احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهارشنبه 20 اسد 1395 - ۱۹ اسد ۱۳۹۵
گزارشهایی که از ولایت هلمند و برخی نقاط دیگرِ کشور شنیده میشوند، خلافِ این ارقام و آمار و ادبیاتیست که در سخنان رسمیِ دولت و سخنگویانش دیده میشود. در روزهای پسین، وضعیت در ولایت هلمند اصلاً خوب نیست و ولایتِ فراه نیز در وضعیتِ مناسبی قرار ندارد.
ولایتهای مرکزی شاهد تحرکاتِ خُرد و کوچکیاند که روانِ مردم را مخدوش کرده است. اینهمه نشان میدهد که کسی یا کسانی در تلاش تطبیقِ یک برنامۀ منظم به هدفِ بیثبات کردنِ بیشترِ کشور اند. تلاشها برای راهاندازی تقابلِ مذهبی هم در کشور دیده میشود. جدا کردنِ مردم به نامهای مختلف نیز شاملِ همین برنامه است. افزایش ترورها و آدمرباییها و نیز داستانهای عجیبی که در روزهای پسین اتفاق افتاده، مثل نشست چرخبالِ پاکستانی در لوگر و مبهم بودنِ آن رویداد و معلوم نبودنِ واقعیت آن، ذهنیتها را به شکلگیری وضعیتی خطرناک معطوف کرده است.
هر روز، دهها نفر در کشور کشته میشوند، اما هیچ وجدانِ آگاهی نیست که بر آن مکث کنـد. مقامهای وزارت دفاع و امنیت ملیِ کشور چنان به این رویدادها بیتوجهاند که گویی اصلاً از افغانستان نیسـتند و نیز وزارت داخله بر بنیاد اطلاعات، چنان از دور مدیریت میشود که ماهیتِ وجودیِ وزیر داخله زیر پرسش قرار گرفته است.
به قول برخی منابع، وزیر داخله نمیتواند تغییراتی در وضعیت پدید آورد. افزایش درگیریها در شمال کشور و تقویت افراد حزب اسلامی در ولایتهای شمالی کابل، نگرانیها را هر روز شدت میبخشد. وقتی اعمال و سیاستهای قومی و یا هم نگاههای سلیقهییِ ریاستجمهوری و برخی مقاماتِ دیگرِ دولتی را ارزیابی میکنیـم، درمییابیم که این مسوولان بهجای پرداختن به حلِ بحرانها و ارتقای ظرفیتها، فقط به رقابتهای سیاسیِ خویش میپردازند و یک بارِ دیگر در تلاش مدیریتِ نهادهای انتخاباتی و نیز ارایۀ اطلاعات غلط به مردماند.
وخامتِ اوضاع در ولایتهای هلمند، ننگرهار و فراه اگرچه برای کشور و مردم زیانبار است، ولی برای برخی از مقامات و فرماندهان، حکمِ گاو شـیری را دارد. هماکنون افراد زیادی از درکِ به جیب زدنِ پولهایی که میباید در جنگ هزینه شود، به ثروتهای هنگفت رسیدهاند اما سربازِ اردو و پولیس زیر ضرباتِ دشمن در میدانِ جنگ، به علتِ نبود نان و تجهیزات، مظلومانه جان میدهد.
از جانب دیگر، عدم انتقالِ تجربه و آموزشِ درست به فرماندهانِ میدانهای جنگ و گماشتنِ آنها بر بنیاد سلیقههای قومی و سمتی و سیاسی، از دلایلیست که سببِ ضعف و ناکامیِ نیروهای امنیتیِ ما شده و میشود. اگرچه مردم از سربازانِ جانبرکفِ کشور حمایت میکنند؛ اما اگر قرار باشد که نهادهای امنیتی را افراد فاسد و زراندوز و یا خام و بیتجربه مدیریت کنند، بعید است که بتوانیم به پیروزیِ قاطع در جنگ با تروریستان دست یابیم.
فرمانده عمومی قوای مسلحِ کشور که رییسجمهور افغانستان است، باید یک بار عمیقاً با خود بیـندیشد که: چطور درحالیکه خونِ هزارها سربازِ بیگناه در میدانهای جنگ بر زمین میریزد، فرماندهانِ آنها در کابل، ویلا و تجارتخانه میسازند؟ چطور کثیـری در نهادهای دفاعی با پوستهای چسبیده به استخوان جان میبازند و قلیلی هم با شکمهای پُندیده بهعشرت میگذرانند؟
رییسجمهور باید اینهمه درد و ظلم را درک کنـد و به دور از تعلقات سیاسی و تباری، افرادی را که به وطن و مردمِ خویش صادق هستند و این صداقت را به اثبات رساندهاند، در رأسِ ارگانهای امنیتی بگمارد تا جنگهای مافیایی خاموشی بگیرند و دیگر، خونِ سربازانِ میهن، حسابهای بانکیِ مقامات و فرماندهانِ فاسد را پُر نسازد!
Comments are closed.