احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 3 قوس 1394 - ۰۲ قوس ۱۳۹۴
دیروز، اظهارات ظاهر قدیر نمایندۀ مردم ننگرهار در مجلس و معاونِ این مجلس، در مورد رویدادهای ننگرهار و برخورد نظامیان با داعش در ولسوالیهای مختلفِ این ولایت، یک بارِ دیگر حنیف اتمر مشاور شورای امنیت ملی افغانستان را نشانه رفت. او ظاهراً چیزی را پوشیده باقی نگذاشت و بهکرات و مرات از حنیف اتمر به عنوان کسی که افغانستان را به تباهی میکشد، یاد کرد.
اگرچه آقای قدیر نامی از حنیف اتمر نگرفت، اما با گفتن شورای امنیت، مشاور شورای امنیت، به کار بردن واژۀ «لغمان» و اینکه من بهسادهگی میتوانم به ولایتم بروم اما تو به لغمان و به قریۀ خود رفته نمیتوانی و من میتوانم آن منطقه را برایت امن بسازم؛ واضح ساخت که هدفش به صورتِ خاص مشاور امنیت ملی است.
آقای قدیر گفت که وظیفۀ مشاور مشوره دادن است؛ اما مشاور امنیت ملی همۀ دولت را قبضه کرده است. او گفت که فرماندهان داعش در کابل حضور دارند و شورای امنیت نیز در قضیۀ ناامنسازی ننگرهار دخیل میباشد.
این اتهامها در مجلس، اتهامهای کوچکی نیستند و برای چندمینبار است که حنیف اتمر مورد اینگونه اتهامها قرار میگیرد. نمایندهگانی در مجلس هستند که حنیف اتمر را زیر انتقاد میگیرند، اما هر بار که این انتقادها بالا گرفته است، آقای اتمر با صحبتِ غیررسمی با مسوولانِ رسانهها و خبرنگاران سعی کرده است که اینهمه اتهام را بازی نشـان بدهد و برعکس، از تواناییها و مدیریت در کارکردهایش سخن بگوید!
شکی نیست که حنیف اتمر یکی از چهرههای فعال و مدبر در کنار آقای غنی است؛ اما وقتی این چهره مورد انتقاد قرار میگیرد و متهم به برباد کردنِ افغانستان میشود، مردم افغانستان دیدگاهِ متفاوتی نسبت به این سیاستمدار پیدا میکنند.
فراموش نمیکنیم سالهایی که آقای اتمر وزیر داخله بود، انتقادهایی نسبت به کارکردهای او وجود داشت و اتهامهایی نیز نسبت به وی مطرح میشد. روزنامۀ ماندگار هم بخشی از آن انتقادها و اتهامها را نشر کرده بود. از آن روزگار تا اکنون آقای اتمر به عنوان یک چهرۀ سوالبرانگیز در نظام و دولتِ افغانستان مطرح بوده است. سیاستمدارانی او را متهم به انجامِ کارهایی علیه منافع ملی افغانستان میکنند و بسیاری از سیاستمداران هم او را چهرهیی مثبت ارزیابی مینمایند. اما فارغ از تمام دوستیها و دشمنیها و سیاسینگریهایی که نسبت به شخصیتها و دولتمردان وجود دارد، آقای اتمر به عنـوانِ یک چهرۀ فعال اما متهم در نزد مردم مطرح است.
تیم آقای غنی چهرهیی به سنگینی اتمر ندارد و او در مدیریت، از توانایی و موفقیتِ بالایی برخوردار است. اما این موفقیت توام با سلایق و علایقی بوده که هر از گاه مورد انتقادهای سخت قرار گرفته و جدا از آن، اتهاماتِ سنگینی نیز بر این شخص وارد کرده است.
ریاستجمهوری تا کنون هیچ توجهی به این اتهامها نکرده و این بیتوجهی، خود سوالهای فراوانی را در اذهانِ عامه در برابرِ آقای اتمر مطرح میکند. اما اکنون فرصتِ آن فرا رسیده است که آقای اتمر، به جای سکوت در برابر اینهمه ادعا و اتهام، موضعش را مشخص کند. آیا واقعاً او در پشتِ رویدادهای منفیِ کشور قرار دارد و حضورِ داعش در افغانستان، با توجه به برداشتی که از سخنان معاون اول مجلس میشود، نتیجۀ بازیهای اوست؟
ریاستجمهوری و آقای اتمر هر دو باید هرچه زودتر به سوالهای مردم پاسخ بگویند. زیرا پاسخ ارایه نکردن، مصیبتِ دیگری برای افغانستان است و این کشور را در همۀ سطوح به بحرانِ بیاعتمادی میکشاند و در نهایت هرجومرجی را به وجود میآورد که در آن نفعِ هیچ سیاستمدار و بازیگری نهفته نیست!
يک نظر
این هم شرم بزرگ برای کسانی می باشد که بیشتر از شصت در صد آرای ملت را کسب نموده اند و مقابل این یکه تازی ها و صلاحیت اجرایی یک مشاور مهر سکوت بر لب گذاشته اند. درین روز ها بحث های زیادی در باره مشاور حقوقی رئیس جمهوری آقای محمدی در رسانه ها مطرح است و وی را فرد فاقد صلاحیت اجرایی میدانند. آقای محمدی که مانند اتمر مشاور می باشد و هیچگونه ماموریت سیاسی نداشته و رای نماینگان ملت را ندارد فاقد صلاحیت صدور اوامر و نواهی میباشد. به همین منوال اتمر در عین موقف قرار دارد. گاهی در فیسبوک ها خوانده می شود؛ اگر این مشاور حقوقی اتمر می بود و پشتون می بود اینگونه مورد تاخت و تاز قرار نمی گرفت. ضعف فهم اداری هر دو تیم ، مریضی جسمی و روانی غنی چنان حالتی را بمیان آورده که هر کس خود سرانه عمل می نماید.تیم ریاست اجرایی فقط به نام رئیس بودن و دایر نمودن جلسه شورای وزیران دل خوش می کنند و در برابر این نوع اجراات غیر قانونی ، خلاف منطق و عقل بشری و عنعنه اداری افغانستان حیثیت تماشاچی را دارند . اتمر امروز از آقای عبدالله صلاحیت و عملکر بیشتر دارد. اشرف غنی نمی تواند به افرادر غیر مسئول و مشاور تفویض صلاحیت یا Delegation of authority نماید.آیا تیم مطبوعاتی ریاست اجرایی واکنش طرفداران و هوا داران زمان انتخاباتی خود را تعقیب می نمایند یا نه ؟ آ یا پیام شدید و انتقادی مظاهره اخیر کابل را بر رسی و تحلیل نموده اند؟ چه درس ها و نتایجی ازان برای اجراات آ ینده دارند؟. با کمال تاسف همه هر دو ع غ را انتقاد و حتی توهین می کنند. آیا بی تفاوتی در سقوط کندز، اهمال در دفاع از مدافعین جلریز ، تاخیر در نجات گرو گان ها این آقایان را تکان نداد. به جای انتقاد از منتقدین باید سر به گریبان خود برد . تیم ریاست اجرائیه درین فرصت مساعد با اتکا به گزارش جدید تیم تحقیقی عوامل سقوط کندز در باره اجرای مساویانه و جمعی اعمال قدرت سیاسی و صلاحیت های مندرج در قانون اساسی به رئیس جمهور موقف جدی بگیرند، شورای امنیت ملی لغو و مشاورین صرف حق مشوره را داشته باشند. به هیچ صور ت مشاورین به شمول آقای ضیاء مسعود حق اشتراک در مجالس رسمی دولتی را ندارند ، قوانین نافذه جدی تطبیق شوند به شمول قانون ثبت احوال نفوس و منع تعین وزرای سر پرست. نباید به یک فرد مریض و فاقد توا نایی رهبری اجازه داده شود که با جنون و دیوانگی خود اوضاع را ” تحت مدیریت ” داشته باشد و ملت همانند کندزیان و برادران هزاره ما در جلریز و جاغوری و سرا سر کشور نسبت این ” مدیریت ” قربانی بدهند.