در صدد طراحی و تطبیق آن هست؟
حال اگر دیگرمخالفانِ دولت هم‌چون حزب اسلامی بخواهند وارد میدان انتخابات شوند، آیا نخواهند خواست که شفافیت و عادلانه بودنِ آن را به سلیقه و روشِ خود تأمین کنند، آن‌هم در فضایی که هنوز هیچ اطمینانی به نیت و اراده نهفته در پشت یک‌چنین ابراز علاقه‌مندی‌یی، وجود ندارد؟
این همه در حالی اتفاق می‌افتند که هنوز زمان زیادی از فراخوان جناب آقای کرزی و رییس محترم کمسیون مستقل انتخابات مبنی بر این‌که دروازه‌های انتخابات و این فرایندِ مهم ملی به روی همه باز است، نمی‌گذرد؛ همان فراخوانی که طی آن، از همه مخالفین و جناح‌های درگیر با دولت و نظام حاکم، خواسته شده که سلاح را بر زمین گذاشته و در یک میدان دموکراتیک و مردمی به زورآزمایی بپردازند و به جای خون ریختن، به رأی دادن و رأی آوردن روی بیاورند. هرچند این فراخوان و این دعوت از سوی مسوولین حکومتی و حتا جامعه جهانی گپ نوی نبوده، باید دید که یک‌شبه کدام معجزه صورت گرفته که به یک‌باره این نصایح و این فراخوان‌ها بعد از بیش از یک دهه کارگر افتاده است و به اصطلاح، دانه‌درشت‌های مخالفین مثل جناب آقای حکمتیار، انتخابات را ارج نهاده و اگر شفافیت و عادلانه بودن آن تضمین گردد، می‌خواهد در آن شرکت کند؟
شفافیت و عادلانه بودنِ انتخابات را از این پس چه کسانی قرار است محک بزنند؟ خودی‌ها؟! و اگر خودی‌ها باشند، کدام خودی‌ها؟ خودی‌ها برای که و چه کسانی؟! برای حلقه نزدیک به جناب آقای کرزی و ارگ‌نشینان، یا حلقاتی که از چندی قبل کسانی مثل جناب آقای حکمتیار، آن‌ها را چینش، تربیت، حمایت و جابه‌جا کرده تا در روز موعود، ورق را به نفع آن‌ها برگردانند؟ و درست در یک چنین فضای پر از ابهام و تردید، جناب آقای کرزی هم‌چنان بر طبل مخالفت با حضور دو نفر خارجی در کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی می‌کوبد و حضور آن‌ها را مخالف حاکمیت ملی افغانستان می‌داند.
اگر همه این وقایع و رویدادها و حرکت‌ها و جهت‌گیری‌ها را به دقت بررسی کنیم، درخواهیم یافت که همه آن‌ها به نوعی به‌هم مربوط اند و به نوعی تحت یک سناریوی از پیش تعیین شده مرحله به مرحله در حال رونما شدن هستند، که در نهایت کسانی مثل جناب آقای حکمتیار، امروز مایل به شرکت در انتخابات شده و شرایط دلخواهش را مطرح می‌کند.
بدون شک، گروه‌ها و جریان‌هایی از این دست در انتخابات شرکت نخواهند کرد مگر این‌که ضریب بالایی از اطمینان و یقین برای‌شان حاصل شود که نتیجه بر وفق مراد خواهد بود؛ ورنه حکمتیار پخته‌تر از این حرف‌هاست که شتاب‌زده و بدون حساب‌وکتاب شرکتش را در انتخابات آتی مطرح کند، آن‌هم در فضایی که هیچ شانسی برای بُردش وجود ندارد.
اگر انتخابات پیش رو به معنای مردمیِ آن شفاف و عادلانه باشد ـ نه شفافیت و عدالت تشریفاتی ـ، جریان‌ها و گروه‌هایی با کارنامه درخشان! مثل حزب اسلامی حکمتیار، چه‌قدر شانس برنده شدن خواهند داشت تا یک‌بارهم تصاحبِ قدرت از راه مشروع را امتحان کنند؟!
با این اوصاف، اگر این احتمالِ شرکت در انتخابات از سوی افرادی چون حکمتیار به مرحله یقین و عمل برسد، به‌حتم نشان از خوابی حساب‌شده دارد که آن‌ها برای انتخابات آتی و سرنوشت افغانستان دیده‌اند؛ اما این‌که تعبیر آن تا چه حد به نفع ملت باشد، ناگفته پیداست و معبران هم معلوم!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.