احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





معتادانِ پل سوخته و کارِ آبرومندانه در کوته‌سنگی

گزارشگر:روح‌الله یوسف‌زاده/ یک شنبه 17 اسد 1395 - ۱۶ اسد ۱۳۹۵

درحالی‌که بی‌کاری به یک مشکلِ فراگیر در کشور تبدیل شده است، گروهی از معتادانِ پل سوخته، در چهارراهی کوته‌سنگی برای راننده‌های تکسی، مسافر جمع‌آوری می‌کنند و در عوض، از هر تکسی‌ران مبلغِ ده افغانی به‌دست می‌آورند.
این کار اگرچه شاید به بی‌نظمی و بدترکیبیِ پایتخت بیـفزاید، اما در عوض از میزان جرایمِ جنایی و اجتماعی‌یی که در آن‌ها معتادین نقش بارز را ایفا mandegar-3می‌کنند، می‌کاهد.
یکی از معتادین که به کارِ جمع‌آوری مسافر برای‌ تکسی‌ران‌ها مصروف است، به روزنامۀ ماندگار می‌گوید: روزانه مبلغی بین ۱۵۰ – ۳۰۰ افغانی از این راه به‌دست می آورم و دیگر برای تهیه مواد و سیر کردن شکم، نیازی به دزدی از مغازها و جیبِ مردم ندارم. برخی از تکسی‌ران‌ها به دلیلِ این‌که ما معتاد هستیم، به این همکاری رضایت نشان نمی‌دهند. اما بسیاری دیگر با روی خوش و پیشانی باز از کارِ ما استقبال می‌کنند.
مقاماتِ مسوول، از وجود ۳ میلیون معتاد به انواعِ موادِ مخدر در کشور حکایت می‌کنند و می‌افزایند: این آمار، هر سال دستخوشِ رشد و افزایش می‌باشد.
بر اساسِ اظهاراتِ رسمی وزیر صحتِ عامه، تعداد افراد معتاد به مواد مخدر در سال ۲۰۱۴ میلادی در کشور به ۳ میلیون تن رسیده است، درحالی‌که این رقم در سال ۲۰۰۵ میلادی ۹۰۰ هزار، در سال ۲۰۰۹ یک میلیون و در سال ۲۰۰۶ میلادی یک میلیون و شش‌صد هزار نفر بوده است.
همچنین به گفتۀ کارشناسانِ امور اجتماعی، بی‌کاری و بی‌سوادی، اصلی‌ترین عاملِ افزایشِ شمارِ معتادان به مواد مخدر در کشور بوده است.
این اظهارات و یافته‌ها نشان می‌دهند که بی‌کاری و اعتیاد که با یکدیگر پیوندِ منطقی دارند، یک واقعیتِ تلخ در جامعۀ ماست که باید آن را پذیرفت و به برخورد عالمانه در برابرِ آن دست یازید. اکنون معتادان، بخشِ قابلِ توجهی از جمعیتِ کشور را شکل می‌دهند و طرد و تحقیر آن‌ها، نه‌تنها نمی‌تواند گرهی از این معضل بگشاید، بلکه این کار پیامدهای ویرانگرِ اجتماعیِ فراوانی مانند افزایش بزهکاری به‌‌جا خواهد گذاشت.
در تحقیقی زیر عنوان «دریافت عوامل و پیامدهای اعتیاد جوانان افغان به مواد مخدر»، دیده شده است که بیشتر از ۴۵ درصد معتادان، سرپرستِ خانواده‌ هستند. این بدان معناست که این افراد به همراه خود، زن و فرزندانِ خویش را نیز درگیرِ مشکلاتِ مالی و عاطفیِ ناشی از اعتیاد می‌کنند که بازخوردهای این حالت، می‌تواند به چندین نسل‌ آسیب برساند و جامعه‌یی مسموم و بیمار برای همه به دنبال آورد. از این رو، مسالۀ تهیۀ زمینۀ کار و نان‌آوری برای معتادان، در کنار پرداختن به درمانِ آن‌ها، یک نکتۀ علمی، حیاتی و جامعه‌شناختی محسوب می‌شود.
جمع‌آوری مسافر برای تکسی‌ران‌هایِ شهرِ کابل توسط معتادان، اگرچه شاید شغلی کاذب و بی‌ریشه تلقی گردد، اما یقیناً در جامعۀ وانفسا و دردمندِ ما، می‌تواند مسکّنی حیاتی به شمار رود و این انحرافِ اجتماعی (اعتیاد) را از پیوستن به جرایمِ بزرگ و خطرناک‌ترِ دیگر باز دارد.
فراموش نکنیم که اعتیاد یک بیماری‌ست و هر فرد معتاد، فارغ از تبعاتِ مجرمانۀ این بیماری، یک انسان است که خانواده و نیاز به کمک و همکاری دارد. نگرشِ علمی و جامعه‌شناختی نسبت به اعتیاد می‌گوید: انکارِ این بیماری و طردِ معتادان و توجه نکردن به زمینه‌های اجتماعی و روان‌شناختی آن، هرگز نمی‌تواند ما را از تبعاتِ گسترده و ویرانگرِ این معضل برهاند. چه بسا که این رویکرد غیرعلمی، به‌‌ ازدیاد اعتیاد و در نهایت، به انفجارِ جامعه منجر خواهد شد. تهیۀ زمینۀ کار برای معتادان از این منظر، یک بحثِ مهم پنداشته می‌شود.
برای بسیاری از معتادین به مواد مخدر، تهیۀ کار مقدم بر درمان و بستری‌ساختنِ آنان شمرده می‌شود. چنان‌که نتایج تحقیقِ «دریافت عوامل و پیامدهای اعتیاد جوانان افغان به مواد مخدر» نشان داده است که ۷۶ درصد عامل اعتیاد، فقر و بی‌کاری است و ۸۱ درصد معتادان نیز اعتیاد غیرتزریقی دارند. این بدان معناست که اگر برای این عده کار و معاشِ مناسب مهیا گردد و مورد حمایت و تشویقِ جامعه قرار گیرند، می‌توانند بدون بستری شدن، اعتیاد را ترک کنند. ولی مسلماً این امر نیاز به همراهی و مهرورزیِ جامعه دارد.
در همین خصوص، شیرمحمد یک تن از تکسی‌رانانِ مسیر کوته سنگی – ده افغانان به ماندگار می‌گوید: کسب روزی حلال، برای همه یک فرض و افتخار است، ما این ۱۰ افغانی را در نهایتِ خرسندی به معتادین می‌دهیم؛ این‌گونه هم کارِ ما سرعت می‌گیرد و هم مخارج روزمرۀ معتادین ـ و احتمالاً خانواده‌های‌شان ـ تأمین می‌گردد. اما بعضی از همکارانِ ما، با این معتادینِ تلاشگر، برخورد زشت و تحقیرآمیز دارند که به نظر من، کاری نادرست و خلافِ آیینِ انسان‌دوستی است.
طی سال‌های اخیر، بارها از دزدی و راه‌گیریِ معتادین در چهارراهی کوته‌سنگی و پل سوخته خبرهایی شنیده شده است. هرازگاهی معتادان در هنگامِ شب، در کوچه و خیابان، با سنگ یا سرنگِ آلوده، سرِ راهِ موتردارها یا عابرینِ پیاده را گرفته‌اند و به تهدید از آن‌ها اخاذی کرده‌اند. انتظار می‌رود که با جاافتادنِ فرهنگِ کار در میان معتادان، این جرایم سیر نزولی به خود بگیرند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.