احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





پول، معنــا و اخلاق

گزارشگر:دوشنبه 1 سنبله 1395 - ۳۱ اسد ۱۳۹۵

بخش دوم/

بروس کارترز، وندی نلسون
ترجمه و تلخیص: شایسته مدنی

mandegar-3ویتگنشتاین از دو مدل زبانیِ نمونه‌گیری‌شده برای تحلیلِ خود استفاده می‌کند: زبان به عنوان ابزار و زبان به عنوان بازی. با مشابه قرار دادن زبان مانند ابزار، ویتگنشتاین از ما می‌خواهد درک کنیم که زبان بسیاری از خصوصیاتِ ابزاری را به اشتراک می‌گذارد. کلمات مانند نمادها کنش دارند. ما از کلمات مانند ابزار استفاده می‌کنیم. ویتگنشتاین می‌پرسد: “در چه موقعیتی و با چه هدفی ما عمل گفتن را انجام می‌دهیم؟ چه نوع کنشی همراه کلمات است؟” گرچه یک وسیله ممکن است کارکردهای مختلفی داشته باشد (به همۀ کارهایی فکر کنید که می‌شود با یک چکش انجام داد) ولی مهم است توجه کنیم چه زمانی ما از برخی از اشیا استفاده می‌کنیم و چه وقتی این کار را انجام نمی‌دهیم. همۀ استفاده‌ها یا فرصت‌ها مناسب نیستند. به نظر ویتگنشتاین نباید توسط تشابهات ظاهری برخی اشیا گمراه شویم. ممکن است حتا پیچ و خم‌ها یک‌سان به نظر برسند، ولی تأثیرات کاملاً متفاوتی دارند و معنای‌شان کاملاً به تأثیرات ویژه‌یی که از خود به‌جا می‌گذارند، بسته‌گی دارد. انواع مختلف پول مانند ابزار می‌توانند مشابه آن چیزی باشند که اشیای مختلف انجام می‌دهند. یک پول مشابه، مانند یک ابزار مشابه می‌تواند در نظمی خیره‌کننده از زمینه‌یی که استفاده شده، کارهای متفاوتی انجام دهد. بعضی از مکان‌ها هستند که پول نباید وارد آن‌ها شود و برخی کارکردها برای آن نامناسب است. چه کنشی پول را ایجاد می‌کند؟ کی و کجا استفاده از آن ممنوع است؟
مفهوم بازی زبانی ویتگنشتاین ـ شامل زبان و کنش‌هایی که در هم بافته شده ـ به ما کمک می‌کند هم معنای کثرت در زبان، معنایی که توسط زمینه‌ها تعریف و تحمیل می‌شود و هم معنایی که ممکن است مبهم باشند را درک کنیم. هیچ ارتباط جهانی بین کلمات و ارجاعاتِ آن‌ها نیست، نوعی اجبار و تحمیل در حواشی معانی وجود دارد و این‌ها توسط محیط مرئی بازی زبانی خاص خودشان تعریف شده است. “شعر”، “لطیفه” یا “دستور” ممکن است در یک بازی خاص برای فهم معنای کلمات درگیر شده باشند تا معلوم شود برخی کلمات نامناسب هستند. بازی‌های زبانی یک نظام ارجاعی را برای لزوم زمینۀ زبان‌شناختی برای معناها فراهم می‌کنند. یک مقدار مشخص آن‌ها به طور درونی توسط “قوانین” جمعی، بی‌قاعده‌گی و بدیهه‌گویی دربارۀ این‌که چه طور از زبان در این بازی استفاده می‌شود، وجود دارد. معنای پول مانند معنای زبان، متنوع، عملی و محلی است، ولی لزوماً قابل انعطاف نیست. پول بیشتر یک برچسب
و یا یک نماد برای اشیا است.
بازارها برخی از خصوصیات بازی‌های زبانی را تقسیم می‌کنند. همان‌طور که زلیزر استدلال می‌کند، بسیاری از بازارها هستند که توسط سیستم‌های خاص معنایی که به آن متصل هستند، متمایز شده‌اند. بازارها پربار می‌شوند و مردم در این بازارها مبتکر هستند. ولی مانند تنوع بازی‌های زبانی، تنوع بازارها نیاز به عدم توافق ارتباطات دارد. زلیزر تنوع وحدانیت را رد نمی‌کند. اینها دو جنبه از یک معامله هستند. پتانسیل قابل تغییر پول از کشش بین این دو جنبه ناشی می‌شود: جهانی شدن پول قادر است در این دو رسوخ کند و به یکدیگر متصل شوند. قدرت نمادشناسانه جایزۀ ۲۴ دالری از بازی عمدیِ کشش بین قابلیت جهانی شدنِ پول برای ارایۀ ارزش و معنای خاصِ آن ناشی می‌شود.
مردم با پول چه می‌کنند؟ چه کارکردی دارد؟ تفسیر پول مدرن در اقتصاد استندرد این است که: پول واسطۀ مبادله، اندازه‌گیری و ذخیرۀ ارزش است، معنای پرداخت و واحد محاسبه است. از آن‌جایی که خیلی چیزها این کارکردها را انجام می‌دهند، درست‌تر است که از پول‌ها صحبت کنیم تا این‌که پول را یک چیز منفرد و یکتا به حساب بیاوریم. پول برای ارزیابی، تعیین اهمیت ارزش مالکیت توسط کالا یا خدمات استفاده می‌شود. پول به اعداد عمومی و دقیق که بازنمای ارزش چیزی هستند، متصل است؛ یک قیمت عددی که ارزش را “متراکم” و خلاصه می‌کند(زیمل ۱۹۸۷). همچنین پول مانند یک عددساز برای متناسب کردن تناوب‌هایی است که شخص تصمیم‌گیرنده با آن روبه‌روست. استفاده از پول به عنوان یک تقسیم‌کنندۀ مشترک، یک تصمیم‌گیرنده را بر سرِ یک دو راهی و مقایسه قرار می‌دهد، اینکه بین سیب و مالته یکی را انتخاب می‌کند. پول همچنین به عنوان یک منبع کلی در خدمت است، به معنای عدم پایان که به فعالیت‌ها اجازه می‌دهد تا پبش بروند. پول صاحب اختیار است و به مالکین خودش اجازه می‌دهد هر چه او می‌خواهد انجام دهند. بالاخره تبادل اقتصادی تسهیلات پولی و چرخش آن از این دست به آن دست در حرکت است و معاملات بازار متمایز را به یک شبکۀ پولی طولانی وصل می‌کند. این کارکرد آخر پول، در جوامع سرمایه‌داری یا بازار بازرگانی به کار گرفته می‌شود.
هر یک از این استفاده‌ها، بازنمای راهی برای به‌دست آوردن معانی پول جهت بخشش، انتقال و تغییر آن‌ها است. پول مدرن توسط بسیاری از تحقیقات به صورت بی‌نام، همگن، جهانی و قابل تعویض مشخص شده، و در واقع پول، خودش در راه‌های مختلفی که به معنای آن مرتبط است، تغییر می‌کند. پول به شکل غیرشخصی تغییر می‌کند از بی‌نامی مطلق تا فردیت کامل. می‌تواند در قلمرو خودش با هدفی کلی مانند یک پایان تسلسل و خاص یا پولی محدود در طرف دیگر تغییر کند (داگلاس ۱۹۶۷).

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.