احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:بشیراحمد انصاری/ دوشنبه 21 جوزا 1397 - ۲۰ جوزا ۱۳۹۷
بخش چهاردهـم/
هنر مقدسِ روزهداری
این عنوان را از کتابی به عاریت گرفتهام که به قلم «تامس راین» در سال ۲۰۰۵ میلادی پیرامون روزه در امـریکا منـتشر شده است. روزه هنر است؛ هنر خـوبِ زندهگی کـردن، ولـی چـه کنیم که کمتر کسی از ما قوانینِ این هنر را که نخستینِ آن تمرین برای کم خوردن است، رعایت میکند.
یکی از جوامعیکه به اسرار روزه پی برده و از آن سود برده است، ساکنان درۀ «هونزا» اند؛ درهیی که در میان کوهپایههای قراقروم و چترال، در مرز میان افغانستان و پاکستان و در چند قدمی هندوستان و چین، همان جایی که «بام دنیا» نامیده میشود، قرار گرفته است. برخی معتقد اند که ساکنان هونزا شاید از بقایای ارتش اسکندر مقدونی بوده باشند که یا به علت گم کردنِ راه و مسیر و یا به هر علت دیگـری در آن قلهها گیر مانده و رابطۀشان با دنیا قطع شده است.
در اوایل قرن بیستم میلادی (از ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۱ م) یک داکتر انگلیسی ادارۀ هند برتانوی که سپس بهحیث داکتر شاه انگلستان هم خدمت نمود و «روبرت ماککاریسون» نام داشت، به آن درههای هولناک و قلههای سنگین سفر نمود و با مردمان آن در تماس شد. این افسر برتانوی در کنار ملاحظات دیگرِ خویش متوجه گردید که حد اوسط عمر ساکنان آن دره در حدود ۱۲۰ و ۱۳۰ سال بوده و برخی هم تا ۱۴۰ سال زندهگی نموده و با کمتر بیماریها آشنایی دارند. مردانی که عمر شان بالغ به ۱۰۰ است، به آسانی میتوانند بر کوه و درخت بالا شوند. او که سخت شگفتیزده شده بود، در آغاز تصور مینمود که شاید آنها سالها را با متود دیگری محاسبه نمایند و یا اینکه سالشان کوتاهتر از سال معمول باشد، ولی با دیدن فرزندان و نوادهها و نوادههایی نوادهها که همه در قید حیات بودند، پرسش او پاسخی عملی یافت.
دیری نگذشت که هم «روبرت ماککاریسون» و هم دیگر پژوهشگران در تلاش یافتن طلسم زندهگی طولانی آن گروه شدند. در آغاز، این راز را در آب و خاک و غذای آن مردم جستوجو نمودند؛ امری که در اهمیتِ آن نمیتوان شک نمود. اما باز دیدند که در پیچ و خم سلسلهکوههای همالیا، «هونزا» یگانه جامعۀ انسانی نیست، بلکه گروههای مختلف دیگری هم در اطراف و اکناف آن بودوباش داشته و از همان آب و هوا و همان غذا استفاده نموده و روی همان نوع خاک زندهگی مینمایند. در پایان آنها به نتیجۀ شگفتی دست یافته و دریافتند که علت اصلی عمر دراز و زندهگی سعادتمند ساکنان آن دره، در نوع خوردنیها و نوشیدنیها نه، بلکه در عدم خوردن آن گروه نهفته بوده است. آنها بنا بر دشواری طبیعت جغرافیایی و خشونت آب و هوای منطقۀشان در چندین ماه زمستان و بهار عادت داشتهاند تا نوعی روزه بگیرند. علت صحتمندی آن گروه در این نبود که چه میخوردند، بلکه علت در این بود که آنها چیزی نمیخوردند. کسانی که برای مطالعه آنها رفته بودند، میدیدند که ساکنان درۀ هونزا چه میکنند، بیخبر از اینکه علت در «کردن» ها نه، بلکه در «نکردن»ها نهته بود.
از آن زمان تا امروز، درۀ «هونزا» آهسته آهسته تحول نمود؛ سهولتها و امکانات وافر غذایی ایجاد شد، راه رفت و آمد گشوده شد، در عرصۀ واردات مواد غذایی سهولتهایی ایجاد گردید و مردم هونزا وارد مرحلۀ زندهگی آسودهتری شدند و در نتیجه، آن محدودیتهای غذایی گذشته رفع گردید و در فرجام کار این زندهگی «بهتر» سبب گردید تا کمتر کسی امروز در آن جمعیت، بیشتر از ۱۰۰ سال زندهگی کند.
امریکاییها که شاید از پُرخورترین انسانهای روی زمین باشند، ضربالمثلی دارند که میگویند:
«انسان خود قبر خویش را به دست خودش حفر میکند ولی نه با بیل و کلنگ؛ بلکه با قاشق و پنجه.»
Comments are closed.