چرخش امریکا به سوی هند پاکستان در پی خونین‌تر ساختن کابل

گزارشگر:شنبه 27 سنبله 1395 - ۲۶ سنبله ۱۳۹۵

شاون اسنو
برگردان: مختار یاسا
منبع: مجله دیپلمات
mandegar-3من در هفته گذشته برای مجله دیپلمات در مورد تلاش‌های آمریکا برای تسریع روند محوریت دادن افغانستان به سوی هند، نوشتم. طوری که در آن مطلب نوشته بودم، آن محوریت برای کابل، بدون پیامد نخواهد بود. سازمان استخباراتی پاکستان (آی‌اس‌آی) پس از این‌که ایالات متحده آمریکا لغو قراردادهای دفاعی و نظامی‌اش با پاکستان را آغاز کرده است، در حال طراحی و پیش بردن یک جنگ پنهانی برای خونین‌تر کردن کابل است و در این جنگ، برای رسیدن به اهداف‌اش از سلاح همیشگی‌اش یعنی شبکه حقانی، استفاده می‌کند.
رویدادهای اخیر در افغانستان نشان می‌دهند که شبکه حقانی در حال حاضر در افغانستان و در داخل هسته‌ی اصلی گروه طالبان، در حال قدرتمند شدن است.
تا آخر هفته گذشته، چندین منطقه در پکتیا ولایت شرقی افغانستان توسط شورشیان طالبان سقوط داده شدند. افراد مسلح، قریه‌هایی را در ولسوالی اومنه این ولایت سقوط داده‌اند. چند روز پیش از آن، ولسوالی جانی‌خیل ولایت پکتیا نیز سقوط کرده بود. برخی از گزارش‌ها می‌رساند که تمام ولسوالی (اومنه) سقوط کرده و ۲۱ نیروی امنیتی افغانستان کشته و زخمی شده‌اند.
شبکه حقانی در هر دو ولایت پکتیا و پکتیکا، ارتباطات عمیقی دارد. سراج‌الدین خادمی، یک فرمانده ارشد شبکه حقانی و مسئول لوجستیک برای عملیات‌های این شبکه تروریستی در ولایت پکتیکا، به تاریخ ۹ جون ۲۰۱۶ در اثر یک حمله هواپیمای بدون‌سرنشین آمریکایی کشته شد. سقوط این ولایات، فضای مصئونی را برای عملیات‌های شبکه حقانی فراهم خواهد کرد و این شبکه را برای راه‌اندازی بمب‌گذاری‌های مرگبار و حملات خونبار انتحاری در کابل، قدرتمند‌تر خواهد کرد.
ولایت پکتیکا به لحاظ تاریخی، به‌عنوان یک منطقه‌ی استراتژیک برای راه‌اندازی عملیات علیه کابل استفاده شده است. پس از حمله مرگبار سال ۲۰۱۱ بالای هوتل انترکانتیننتال کابل، ناتو عملیات گسترده‌ای را برای تخریب کمپ‌های آموزشی حقانی که احتمالا سازمانده آن حمله تروریستی بود، راه‌اندازی کرد.
آیساف گفته بود: «محل آن پایگاه یک ساحه بسیار استراتژیک برای شبکه حقانی و جنگجویان خارجی بود. این جنگجویان خارجی، توسط شورشیان حقانی داخل کشور آورده شده بودند و قصد داشتند از آنها برای حملات‌شان در سراسر افغانستان استفاده کنند».
هم‌زمان با این‌که کابل به سختی تلاش می‌کند تا از اختلافات به وجود آمده اخیر میان رییس جمهور غنی و رییس اجرائیه، عبدالله عبدالله، بیرون شود، سقوط این قریه‌های استراتژیک، هشدار آزار‌دهنده‌ای برای حکومت افغانستان است. حملات در کابل، اختلافات سیاسی میان دو رهبر حکومت وحدت ملی را بیشتر خواهد کرد و باعث می‌شود پرداختن به مشکلات اقتصادی و سیاسی، سخت‌تر شود.
گذشته از آن، چندین بمب‌گذاری‌ اخیر نیز به شبکه حقانی نسبت داده شده‌اند که نشان‌دهنده وسعت و توانایی‌های پیچیده این شبکه می‌باشد. حمله بالای دانشگاه آمریکایی افغانستان در ماه اگست که منجر به کشته شدن ۱۶ تن و زخمی شدن ۵۳ تن دیگر گردید، پس از این‌که رییس جمهور غنی به رییس ستاد ارتش پاکستان، جنرال راحیل شریف تماس گرفت و خواستار اقدامات جدی و عملی علیه تروریست‌های سازمان‌دهنده این حمله شد، کم‌تر به شبکه حقانی نسبت داده شد.
این حملات غیرقابل پیش‌بینی بالای دانشگاه آمریکایی در کابل، سوال‌های جالبی را نیز در مورد وضعیت و ساختار فعلی گروه طالبان به‌وجود آورد. هرچند حمله بالای مکاتب روستایی یک روش عملیاتی معمول جنگجویان طالبان بوده است، اما راه‌اندازی حملات بزرگ بالای مراکز آموزشی در مناطق شهری، مثل حمله بالای یک دانشگاه در کابل از سوی این گروه، چندان شنیده نشده است.
یک هفته قبل از آن حمله، سران طالبان اعلامیه ذیل را منتشر کردند: «بر اساس اصول امارت اسلامی، هیچ مجاهدی اجازه ندارد که پل را تخریب یا مکتبی را بسوزاند هم‌وطنان ما باید با خبر باشند که مجاهدین امارت اسلامی، هیچ‌گاهی قصدا به کدام مکتب یا ملکیت عامه آسیب نمی‌رسانند. رهبری امارت مکررا خواهان توجه مجاهدین (جنگجویان طالبان) به حفاظت از این نهادها شده‌اند».
ممنوعیت حمله بالای مکاتب و دانشگاه‌ها در رابطه با عملکرد درونی طالبان دو امکان را نشان می‌دهد. امکان اول این است که تندروان و افراطیان مثل شبکه حقانی به یک قدرت بزرگی در درون طالبان دست یافته‌اند؛ به گونه‌ای مستند، سراج‌الدین حقانی رهبر شبکه حقانی به‌عنوان گرداننده اصلی عملیات‌های روزانه طالبان گفته شده است. این ادعا با انجام حمله بر دانشگاه آمریکایی توسط شبکه حقانی و حمایت علنی هسته طالبان از آن حمله، بیشتر تقویت می‌شود.
امکان دوم این است که گروه‌های قدرتمند غیرمتمرکز داخل طالبان که از سوی عناصر اصلی این گروه حمایت نمی‌شوند، این حملات را انجام می‌دهند و یا هم حملات این‌چنینی، برای بی‌اعتبارسازی و انکار فرماندهی مرکزی طالبان، طراحی و انجام می‌شوند.
در هر دو صورت، شبکه حقانی در حال سلطه‌یابی بر عناصر اصلی گروه طالبان است و نیروی محرک آن نیز سازمان استخباراتی پاکستان یا آی‌اس‌آی می‌باشد. آقای مایک مولن، در سال ۲۰۱۱ در کمیته‌ی خدمات نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا اظهار داشت که شبکه حقانی به‌عنوان سلاح واقعی آی‌اس‌آی عمل می‌کند. حالا که ایالات متحده آمریکا در حال تشویق افغانستان برای نزدیکی به سوی هند است، پاکستان فکر می‌کند که هیچ چاره‌ای غیر از تقویت عناصر نیابتی‌اش بر علیه ملت محاصره شده افغانستان ندارد.
اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا در تلاشی برای تحت فشار قرار دادن پاکستان به‌خاطر حمایت‌اش از شبکه حقانی، گزارش‌دهی کانگرس آمریکا را در مورد انجام شدن مکلفیت‌های پاکستان در امر مبارزه با گروه‌های تروریستی در داخل این کشور، رد کرد. کارتر با این کارش، تامین ۳۰۰ میلیون دالر کمک نظامی به حکومت پاکستان را رد کرد.
از آنجایی که روز دوشنبه سه انفجار در کابل گزارش شد و دو انفجار در مقابل وزارت دفاع افغانستان به‌ وقوع پیوستند، پیش آمدن این صحنه‌ها دیگر عادی خواهند شد؛ چون پاکستان در مقابل محوریت کابل به سوی هند، واکنش نشان می‌دهد.
سقوط دو ولسوالی استراتژیک در شرق افغانستان که برای شبکه حقانی بسیار حیاتی هستند، نشان می‌دهد که پاکستان در حال آماده کردن نیروهای نیابتی‌اش به منظور تخریب تلاش‌های آمریکا و هند برای بازسازی و دفاع از این ملت جنگ‌زده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.