احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





تروریسم و پاکستان؛ دو رکــنِ جــدایی‌ناپـذیر

گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 22 سرطان 1395 - ۲۱ سرطان ۱۳۹۵

جان مکین سناتور جمهوری‌خواهِ امریکا پس از سفرش به پاکستان و افغانستان، در تازه‌ترین اظهاراتِ خود گفته است که پاکستان نه‌تنها از شبکۀ حقانی و طالبان حمایت می‌کند، بل برای این دو گروه تجهیزاتِ نظامی می‌دهد و برای جنگ به افغانستان می‌فرستد. آقای مکین همچنین گفته است که شعارهای میان‌تهیِ صلح به وضعیتِ روان در افغانستان کمک نمی‌کند و باید دولت اسلام‌آباد در خاکِ خود علیه طالبان و شبکۀ حقانی اقدام کند و mandegar-3پناهگاه‌های این گروه‌ها را نابود سازد.
این در حالی‌ست که پاکستان بر موضع عدم حمایت از گروه‌های تروریستی تأکید می‌ورزد و در واکنش به سخنان رییس‌جمهوری افغانستان در نشست وارسا که این کشور را به حمایت از تروریسم متهم کرد، گفته است که این‌گونه اظهارات نمی‌توانند به بهبود وضعیت منجر شوند و پاکستان خواهانِ صلح و ثبات در افغانستان است، اما این کشور نباید مشکلات داخلیِ خود را ناشی از پاکستان بداند.
جالب این‌جاست که اگر مشکلاتِ افغانستان از ناحیۀ ناامنی و بی‌ثبات‌سازی از جانب پاکستان نیست، پس چه گروه‌ها و کشورهایی به گروه‌های تروریستی کمک می‌کنند که این‌گونه آزادانه وارد قلمرو افغانستان شوند و به جنگ ادامه دهند؟
پاکستان شاید پانزده سال است که یک ترجیع‌بند را به‌صورتِ متواتر تکرار می‌کند و آن این‌که خواهان تأمین صلح و ثبات در افغانستان است، اما این کشور تا به امروز به‌صورتِ عملی هیچ اقدامی در جهت صلح و ثبات در افغانستان انجام نداده است.
اگر در گذشته تنها مقام‌های افغانستان نسبت به مداخلات پاکستان شاکی بودند، اما امروز دیگر این مسأله به توافقِ عمومی در سطح جهان رسیده است. وقتی جان مکین از مداخلاتِ آشکارِ پاکستان در امور افغانستان سخن می‌گوید، به معنای این است که امریکایی‌ها به شواهد و مدارکی دست یافته‌اند که حمایت پاکستان از گروه‌های تروریستی را نشان می‌دهد.
اظهارات آقای مکین، دیگر فرافکنیِ مقام‌های افغانستان نمی‌تواند پنداشته شود که بخواهند برای مشکلاتِ داخلی‌شان داستان‌پردازی کنند. پاکستان در طول پانزده سال گذشته، سیاستی دوگانه را در رابطه با افغانستان تعقیب کرده و حالا نیز این کشور به بهانه‌های مختلف به مداخلاتِ خود در امور افغانستان ادامه می‌دهد. بسیاری از کارشناسان به این نظر اند که پاکستان کشوری نیست که بتوان آن را با دیپلماسی و از راه گفت‌وگو به واقعیتِ مسایل متوجه کرد. این کشور به مار زخمی‌یی می‌ماند که در پی ضرر رسانی به دیگر کشورها برای رسیدن به اهدافِ سیاسیِ خود است. به گفتۀ این کارشناسان، حتا اگر بحث جنجالیِ خط مرزی دیورند را معضل اصلیِ این کشور با افغانستان بدانیم و یا رابطۀ گرم افغانستان را با هند به عنوان کشور رقیبِ پاکستان در منطقه فرض کنیم که زمینه‌ساز مداخلاتِ آن کشور می‌شود، بازهم حلِ کلیِ خط مرزیِ دیورند و قطع کاملِ روابط با هند سببِ آن نمی‌شود که پاکستان دست از مداخلاتِ خود در امور افغانستان بردارد. پس این واقعیت‌ها نشان می‌دهند که پاکستانی‌ها به دنبال چیزهای دیگر، فراتر از مشکل دیورند و رابطه با هند، استند.
موضع و سیاست اصلیِ پاکستان در قبال افغانستان، به قدرت رساندنِ دوبارۀ طالبان در این کشور است. پاکستانی‌ها از آغاز سقوط رژیمِ طالبان سراسیمه هستند و سقوط این گروه را در تقابل با استراتژی‌های کلانِ منطقه‌ییِ خود تعبیر کرده‌اند. پاکستان از همان آغاز مبارزۀ جهانی با تروریسم، هیچ‌گاهی موافقِ این مبارزه نبوده و برخلاف آن، به حمایت و تسلیحِ گروه‌های تروریستی ادامه داده است.
از جانب دیگر، پاکستان شکستِ طالبان در افغانستان را شکستِ خود و سیاست‌های منطقه‌یی‌اش می‌داند. پاکستانی‌ها سال‌های سال تلاش کرده بودند که گروهی را در افغانستان به قدرت برسانند که عملاً دستِ آن‌ها را در امور افغانستان باز گذارد و این کشور را به صوبۀ دیگری از پاکستان تبدیل کند. در زمان جنگ سرد، وقتی پای شوروی‌ها به افغانستان باز شد، بسیاری از تحلیل‌گران غربی که می‌خواستند جنگ افغانستان را توجیه‌پذیر سازند، به این فرضیه دامن زدند که شوروی‌ها در پی رسیدن به آب‌های گرم و ادغام افغانستان به عنوان شانزدهمین جمهوریِ خود هستند. این فرضیه بعداً پایه‌های منطقی نیافت و عملاً سیاست‌گران غربی، از دامن زدنِ آن در اواخر جنگِ سرد دست کشیدند؛ اما از این طرف پاکستانی‌ها واقعاً برای ادغام افغانستان به عنوان یک تیوری فکر کرده بودند. آن‌ها اصل تیوری را از فرضیۀ ادغام افغانستان با شوروی وام گرفتند و آن را به استراتژی اصلیِ سیاست خارجیِ خود تبدیل کردند.
پاکستانی‌ها پایه‌های حقوقی و منطقی نیز برای این تیوری جست‌وجو کرده بودند و هنوز هم آن را به زعمِ خود واقع‌گرایانه‌ترین تیوری برای ایجاد یک کشور بزرگِ اسلامی می‌دانند. پاکستانی‌ها از همان آغازِ سلطۀ طالبان بر افغانستان، زمزمه‌هایی را برای ایجاد دولت کلانِ اسلامی متشکل از چند کشور منطقه آغاز کرده بودند و وقتی این تیوری پس از حوادث یازده سپتمبر با شکست روبه‌رو شد، این کشور در وضعیتِ دلهره‌آوری قرار گرفت. به همین دلیل، پاکستان نمی‌خواهد که دست از حمایتِ خود از گروه‌های تروریستی در خاکِ خود و حتا کشورهای دیگر بردارد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.