احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سعید حقیقی - ۰۲ دلو ۱۳۹۱
حالا شش سال پس از نخستین باری که دولت افغانستان بحث صلح و گفتوگو با مخالفان را به گونه جدی مطرح کرد، روشن شده است که رییسجمهور حامد کرزی تلاش دارد پیش از پایان دوره ریاستجمهوریاش در سال ۲۰۱۴ میلادی، این روند را به نتایجی برساند، اما روند پرفراز و فرود صلح در این سالها این فرصت را میسر میسازد که با نگاهی آسیبشناسانه حداقل شش دیدگاه متضاد را در خصوص صلح و گفتوگو با مخالفان مسلحِ دولت از یکدیگر تفکیک کرد.
۱. دیدگاه جامعه جهانی
جامعه جهانی به عنوان اصلیترین حامی سیاسی، مالی و نظامی افغانستان پس از سقوط رژیم طالبان، میخواهد پس از گذشت بیش از یک دهه وقتی این کشور را ترک میکند، مطمین شود که این کشور یک بار دیگر به گذشته برنمیگردد و شرایط به نفع صلح تغییر یافته است. اما جامعه جهانی حاضر نیست به هر قمیت ممکن در افغانستان صلح تامین شود.
شاید مهمترین و تازهترین موضعگیری در مورد روند صلح در افغانستان، در سخنان بارک اوباما رییسجمهوری امریکا در نشست خبریاش با حامد کرزی رییسجمهوری افغانستان بازتاب یافت. آقای اوباما ضمن استقبال از گشایش دفتر طالبان در قطر، تاکید کرد که قانون اساسی و ارزشهای دموکراتیک موجود در این کشور غیر قابل مصادره است.
بخشی از تفاوت دیدگاه جامعه جهانی با دولت افغانستان در مورد روند صلح، در رهایی زندانیان طالبان از زندانهای پاکستان خود را نشان میدهد. سفیر امریکا به تازهگی اعلام کرده که از سرنوشت رهایییافتهگان خبر دقیقی در دست نیست. این جمله میتواند به نحوی به تفاوت دیدگاههای امریکاییها در موضوع رهایی طالبان از زندانهای پاکستان با همتایان افغان آنها اشاره داشته باشد.
۲. دیدگاه دولت افغانستان
دولت افغانستان هرچند دیدگاههای شبیه به جامعه جهانی در خصوص روند صلح دارد، اما تفاوتهایی نیز در این دیدگاهها به روشنی دیده میشود. رییس جمهور کرزی عمدتاً بر مدیریت افغانی روند صلح تاکید میورزد و تلاش دارد که آنچه در این خصوص انجام میشود، با نظارت دولت صورت گیرد.
تضاد دیدگاها زمانی به اوج رسید که… ادامه صفحه ۷
شش دیدگاه متناقض…
سه سال پیش پرده از روی تلاشهای امریکا و آلمان در زمینه گفتوگو با مخالفان مسلح دولت برداشته شد و گشایش دفتری برای این گروه در قطر در صدر خبرهای روز جهان قرار گرفت. دولت افغانستان نسبت به این گفتوگوها ضمن ابراز بیخبری، از گشایش دفتر طالبان در قطر انتقاد کرد.
جامعه جهانی هنوز به درخواستهای مکرر دولتمردان افغان مبنی بر حذف نام برخی از سران طالبان و دیگر افراد گروههای شورشی از فهرست سیاه، روی خوش نشان نداده است.
حالا هم دیدگاههای دولت افغانستان با همکاران بینالمللیِ آن بر سر گفتوگوهای صلح چندان به نتیجه نرسیده و اظهارات متناقض دولتمردان افغان نشان میدهد که آنها از آنچه که به وسیله امریکاییها در این زمینه میخواهد انجام شود، زیاد راضی به نظر نمیرسند.
۳. دیدگاههای پاکستان
تنشهای گاه نظامی و گاه لفظی میان دولتمردان افغان و پاکستانی نشان میدهد که این دو کشور نگاه واحدی به مساله صلح در افغانستان ندارند.
نقش پاکستان در روند مذاکرات صلح به عنوان کشوری که میزبان حداقل سران مخالف دولت افغانستان است، به وسیله مقامهای افغان و کشورهای غربی پذیرفته شده؛ ولی این کشورها نسبت به صداقت مقامهای پاکستان در این خصوص دچار بدگمانیهایی هستند.
پاکستان در فضای نه چندان روشن روند صلح در پی منافع خود سرگردان است و میخواهد به نتایجی دست پیدا کند که برایش حمایتهای سیاسی و مالیِ جهانی را در پی داشته باشد..
مقامهای افغان عمدتاً پاکستانیها را متهم به حمایت از گروههای شورشی و مخالف میکنند، اما از آن طرف پاکستانیها نیز گاهی به حربههای مشابه متوسل میشوند و دولت افغانستان را به مداخله در امور کشور خود متهم میکنند. در این میان مشخص است که مشکلات مرزی میان دو کشور نیز بر این تفاوت دیدگاهها بیتاثیر نبوده است.
۴. دیدگاههای اپوزیسیون دولت
به دنبال برگزاری نشست پاریس در ماه دسمبر سال گذشته که در آن نمایندهگانی از طالبان، جامعه مدنی، شورای صلح و اپوزیسیون دولت افغانستان شرکت داشتند، دیدگاههای اپوزیسیون به صورت واضحی متمایل به روند گفتوگوهای صلح شد؛ چیزی که پیش از آن به وسیله این جناحها همواره با انتقادهای تند روبهرو میشد.
اما تفاوت دیدگاهها نیز در خصوص گفتوگوهای صلح از سوی اپوزیسیون با دیگر طرفهای مطرح در مساله افغانستان دیده میشود. رهبران اپوزیسیون پس از بازگشت از نشست پاریس، ضمن انتقاد از نقش دولت در روند مذاکرات صلح، خود را به عنوان عمدهترین طرف مذاکرهکننده با طالبان عنوان کردند.
این جناحها به این نتیجه رسیدهاند که صلح بدون همکاری آنها در افغانستان تامینشدنی نیست و از جانب دیگر، طالبان بیشتر از دولت افغانستان متمایل به شنیدن دیدگاههای آنها است.
۵. جامعه مدنی افغانستان
جامعه نوپای مدنی افغانستان اما نگران آینده و سرنوشت دموکراسی و ارزشهای حقوق بشری در افغانستان است که به گمان برخی از آنها احتمال مصادره آنها در گفتوگو با گروههای تندروِ مخالف به نفع صلح دور از انتظار نمینماید. این طیف از جامعه افغانستان ضمن این که دغدغه صلح در این کشور را دارد، اما معتقد است که با همه گروههای مخالف موجود به دلیل سیاستهای رادیکال آنها نمیتوان روی میز مذاکره نشست.
۶. گروه طالبان
گروه طالبان مهمترین طرف مخالف نظامی دولت افغانستان خوانده میشود که پس از سقوط رژیمش در سال ۲۰۰۲ میلادی به وسیله ایتلاف جهانی مبارزه با تروریسم، همچنان در جنگ با نیروهای خارجی و افغان قرار دارد.
دیدگاههای این گروه از آغاز سقوط تا به حال تغییر چندانی را در رابطه به مسایل افغانستان نشان نمیدهد. هر چند که در نشست پاریس نمایندهگان این گروه برخلاف مواضع پیشین رهبران آن به تغییر و اصلاحات در قانون اساسی رضایت دادند. ولی رهبران اصلی گروه طالبان همچنان برخروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان تاکید میورزند و دولت افغانستان را به گونه آشکار دولت نامشروع میخوانند.
طالبان حتا به گونه رسمی، طرف مذاکرهکننده خود را جامعه جهانی میداند و نه دولت افغانستان، و به این باور است که در رابطه به سرنوشت و آینده سیاسی افغانستان باید با جامعه جهانی به عنوان اصلیترین طرف منازعه، وارد گفتوگو شد.
طالبان با خوانشی که از شریعت و دین ارایه میکنند، ارزشهای موجود در افغانستان را با دیدگاههای خود در تضاد میبینند و از این منظر تلاش میکنند که به راهحلی در قضیه این کشور دست یابند.
Comments are closed.