احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هارون مجیدی/20 قوس 1392 - ۱۹ قوس ۱۳۹۲
به عنوان نخستین پرسش؛ دولت وحدت ملی از چه ویژهگیهایی برخوردار است؟
ـ پیش از اینکه روی دولت وحدت ملی صحبت کنم، میخواهم بگویم وحدت ملی فرایندیست که در طول زمان با توجه به مؤلفههای مورد ضرورت یک کشور، شکل میگیرد و صد البته که دولت نیز در این فرایند نقش بارزی ایفا میکنــد. اما حکومت وحدت ملی دارای خصوصیات و ویژهگیهای فراوانیست. حکومت وحدت ملی در واقع به حکومتی گفته میشود که از همۀ اقوام و اقشار کشور نمایندهگی میکند. این نوع حکومت باید در تمام عرصهها (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) متوازن عمل کند، تا مردم این سرزمین بتوانند آرزوهای خود را در آینۀ آن ببینند. به گونۀ نمونه: باشندهیی که در دایکندی و یا بامیان زندهگی میکند و مربوط به قوم هزاره است، و به همینگونه باشندهیی که در بدخشان بهسر میبرد و مربوطِ قوم تاجیک است و کسی که در زابل یا نیمروز بهسر میبرد و مربوط به قوم پشتون است.
در حکومت وحدت ملی هیچ نوع تبعیضی در میان باشندهگان و شهروندان کشور: تاجیک، پشتون، هزاره، ترکمن، پشهیی، نورستانی توسط حکومتداران صورت نمیگیرد. و زمانی که هر باشندۀ این سرزمین به دوایر و دفاتر دولتی برای انجام کاری میرود، احساس میکند که همه خدمتگزار او هستند. در آیینۀ همین عملکردهاست که ما میتوانیم ادعا کنیم که این حکومت، یک حکومت وحدت ملی است.
اما برعکس، حکومتی که در میان مردم افغانستان تبعیض ایجاد کند و در عرصههای توسعهیی، یک ولایت را نسبت به ولایت دیگر ارجحیت دهد و بیشترین بودجه را برای بازسازی و رفاه یک ولایت در نظر بگیرد و به ولایت دیگر کمترین توجه را نداشته باشد؛ طبیعیست که چنین حکومتی حکومتِ وحدت ملی نیست و مورد قبول مردم هم قرار نمیگیرد.
حکومت وحدت ملی تا چه اندازه میتواند حلّال مشکلات باشد؟
ـ با مشخصاتی که بیان شد، اگر حکومت وحدت ملی تشکیل شود، مشکلات افغانستان را تا حد زیادی میتواند حل کند؛ به گونۀ نمونه: یکی از ویژهگیهای دیگر حکومت وحدت ملی، صداقتِ حکومت است که در آن فساد و بیبندوباریِ کمتری وجود میداشته باشد؛ تواناییها و امکاناتی را که دولت در اختیار دارد، صادقانه در قسمت رفع نیازمندیهای مردم بهکار میبرد، و این را در عملکرد خود برای مردم نشان میدهد. همینجاست که مردم صداقت و امانتداری دولت و دولتمدارانِ خود را در عمل مینگرند و این حکومت را قبول کرده و به آن اعتماد میداشته باشند.
در کنار این، وقتی تواناییهای حکومت به گونۀ صادقانه در اختیار مردم قرار میگیرد، مردم نیز توقعاتی را که حکومت توانایی برآورده ساختن آنها را ندارد، نمیداشته باشند.
چرا طی دوازده سال گذشته، حکومتداران نخواستند و یا نتوانستند یک حکومت وحدت ملی را سروسامان دهند؟
ـ واضح است که حکومت آقای کرزی از ابتدای امر، فاقد یک برنامه و اجندای ملی بوده است. و اما از سوی دیگر، یک اندیشۀ واقعی نیز در میان دولتمردان ما برای ساختن اندیشۀ ملی، احساس ملی و رفتار ملی وجود نداشته است. زمانی میتوانیم بگویم که یک حکومت میتواند وحدت ملی را در یک سرزمین پیاده سازد که از لحاظ تیوریک، یک برنامۀ ملی داشته باشد که آن برنامه بتواند اهداف ملی را برآورده سازد. زمانی که یک برنامه وجود داشته باشد، میشود از عملیترین مراحل آغاز کرد و همینطور پیش رفت تا سرانجام به دولت وحدت ملی رسـید.
اما اگر زمامداران یک کشور هیچ اندیشهیی برای ساختن وحدت ملی و حکومت وحدت ملی نداشته باشند، نمیتوان انتظار تشکیل چنین حکومتی را داشت.
در دوازده سال گذشته دیدیم که حکومتدارانِ ما صداقت ندارند. و نتیجه این شد که پس از گذشت دوازده سال، باز هم ما در خط اول و مشکل اولِ خود قرار داریم که همانا نبود وحدت ملی است. اگر وحدت ملی و عدالت و عقلانیت وجود میداشت، هیچ شبکۀ تلویزیونییی نمیتوانست وقیحانه به تمام مردم افغانستان ناسزا بگوید.
هرچند از تأمین و به میان آمدنِ وحدت ملی در قوانین کشور تذکر رفته و تأکید صورت گرفته؛ اما حکومت در سالهای گذشته بدان هیچگونه توجهی نکرده است.
داشتن یک برنامه و اجندای ملی، چهقدر میتواند در رسیدن به حکومتِ وحدت ملی ما را یاری رساند؟
وقتی میخواهیم مدیریت سیاسی یک جامعه را به دست داشته باشیم، نخست باید بخشهای نظری آن را تدوین کنیم. زمانی که یک برنامۀ ملی طرح شود و مورد گفتمان مردم قرار گیرد و اشتباهات و کاستیهای آن رفع گردد، بعد از آن است که میشود گفت ما یک گام به سوی وحدت ملی برداشتهایم. و مسلماً پس از آن نیز باید گامهای عملی و اجرایی را برداریم. چنین رویکردی میتواند ما را به طرف وحدت ملی و همدیگرپذیری ببرد و در نتیجه، ما را صاحب حکومت وحدت ملی بسازد. اما در غیر این صورت، هر آنچه که تدوین شود، تنها نظریات شخصی، قومی و انحصار طلبانۀ ماست که هیچکس نمیتواند خود را در آن ببیند.
دولت وحدت ملی با اپوزیسیون چه برخوردی خواهد داشت؟
معمولاً در هر کشور و جامعهیی که در آن پایههای دموکراسی مستحکم و نظریات گوناگون در آن قابل شنیدن باشد؛ اپوزیسیون نقش بسیار مهم و ارزندهیی را در توسعه و پیشرفتِ نظام و جامعه میتواند ایفا کند.
اپوزیسیون میتواند بر اعمال و رفتار حکومت نظارت داشته باشد؛ در تحقق منافع ملی و مشترک، با دولت همکاری و همراهی کند؛ و همچنین با هشدارهایش، از وقوع خطا و اشتباهاتی که کشور را به سوی بحران میبرد، جلوگیری نماید.
اپوزیسیون در دولتی که بر اساس یک انتخابات شفاف، عادلانه و مردمی به میان آمده باشد، یک منبع بسیار خوب برای استحکام دولت و نظام به حساب میآید. اما دولتی که بر اساس تقلب به میان آمده باشد، نقش اپوزیسیون را تضعیف و آن را به حاشیه میراند، و مشکلات کشور را مضاعف میسازد.
مسلماً حکومتِ وحدت ملی و نظامی که بر اساس انتخابات شفاف به میان آمده باشد، اپوزیسیون را به مثابۀ یک نیروی کمکی در کنار خود نگه میدارد.
نخبهگان چه نقشی در به میان آمدن حکومت وحدت ملی دارند؟
ـ نقش نخبهگان سیاسی در کشورهای عقبمانده بهویژه در افغانستان که سطح سواد و آگاهی در آن بهشدت پایین است، بسیار اساسی میباشد؛ چون همین نخبهگان هستند که میتوانند مردم را به دنبالِ خود بکشانند. اگر نخبهگان دربارۀ منافع و مصالح ملی میان خود طی یک گفتمان بسیار روشن به تفاهم و توافق برسند، در آن صورت است که میتوانند نقش بارز و تعیینکننده در جامعه ایفا کنند. زیرا این نخبهگان و سیاسیون هستند که تصمیم میگیرند نه مردم عوام. آنها باید بیاندیشند و برای رسیدن به یک حکومت وحدت ملی، چارهجویی کنند.
Comments are closed.