احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 10 میزان 1395 - ۰۹ میزان ۱۳۹۵
در دومین دور نمایشِ توافق صلح میان حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار و دولت افغانستان، به روزِ پنجشنبه در یک مراسم ویژه در ارگ ریاستجمهوری با حضور شماری از سرانِ کشور و هوادارانِ حزب اسلامی، سند توافقنامۀ صلح بهوسیلۀ گلبدین حکمتیار و اشرفغنی رییسجمهوری کشور امضا شد. این نمایش به احتمالِ زیاد دورِ دیگری نیز خواهد داشت که عبارت از ورود آقای حکمتیار به کابل خواهد بود. ولی تا این جای کار، حزب اسلامی توانسته به اساسیترین خواستهای خود از دولت دست پیدا کند و موفقیتهای چشمگیری را به نفعِ این حزب رقم زند.
در مورد اینکه آقای حکمتیار در کجا سند توافقنامه را امضا کرده، هنوز کسی چیزی نمیداند؛ اما در مراسم ارگ، او این توافقنامه را پس از یک سخنرانی طولانی در یک اتاقِ خالی بدون حضور نزدیکترین افرادِ خود امضا کرد. پس از امضای توافقنامۀ صلح بهوسیلۀ آقای حکمتیار، رییس جمهوری افغانستان نیز درحالیکه شماری از رهبران و شخصیتهای جهادی و سیاسی دورِ او را حلقه کرده بودند، با شعفِ فراوان در پای توافقنامۀ صلح امضا کرد. به این صورت گفته میتوانیم که پس از این، توافقنامۀ صلحِ دولت با حزب اسلامی به رهبری حکمتیار وارد مرحلۀ قانونیِ خود شده و به اجرا گذاشته خواهد شد.
هرچند شماری از کارشناسانِ سیاسی با توجه به گذشتۀ آقای حکمتیار، نسبت به عملیشدنِ این توافقنامه چندان خوشبین به نظر نمیرسند، ولی فکر نمیشود که حزب اسلامی دیگر در شرایطی باشد که بخواهد این آخرین برگِ برنده را از دست بدهد. در دهۀ هفتاد که آقای حکمتیار چندین بار توافقهای صلحِ خود با دولت اسلامیِ وقت را نقض کرد، میدانست که میتواند از تواناییهای نظامیِ این حزب برای ادامۀ جنگ استفاده کند. اما در شرایط فعلی چنین نیست و حزب اسلامی نه دیگر آن قدرتِ نظامیِ گذشته را در اختیار دارد، نه تنها گروه قدرتمندِ جنگی در صحنه است و نه هم از نظر فکری توانسته خود را روزآمد کند که بتواند حداقل از نظر اندیشهیی حرفی برای گفتن داشته باشد. حالا گروه طالبان، هم از قدرتِ نظامیِ بیشتری برخوردار است و هم از نظر ایدیولوژیک میتواند برای خود سربازگیری کند. پس در چنین وضعیتی، راه دیگری به جز کنار آمدن برای آقای حکمتیار باقی نمانده است که بخواهد توافقنامۀ صلحِ فعلی را که مفاد آن کاملاً به نفع او و اطرافیانش است، نقض کند.
در مورد مراسم ارگ ریاستجمهوری، چند نکته را به عنوان اساسیترین نمودهای این مراسم نباید از قلم انداخت و از کنارِ آنها بهسادهگی عبور کرد. مراسم ارگ که بدون شک با مدیریتِ شماری از اطرافیانِ رییسجمهوری که از اعضای حزب اسلامی در داخل نظاماند برگزار شد، نشان داد که ارگ بهصورتِ کمسابقه تلاش ورزید که مراسم امضای توافقنامه را بیش از حد کلان نشان دهد. این موضوع البته میتواند تبعاتِ فراوانی برای دولتمردانِ کشور داشته باشد که در حال حاضر یا عاجز از تخمینِ آنها اند و یا هم میدانند و قصداً چنین خواستهاند که اتفاق بیفتد.
سخنرانی ویدیوییِ آقای حکمتیار بیش از اندازه طولانی و بلندپروازانه بود. او در این سخنرانی به مسایلی پرداخت که برای چنین مراسمی، مناسبت نداشتند. نخست اینکه خطابِ او به حاضران مراسم، خطابِ کسی نبود که به روند صلح پیوسته باشد. او همچنان از موقفِ قبلی و فعلیِ حزب در قبال تحولاتِ کشور دفاع کرد و به دیگران و از جمله رییسجمهوری خط و نشان کشید. او علاوه بر خواستههایی که در توافقنامۀ صلح با این حزب مطرح شده، از رییسجمهوری افغانستان خواست که زندانیانِ طالبان را بدون قیدوشرط و فقط بهخاطر او از زندانها رها سازد.
پیش از این نیز مذاکرهکنندۀ ارشدِ او در گفتوگو با یکی از رسانههای کشور، ضمن اینکه از حملات انتحاریِ این حزب بر غیرنظامیان دفاع کرد و آنها را حملات استشهادی، همان نامی که طالبان به حملات انتحاری خود میدهند، خواند، همچنین گفت که حزب اسلامی حاضر نیست در برابر طالبان قرار گیرد. هرچند که طالبان در یک اعلامیۀ رسمی، توافق حزب اسلامی با دولت را تقبیح کرده است. شاید دلیل اینکه آقای حکمتیار خواست از طریق ویدیو سخنانش را مطرح کند، دست یافتن به همین موقعیتِ برتر بوده باشد. اگر او در مراسم امضای توافقنامه شرکت میداشت، بدون شک به این اندازه با جسارت و از موقفِ برتر سخن نمیگفت.
از جانب دیگر، آقای حکمتیار به چه حقی تقاضای آزادی زندانیان طالبان را میکند؟ آیا او میداند که این افراد حین ارتکاب جرایم ضد بشری بازداشت شدهاند؟ آیا او میداند که دستِ این افراد به خون هموطنانِ ما رنگ است؟
آقای حکمتیار از ایجاد دولت اسلامی سخن میگوید. این دولت اسلامی به نظر ایشان چه ویژهگیهایی دارد؟ او وعدۀ ایجاد چه نوع دولتی را میدهد؟ آیا هنوز مشخص نشده که مردم افغانستان نوع حکومتِ خود را سالهاست که برگزیدهاند و دیگر به نوعِ دیگری از حکومتداری نیاز ندارند؟
حضور تعداد زیادی از اعضای حزب اسلامی در این مراسم در ارگ ریاستجمهوری چندان معقول به نظر نمیرسد که هرلحظه به سود رهبرشان برخیزند و شعار سر دهند. این کار نیز اتفاقی صورت نگرفته بود و مشخص بود که این افراد از قبل برای چنین حرکتهایی آماده شده بودند. آقای حکمتیار و حامیانِ او در ارگ خواستند نشان دهند که قدم بزرگی برای صلح و امنیتِ افغانستان برداشته شده و یکی از اصلیترین چهرههای سیاسی و نظامیِ سالهای اخیر میخواهد وارد نظام شود.
سخنان امین کریم، مذاکرهکنندۀ ارشد حزب اسلامی نیز در این مراسم کمتر از سخنانِ رهبرش نبود. او اما از یک منظرِ دیگر تلاش کرد که حقانیتِ حزب اسلامی را در موضعگیریهایش نشان دهد. آقای کریم بدون آنکه فهم دقیقی از مفاهیمی چون مدرنیته و سنت داشته باشد، اعلام کرد که حزب اسلامی پلی میان مدرنیته و سنت در جامعۀ افغانستان است. اما کدام سنت و کدام مدرنیته؟ مشخص است که آقای کریم حتا عاجز از تعریفِ این مفاهیم است. مدرنیته که با مقولاتی چون روشنگری که کانت آن را بیرون شدن از صغارتِ فکری بشر میداند و عرفیگری که ایجاد جهانی برمبنای خرد بشری است، شناخته میشود، چه رابطهیی با سیاستهای تمامیتخواهانه میتواند داشته باشد؟
در پهلوی اینها، سخنرانیهای رییسجمهوری و رییساجرایی بیشتر جنبۀ تدافعی و توضیحی داشتند. آنها کوشیدند نشان دهند که در آستانۀ رفتن به کنفرانس بروکسل، دستِ خالی نخواهند رفت. و اما اینکه پس از امضای این توافقنامه چه چیزهایی در انتظار افغانستان خواهد بود، سوالیست که زمان به آن پاسخ میدهـد!
Comments are closed.