احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





چهار سال در نبود پیر سیاست

گزارشگر:دوشنبه 29 سنبله 1395 - ۲۸ سنبله ۱۳۹۵

حلقات مشخص داخلی در تبانی با استخبارات خارجی، چهار سال پیش پروفیسور استاد برهان‎الدین ربانی یکی از فرزانه‌‎گان تاریخ معاصر افغانستان و از چهره‎های تابناک جهاد، مقاومت، ایثار و فداکاری را مظلومانه به شهادت رسانیدند.
استاد شهید که مأموریت دُشوار و خطیرِ آوردن صلح و ثبات را در کشور رهبری می‎کرد، از سوی یک اجیر و غلام وابسته به استخبارات خارجی و حلقات mandegar-3نفوذی دشمن در درون حکومت افغانستان، به شهادت رسید.
فرد انتحاری روزها در مهمانه‌خانه‎های حکومت افغانستان منتظر رسیدن به استاد شهید بود و بالاخره وظیفه‌یی را که بر عهده داشت، تحت حمایت چهره‏های معلوم‎الحال داخلی و خارجی، به انجام رسانید.
فرد انتحارکننده، مواد منفجره را در دستار (لنگی) خود جاسازی کرده بود و هنگام ملاقات با استاد ربانی به بهانۀ احترام سرخود را به سینۀ استاد شهید خم کرده و مواد منفجرۀ همراه خود را منفجر ساخته و استاد را به شهادت رسانید.
پس از شهادت استاد ربانی، حکومت افغانستان دستور بررسی پروندۀ او را صادر کرد و گروهی موظف شدند که عاملان شهادت او را شناسایی کرده و محاکمه نمایند؛ اما سه سال از شهادت استاد می‎گذرد و هیچ توضیحی حکومت افغانستان دربارۀ چه‎گونه‏‎گی ترور او به شهروندان کشور نداده است.
بی‌توجهی به پروندۀ شهادت استاد ربانی می‎رساند که رهبری حکومت افغانستان هیچ‌گونه علاقه‎یی به شناسایی و به دادگاه کشانیدن عاملان ترورهای زنجیره‎یی ندارد. در کنار استاد ربانی شهید، ده‌‎ها چهرۀ برجسته و مهم این کشور طی سیزده سال گذشته به قتل رسیده‌اند؛ اما حکومت پروندۀ هیچ یکی از آن‌ها را نگشوده است و عاملان ترور‌شان را به معرفی نگرفته است.
بسیاری‏‎ها باور دارند که حلقۀ نفوذی دشمن در درون حکومت مانع بررسی این پرونده‎ها می‎شود؛ زیرا این حلقات خود زمینه و بستر ترور چهره‎های مربوط به جهاد و مقاومت را فراهم کرده‌اند؛ از همین رو، آن‌ها به هیچ صورت اجازه نمی‎دهند، ردپای‌شان در پشتِ این ترورها افشا و شناسایی گردد.
طرح توطیه ترور استاد ربانی از همان کانال‌هایی عبور کرده که نقشه قتل‌های زنحیره‌ییِ فرماندهان ارشد مقاومت عبور کرده است و کسانی بانی و مجریِ این طرح و توطیه هستند که در همه قتل‌های زنجیره‌یی چهره‌های مقاومت، همکار و شریک بوده‌اند. به همین دلیل، در سیزده سال حکومت حامد کرزی یک گامی هم در راستای به دادگاه کشانیدن چهره‎های جانی داخلی و خارجی برداشته نشده است.
پس از آن‌که کار حکومت حامد کرزی به پایان رسید، انتظار می‌رفت حکومت جدید پرونده‎های ترور فرماندهان جهاد و مقاومت به ویژه پروفیسور استاد برهان‌الدین ربانی رهبر جهاد و رییس‌جمهوری پیشین کشور را به گونۀ قاطع و جدی بررسی کند و چهره‎هایی را که در این خیانت و جنایت بزرگ و تاریخی دست دارند، به پنجۀ قانون بسپارند. اما متأسفانه این انتظار هم بی‌جا بوده است!
بی‌‎توجهی و غفلت مسوولان ارشد حکومت افغانستان به ویژه شخص رییس‎جمهور کرزی که زمینه‎ساز ملاقات استاد شهید با فرد انتحاری بوده است، در برابر این جنایت بزرگ قابل توجیه نیست.
استاد ربانی یک چهرۀ عادی و معمولی نبود که با پروندۀ شهادت او این‌گونه سطحی برخورد می‎شود. او مردی بود که تاریخ معاصر افغانستان کمتر نظیرش را سراغ دارد. او چهره‎یی بود که باگذراندن نیم قرن مبارزه در راه تحقق آرمان‌های بلند آزادی‌خواهانه، زنده‌گی ملت خویش را بیمه کرد و سرانجام خود در راه صلح و آرامش ملت و بقای کشورش توسط دشمنان اسلام و انسانیت شهید شد.
استاد ربانی گذشته از جان‏فشانی و قربانی‎هایی‌که در راه جهاد و مقاومت بر ضد اشغال سرخ و سیاه کرده و داده است، در یک دهۀ اخیر نیز نقش تعیین‎کننده، برازنده و تأثیرگذار در تشکیل و برپایی حکومت جدید داشت.
استاد ربانی اولین رییس‎جمهوری افغانستان بود که قدرت را به‌گونۀ مسالمت‎آمیز به یک فرد دیگر تحویل داد. او سیزده سال پیش نشان داد که چوکی و قدرت در برابر منافع و مصلحت کلان کشوری، هیچ اهمیتی برایش ندارد.
انتقال قدرت در تاریخ افغانستان همواره با جنگ و خشونت همراه بوده است؛ اما استاد ربانی شهید با بردباری و صبوری این کار را کرد و نامش را در دل تاریخ افغانستان با خط زرین به یاد گار گذاشت.
او قدرت را سیزده سال پیش به رییس‏‎جمهور کرزی سپرد؛ مردی که بر بنیاد اظهارات سیاست‎مداران ارشد کشور به دلایل قومی و قبیله‎یی، مانع انتقال مسالمت‎‏آمیز قدرت به فردی شده که رأی و ارادۀ واقعی مردم را با خود دارد.
در کنار این، استاد ربانی نقش یک میانجی و یک «رهبر بین‎الاقوامی» را در افغانستان ایفا می‎کرد. او هیچگاهی به پای یک قوم، قبیله، مذهب، زبان و منطقۀ خاص سقوط نکرد. تلاش و پیکار این چهرۀ درخشان تاریخ معاصر افغانستان، همیشه در محور همگرایی ملی بوده است. او پیوسته بر اتحاد، اتفاق و وحدت میان مردم افغانستان تأکید می‎کرد و در همین راستا تا آخرین دم حیات تلاش و مبارزه کرد. برای هیچ کسی اهمیت این مبارزات انسان‌محورانه و خیراندیشانۀ استاد شهید پوشیده و پنهان نیست. او نه‎تنها برای انسجام مردم در درون کشور کوشید که برای وحدت و یکپارچه‏گی جامعۀ اسلامی و مسلمانانِ سراسر جهان نیز گام برداشت و تلاش کرد. آخرین سخنرانی او در کنفرانس کشورهای اسلامی در تهران، فراخ‎اندیشی و وسعت دید این عالم برجسته و دانشمند شهیر را ثابت می‏‎سازد.
استاد ربانی در «اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی» در تهران از همه فقهای شیعه و سنی خواست، علیه حملات انتحاری فتوا دهند و آن را از نظر شرعی حرام اعلام کنند.
اکنون، برهمۀ انسان‌های آزاداندیش است تا آرمان‌های این بزرگ‌مرد و مبارز راستین را پاسدارند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.