احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 23 اسد 1395 - ۲۲ اسد ۱۳۹۵
محمد اکرم عثمان، داستان نویس چیره دست افغانستان، پنج شنبه شب به عمر ۷۹ سالگی در سویدن درگذشت. او دو روز قبل دچار خونریزی مغزی شده و در شفاخانه بستری بود.
فتاح غفوری، عضو کلوپ قلم افغانستانیها در سویدن به دویچه وله گفت که داکتر اکرم عثمان دو روز قبل دچار خونریزی شده بود و سرانجام ساعت هشت پنج شنبه شب درگذشت.
تعداد زیادی از نویسندگان افغانستان در شبکههای اجتماعی تاثر خود از درگذشت این نویسنده را ابراز داشته و آن را ضایعهیی برای ادبیات معاصر افغانستان خوانده اند.
اکرم عثمان متولد هرات بود. دکترای خود را در رشته حقوق و علوم سیاسی گرفته بود. او سابقه کار در رادیو تلویزیون افغانستان را داشت و مدتی مسئولیت بخش هنر و ادبیات آن را به عهده داشت.
عبدالحسین دانش، منتقد و فیلمساز ساکن سویدن، با فعالیتهای ادبی اکرم عثمان از زمانی آشنایی دارد که او گوینده برنامه ادبی-فرهنگی رادیو کابل بود. او به دویچه وله گفت: «نوع خوانش قصه و صداى دلنشین او در ذهن بسیارىها ماندگار است… به نظرم زبان قصههاى او و اجراى رادیویی او از نظر زبان خالص درى آن زمان مىتواند منبع خوبى براى آموزش و تحقیق در دانشگاه،ها و فضاهاى فرهنگى باشد.»
داکتر عثمان همچنین در اکادمی علوم و وزارت خارجه افغانستان نیز کار کرده بود. او پس از شروع جنگها در کابل کشورش را ترک کرد و با خانوادهاش در سویدن زندگی میکرد.
او در مهاجرت نیز به فعالیتهای فرهنگی خود ادامه داد و از بنیانگذاران کلوپ قلم افغانستان در سویدن بود. کسانی که با او در غربت آشنایی داشتند، میگویند که همواره به رنجهای مردم وطناش میاندیشید.
دانش از صحبتهایش با داکتر عثمان چنین به یاد میآورد: «هر بار که با ایشان صحبت میکردم، بزرگترین غم او، غم اندوه و مردم کشورش بود و از غربت دلتنگ بود.»
هرچند داکتر اکرم عثمان آثار تحقیقی در عرصه تاریخ و سیاست نیز داشته است، اما در جامعه ادبی افغانستان بیشتر با داستانها و رمانهایش شناخته میشود.
زبان عامیانهیی که او به کار میبرد، از ویژهگیهای بارز آثار اوست. عبدالحسین دانش در مورد میگوید: «رمانها و داستانهاى کوتاه او در زبان و ادبیات درى کم نظیر اند و سرشار از واژههاى شیرین و روزمره مردم قدیم کابل است که در زبان نگارش فارسى امروز رو به فراموشى است. او به زبان کوچه تسلط داشت اما این زبان کوچه براى خودش چارچوب اخلاقى زیبایی داشت. داستانهاى او روایتگر سیستم اجتماعى و خانوادگى است.»
از این نویسنده فقید افغانستان رمانهای «مردا ره قول است» و «کوچه ما» و همچنین داستانهای کوتاه «قحط سالی»، «وقتی نیها گل میکنند» و «درز دیوار» منتشر شده است.
Comments are closed.