افغانستان و پاکستان؛ دو دوسـت یا دو دشـمن؟

گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 1 سرطان 1395 - ۳۱ جوزا ۱۳۹۵

هیأت وزارت خارجۀ کشور به ریاست حکمت خلیل کرزی، معین سیاسی این وزارت، به هدفِ گفت‌وگو در مورد تنش‌های مرزی، وارد اسلام‌آباد پایتختِ پاکستان شده است. به گفتۀ مقام‌های پاکستانی، هدفِ این سفر، حلِ تنش‌های مرزی میان دو کشور است؛ تنش‌هایی که به قتلِ چندین نظامی و mandegar-3غیرنظامی به دلیل ساخت تأسیسات نظامی از سوی پاکستان در نقطۀ صفر مرزی انجامید. به دنبال این تنش‌ها، مناسبات میان دو کشور بیش از هر زمانِ دیگر به تیره‌گی گرایید و برای چند روز، مرز تورخم به روی رفت‌وآمدکننده‌گان بسته شد.
پاکستان گفته است که از ساخت تأسیسات در منطقۀ مرزی صرف‌نظر نخواهد کرد و این تأسیسات به هدفِ نظارت و کنترولِ هرچه بیشترِ مرزهای دو کشور صورت می‌گیرد تا افراد شورشی از آن‌ها استفاده نکنند. اما مقام‌های افغانستان این ادعا را تکذیب می‌کنند و می‌گویند که پاکستانی‌ها تلاش‌داشته اند که حاکمیت ملیِ افغانستان را نقض کنند.
تنش‌های مرزی میان افغانستان و پاکستان، یک بارِ دیگر جوّ سیاسی در داخلِ کشور را داغ کرد و بسیاری‌ها نسبت به اقدام‌های دولتِ پاکستان موضعِ انتقادی گرفتند. هرچند پایانِ تنش‌های نظامی چیزی نبود که پیش‌بینی نشود، ولی حداقل در روابط دو کشور واقع‌بینیِ بیشتری را وارد کرده است. پیش از این، مقام‌های دو کشور به‌ندرت از اختلاف‌های موجود بی‌پرده سخن می‌گفتند و بیشتر حرف‌وحدیث‌هایی که به نشانی پاکستان گفته می‌شد، از سوی شخصیت‌ها و نهادهای سیاسی در خارج از دولت بودند. اما حالا دولت افغانستان نیز به این نتیجه رسیده است که میان دو کشور اختلاف‌های شدید وجود دارد و تا زمانی که به این اختلاف‌ها و ریشه‌های آن توجه نشود، امکان ندارد که بتوان از روابط دوستانه سخن گفت.
پاکستان، حالا به هر دلیلی که باشد، در طول پانزده سال گذشته کشوری دوست و همسایه‌یی نیک برای افغانستان نبوده است؛ هرچند که بسیاری از تحلیل‌گرانِ سیاسی باور دارند که این کشور از زمان پیدایشِ خود تا امروز، هرگز همسایه‌یی بدون چشم‌داشت نبوده و اختلافاتِ میان دو کشور همواره وجود داشته است. به گفتۀ این تحلیل‌گران، در برهه‌هایی از تاریخ، این اختلافات، داغ و باعث رویارویی‌هایی شده و گاهی نیز پاکستانی‌ها موفق شده‌اند از نقطه‌ضعف‌های موجود در افغانستان به سودِ سیاست‌های بلندپروازانۀ خود استفاده کنند. برای مورد نخست، زمانِ صدارت سردار محمد داوود خان و حاکمیت‌های پس از کودتای هفت ثور را مثال می‌آورند و برای مورد دوم، حاکمیت طالبان را. تاریخ روابط دو کشور اما نشان می‌دهد که اختلاف نظرها و رویارویی‌های دیپلوماتیک میان دو کشور، بیشتر از زمان‌هایی بوده است که پاکستانی‌ها خود را به هدف‌های‌شان در افغانستان نزدیک می‌دیده اند. پاکستانی‌ها فقط یک‌بار آن‌هم در زمان رژیم طالبان احساس کردند که بخش‌هایی از افغانستان را آن‌گونه که می‌خواهند، در کنترولِ خود دارند و رژیمی هم که در کابل قدرت را به دست گرفته، کاملاً از آن‌ها حرف‌شنوی می‌کند. ولی در دیگر برهه‌های تاریخ، روابط دو کشور هرگز به سطح قانع‌کننده‌یی از مسالمت و تنش‌زدایی نرسید.
پاکستان به دلیل همان سیاستِ هژمونیستیِ خود به افغانستان، همیشه تلاش کرده که اهرم‌های فشار علیه این کشور را در اختیارِ خود داشته باشد. این کشور از محاط بودنِ افغانستان به خشکه به عنوان یک ابزارِ فشار استفاده کرده و حالا ضمن محفوظ نگه داشتنِ این حربه، از موجودیت میلیون‌های پناهندۀ افغانستانی در این کشور که از سال‌های جنگ با شوروی در پاکستان باقی مانده اند نیز به عنوان حربۀ فشارِ سیاسی استفاده می‌برد.
در روزهای اخیر به دنبال اوج گرفتنِ تنش‌های مرزی، پاکستانی‌ها صدها پناهندۀ افغانستان در آن کشور را بازداشت کرده و هشدار داده اند که به‌زودی به مسالۀ پناهنده‌گی شهروندان افغانستان پایان خواهند داد. پاکستانی‌ها البته در این مورد صادق نیستند و نمی‌خواهند که بحران پناهنده‌گانِ افغانستان را به صورتِ آبرومندانه پایان دهند. آن‌ها در شرایط فعلی، از این مشکل به عنوان ابزارِ فشار علیه دولت افغانستان استفاده می‌کنند.
مسلماً پاکستان نمی‌خواهد که شهروندان افغانستان آن کشور را ترک کنند؛ زیرا یکی از مهم‌ترین حربه‌های فشار را از دست خواهد داد. هرچند که بیرون راندن پناهنده‌گان می‌تواند در شرایط فعلی برای دولت افغانستان باعث نگرانی شود، ولی این هشدارها بیشتر به هدف ایجاد فضای ترس در میان پناهنده‌گانِ افغانستان کاربرد یافته است تا شیوه‌های عملی و متناسب برای حل این مشکل.
پاکستانی‌ها به دنبال تنش‌های مرزی از مقام‌های کشور به شمول رییس جمهوری افغانستان دعوت کردند که به پاکستان سفر کنند. این درخواست از سوی مقام‌های کشور پذیرفته نشد، ولی قرار شد که هیأتی در سطح معاون وزارت خارجه برای بررسی مشکلات مرزی به این کشور سفر کند.
شاید پاکستانی‌ها انتظار داشتند که با دعوت مقام‌های کشور، بتوانند به نوعی با آن‌ها به تعامل برسند و زمینۀ برگشت به سیاست‌های انعطاف‌پذیرِ گذشته را که عمدتاً ناشی از یک نوع هراس از سیاست‌های این کشور بود، دوباره مهیا سازند. اما حالا به نظر می‌رسد که واقع‌بینیِ بیشتری در میان دولت‌مردانِ کشور نسبت به سیاست‌های پاکستان به وجود آمده است.
هیأت وزارت خارجه باید بتواند در چانه‌زنی‌های سیاسی، قدرتِ خود را نشان دهد و از منافع افغانستان در برابر مداخلاتِ پاکستان دفاع کند. حالا زمان اتخاذ سیاست‌های قاطعانه در برابر پاکستان است که می‌تواند به حلِ مشکلاتِ دو کشور منتهی شود و نه چانس دادن به سیاست‌هایی که ناکامی آن‌ها در گذشته ثابت شده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.