حافظۀ جهانی یونسکو و ثبت نسخ مثنوی معنوی/ بیانیۀ سفارت جمهوری اسلامی ایران- کابل

گزارشگر:شنبه 30 جوزا 1395 - ۲۹ جوزا ۱۳۹۵

بسیار اتفاق افتاده که موضوع ثبت آثار در یونسکو، در رسانه‌ها به شکلِ نادرست یا ناقص مطرح شده و سوء تعبیرهایی را پدید آورده است. مشکل اصلی هم این است که بدون آگاهیِ درست و کافی از یونسکو و فلسفه و معنا و هدف و برنامه‌ها و آیینِ کار این سازمان، پیش‌داوری صورت می‌گیرد. مسلماً اگر یک اتفاق خوب که باید اسباب خوشحالی همه شود، بد مطرح شود و اطلاع‌رسانی غیردقیق صورت گیرد، اسباب سوءتفاهم و ناراحتی mandegar-3می‌گردد، چنان‌که این روزها در موضوع ثبت نسخ مثنوی مولانا به‌ویژه در فضای عمومی در افغانستان چنین شده است.
اولاً گاهی خلط مبحث می‌شود به این معنی که ثبت در فهرست میراث فرهنگی یا طبیعی یا معنوی یونسکو را با ثبت در حافظۀ جهانی اشتباه می‌گیرند. مبنای ثبت در میراث فرهنگی یا طبیعی، کنوانسیون ۱۹۷۲ است که به عنوان مثال جمهوری اسلامی ایران، تخت جمشید یا نقش جهان (میدان امام) اصفهان را ثبت کرد و اساس کار در ثبت میراث معنوی، کنوانسیون ۲۰۰۳ است که به عنوان نمونه جمهوری اسلامی ایران، نوروز را به همراه شش کشور دیگر به طور مشترک ثبت کرد و اکنون هم پنج کشور دیگر تقاضای پیوستن به آن را داده اند که پروندۀ آن در جریان است؛ اما مبنای ثبت «حافظۀ جهانی»، یک کنوانسیون جهانی نیست که به تأیید پارلمانِ کشورها رسیده باشد، بلکه یک برنامه است که در سال۱۳۷۱ شمسی (۱۹۹۲ میلادی) تأسیس شد، با این هدف که وضعیت حفاظت از مواریث مستند که در حافظۀ جمعی همۀ ملت‌ها ارزشمند هستند، ارتقاء پیدا کند و شرایط بهتری برای دسترسی به آن در قسمت‌های مختلف دنیا ایجاد شود. تجربه‌های تلخِ تاریخی نشان داده بود که چگونه مجموعه‌های مهمی در جهان در اثر حوادث طبیعی و جنگ‌ها و آشوب‌های اجتماعی و تاراج و پراکنده‌گی و داد و ستد غیرقانونی و یا کمبود منابع و بودجه و نگهداری نادرست، آسیب دیده یا از میان رفته است. این مجموعه‌ها می‌توانند نسخ خطی باارزش، نقاشی‌ها، فیلم، صفحه‌هایی که صداهای مهم را ضبط کرده اند یا چیزهای دیگری باشند که بخشی از حافظۀ جمعی بشری در آن جای دارد که می‌تواند در معرض آسیب یا نابودی قرار گیرد. با چنین هدفی در سال ۱۹۹۳ میلادی کمیتۀ مشاورۀ بین المللی آی ای سی (IAC ) در پالتاسک لهستان تشکیل جلسه داد. این کمیته طرحی ارایه داد که به موجب آن نقش یونسکو در این خصوص عبارت است از آگاه کنندۀ دولت‌ها، نهادها و سازمان‌های بین المللی و ترویج مشارکت در اجرای پروژه‌های مربوط به این موضوع. تا کنون حدود ۴۵ کمیتۀ ملی حافظۀ جهانی در دنیا تأسیس شده است. دفتر ثبت حافظۀ جهانی در سال ۱۹۹۵ میلادی بنیان‌گذاری شد و از طریق توافق‌هایی که در گردهمایی‌های متوالی آی ای سی صورت می‌گرفت، رشد کرد تا مردم دنیا را بیشتر با این برنامه آشنا کند.
درست برعکس آن‌چه گاهی به نادرست تبلیغ می‌شود، برنامۀ حافظۀ جهانی برای آن است که بگوید فلان اثر، میراث مستند جهان و متعلق به همۀ بشر است و باید برای همیشه و به صورت کامل حفاظت و نگهداری شود و در دسترس همیشگی همه‌گان باشد. برای رسیدن به این هدف، محل نگهداری آن اثر مطرح است، نه پدید آورندۀ آن. دلیلش هم این است که جلوگیری از این آسیب‌ها در آن محل باید شکل بگیرد و تخصیص بودجۀ مناسب برای حفاظت از آن هم باید در آن محل تدارک شود. مثلاً ممکن است یک نسخۀ قدیمی و مهم قرآن یا شاهنامه یا قانون ابن سینا در کتابخانه‌یی در اروپا یا آسیا یا جای دیگر باشد که آن کشور می‌تواند آن را به کمیتۀ حافظۀ جهانی یونسکو معرفی و سپس ثبت کند. اساساً یکی از اهداف برنامۀ حافظۀ جهانی این است که ملت‌ها را تشویق کند که همه نسبت به آثار مستند ارزشمند ملت‌های دیگر همت و حساسیت داشته باشند. در قرون قبل، بسیار اتفاق افتاده که قومی بر قوم دیگری، یا تفکری بر تفکر دیگری، پیروز شده و از سر عناد و تعصب، آثار بزرگی از مستندات حافظۀ جمعی و تاریخی قومِ مغلوب را نابود کرده است.
اکنون هم دو نسخۀ خطی با عنوان «مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد رومی بلخی» برای درج در فهرست حافظۀ جهانی پیشنهاد شده است که به ترتیب تاریخ نسخه، نسخۀ خطی اول، نسخۀ خطی به شمارۀ ۴۱ موجود در موزۀ مولانا در قونیه که به تاریخ دوم رجب سال ۶۷۷ هجری قمری کتابتش پایان یافته است و دوم نسخۀ خطی کتابخانۀ آیت‌الله مرعشی که کتابتش به خط درویش علی محمد در تاریخ جمعه هفتم رمضان ۸۱۸ هجری قمری به پایان رسیده است. در موضوع ثبت این نسخ و نسخ فاخر و قدیمی و ارزشمند مثنوی دیگر مولانا، در هرکجای دنیا که باشد، بحث خود مولانا یا کجایی بودنش یا مباحث کتاب مثنوی یا تمدنی‌یی که این اثر را به وجود آورده مطرح نیست، بلکه موضوع، خود این نسخه‌های مهم و محل و شرایط نگهداری آن‌هاست. پس همۀ مردمانی که مولانا را از خود می‌دانند و به او علاقۀ خاص دارند، باید خوشحال باشند که نسخه‌های خطی ارزشمند و فاخر مثنوی، به لحاظ ملاک‌های آیین‌نامه مربوط در یونسکو، در هر کجای جهان که باشند، در حافظۀ جهانی یونسکو ثبت شوند، کما این‌که ما بسیار خوشحال خواهیم شد که نسخه‌های خطی مربوط به فرهنگ و هنر و زبانِ ما که در کتابخانه‌های دنیا وجود دارند، محفوظ بمانند و از طریق ثبت در یونسکو، هم به جهانیان بهتر معرفی بشوند و ما هم باید استقبال کنیم که در جهان امروز به این مواریث توجه می‌شود در حالی که در گذشته چنین نبود و آثار بسیاری از تمدنِ ما را دیگران از میان بردند یا در اثر بی‌توجهی خودمان از میان رفت.
لازم به تأکید می‌باشد که این وظیفۀ اهل فضل و فرهنگ است که تلاش کنند تعصب‌ها را کنار بزنند و نگذارند آن‌چه را باید اسباب تفاهم و همدلی و دوستی شود، اسباب ایجاد فاصله و کدورت و شکاف میان ملت‌ها گردد. میراث مولانا می‌تواند همۀ بشریت را به صلح و دوستی و تفاهم بکشاند.
در سال ۲۰۰۶، سفیر جمهوری اسلامی ایران و سفیر جمهوری اسلامی افغانستان و سفیر ترکیه در یونسکو، با همکاری هم، مدال رسمی مولانا را در یونسکو تأسیس کردند و متنی را که هر سه نفر امضا کردند، سند تأسیس مدال شد. در سال ۲۰۰۵ هم قطعنامۀ بزرگداشت هشتصدمین سال تولد او تصویب شد. یونسکو برای این بزرگداشت‌ها و ثبت‌ها نه متولی می‌شود و نه متولی تعیین می‌کند. مولانا که یک کالا نیست که صاحب داشته باشد. اصلاً از نظر یونسکو در این قبیل امور متولی معنا ندارد. اساساً هدف این قطعنامه‌ها و این رویه در یونسکو این است که ملت‌ها را تشویق کند تا برای شناخت مفاخر دیگر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تلاش کنند و یک احساس عام جهانی و بشریِ مشترک را برای شناخت و حرمت این مواریث برانگیزد و از این راه ملت‌ها را به هم نزدیک کند. این‌که شخصیتی به کدام ملت بیش از بقیه تعلق دارد، اصولاً هدف و کار یونسکو نیست. ما افتخار می‌کنیم که تمدن کهن ما در این منطقه فرزندی داشته که شایسته آن است که همۀ جهان او را و میراث بزرگِ او به زبان فارسی را از خود بدانند. بنابراین علاوه بر ایران و ترکیه و افغانستان و تاجیکستان که به بزرگداشت مولانا و آثارش علاقۀ خاص دارند، اگر هر کشور دیگری هم در یونسکو یا در هر جای جهان برای معرفی و ثبت نسخه‌های آثار مولانا تلاش کند، اسباب خوشحالی همۀ مولانادوستان است.

سفارت جمهوری اسلامی ایران – کابل

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.