احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سیدعلی ابراهیمی - ۲۱ عقرب ۱۳۹۱
سینمای غرب، حدیث نفس سیاستمدارانی است که حقایق را نعلِ وارونه میزنند. ماهیت تکنولوژیک هالیوود، اشاعه تمدن آنگلاساکسون، مصادره تاریخ و جهتدهی به افکار عمومی در جهان است. شواهد موجود در پژوهشها نشان میدهد که دنیای غرب در مواجهه با چالشهای پیش رو، همگام با موج رسانهیی خویش قدم برداشته و میکوشد تا پیامهای هدفمندی را به مخاطب القا کند و از این رهگذر، نوع برداشت بیننده را با آنچه که در ذهن سیاستمداران غربی میگذرد، مطابقت دهد.
چهارمین دنباله از سوی فیلمهای «ماموریت غیرممکن» داستان دیگری است از مامور ویژه «ایتان هانت» که طی عملیاتی از درون زندانِ مسکو نجات مییابد. به وی ماموریت داده میشود که پس از نفوذ به کاخ کرملین، سوابق «کورت هنریکس» استراتژیست تراز اول سازمان اطلاعات روسیه را به سرقت برده و مانع از حمله اتومی وی به جهان شود. در این بین انفجار مهیبی توسط «هنریکس» کاخ کرملین را تخریب میکند و دهها کشته برجا میگذارد. سرنخی که از «ایتان هانت» بهدست میآید، انگشت اتهام را به سمت امریکاییها نشانه میرود و بحران جدیدی در روابط واشنگتن ـ مسکو شکل میگیرد.
«ایتان» که از نقش «هنریکس» در انفجار کاخ کرملین و تهدید اتومی جهان آگاه شده است، مشفقانه و از روی دلسوزی، به وزیر دفاع امریکا پیشنهاد میدهد که موضوع به دولت دوست و برادرِ روسیه منعکس شود؛ اما جناب وزیر، به دلیل سوءتفاهم به وجود آمده بین دولتها، مخالفت میکند.
«هنریکس» کاراکتر منفی فیلم استاد فیزیک دانشگاه استکهلم بوده و از ضریب هوشی بسیار بالایی برخوردار است. وی مبدع تیوری پایان دنیا با بمب هستهیی است و میگوید: «هر دو یا سه میلیون سال، رخدادهای طبیعی زندهگی روی زمین را نابود میکنند، اما زندهگی ادامه مییابد و آنچه باقی میماند، قویتر از گذشته است. به هیروشیما و ناکازاکی نگاه کنید؛ شهرهایی که از دل خاکستر سر برآوردند، مستحکمتر از قبل بوده و به نماد صلح تبدیل شدهاند. اینجا بود که به ذهنم خطور کرد، یک جنگ هستهیی میتواند در راستای نظم طبیعی قرار گیرد.»
این دیالوگ، مفهوم مغالطهآمیزی است که وانمود میکند، اگر هیروشیما و ناکازاکی با بمب اتومی امریکاییها به خاکوخون کشیده نمیشد، سرانجام با رخدادهای طبیعی از بین میرفت و مهمتر آنکه هیچگاه دو شهر به عنوان نماد صلح در جهان مطرح نمیشدند. پس بمب اتوم، موهبتی بود که امریکاییها به جاپانیها اعطا کردند و لابد بعد از این هم به هر کشوری که حمله اتومی صورت بگیرد، به مفهوم آن است که آیندهیی بهتر و مطلوبتر در انتظارش خواهد بود!
در ادامه و در اجرای ماموریت، مقامات ارشد پنتاگون دوبار به «ایتان هانت» متذکر میشوند که «چنانچه تو و اعضای تیمت کشته یا دستگیر شوید، به عنوان تروریستهایی به حساب آمده که قصد شروع یک جنگ جهانی هستهیی را داشتهاید و کاخ سفید هرگونه اطلاعاتی را در مورد شما انکار خواهد کرد.» و «ایتان هانت» چونان سرباز ازخودگذشته و سلحشوری که جز اعتلای وطن و حفظ جهان به هیچ نمیاندیشد، مأموریت غیرممکن را پذیرفته به مصاف تاریکی میرود!
اوج حماسه آنجایی است که «ایتان» اعضای تیمش را درون یک واگن قطار [ریل] جمع کرده، بیعت خویش را از آنها برداشته و میگوید: ‘تمامی راهها بسته است، جناب وزیر مرده، رییسجمهور دستور وضعیت اختفا را صادر کرده، نه حمایتی، نه ماهوارهیی و نه خانه امنی… فقط ما چهار نفر از تشکیلات عملیات غیرممکن باقی ماندهایم… از این لحظه عملیات ما بدون مجوز است! هر کسی بخواهد میتواند در عملیات شرکت نکند و برود… الان وقتش است…’ ولی یاران وی غیرتمندانه در کنار او میمانند.
«ایتان» و یارانش در تعقیب دانشمند هستهیی روس به «دوبی» میرسند. جایی که قرار است تروریستهای هستهیی یکدیگر را ملاقات کرده و «کورت هنریکس» همان استاد فیزیک دانشگاه، رمز شلیک موشک اتومی را از طرف مقابل خریداری کند.
تصویر ارایه شده از «دوبی» به عنوان یک کشور عربی که همواره دوست و مطیع غرب بوده، در نوع خود جالب است. دوربین با نمایی از بیانهای خشک و شترهای سرگردان در صحرا به حرکت درآمده، به اتوبان و خودرو [موتر] «ایتان» میرسد. «ایتان» که در حال رانندهگی مشغول صحبت با افراد گروه است، ناگهان متوجه تعدادی شتر میشود که همراه با ساربان خویش با فراغ بال در وسط اتوبان در حرکتاند و هر لحظه ممکن است خودرویی از پشت با آنها تصادف کند. سکانسهای مربوط به «دوبی» با نمایش بلندترین برج جهان و طوفان سهمگینی از شن که تمام شهر را فرا میگیرد، به پایان میرسد.
«ایتان» که از سوی نیروهای امنیتی روسیه تعقیب میشود، پس از دستگیر شدن به طرف روسی میگوید: «من و تو دشمن نیستیم، این یک توطیه است…» و بیننده که از اصل واقعه خبردار بوده در دل گفته «ایتان» را تایید کرده و دشنامی نثار افسر روس میکند که ای کاش از نیت خیر امریکاییها مطلع بودی!
در دقایق پایانی فیلم، موشک هستهیی توسط «هنریکس» شلیک شده و دنیا این حمله را اقدامی تلافیجویانه از سوی روسیه قلمداد خواهد کرد. ناگفته پیداست که نیروهای امریکایی با رشادت تمام مانع از حمله اتومی میشوند و با «دست توانا» خود تهمت ناروایی را از دولت روسیه دور میکنند.
نکتهیی که نباید مغفول بماند، این است که تصویر ارایه شده از استاد فیزیک دانشگاه در این فیلم، چهرهیی مالیخولیایی و خطرناک است که وجودش تهدیدی برای بشریت به حساب آمده و بیننده طی همذاتپنداری آگاهانه به این نتیجه گیری میرسد که قتل او نه تنها نکوهیده و زشت نیست، که تضمینکننده بقای دنیا بوده است.
Comments are closed.