احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:علي خوشه چرخآراني / شنبه 24 میزان 1395 - ۲۳ میزان ۱۳۹۵
عشق و ارادت خالصانه به قرآن مجید و اوج بلاغت و هنر این کتاب آسمانی و توجه ویژۀ سخنشناسان و ادبورزان و ذوقمندان به آیات نورانی این کتاب و معارف و معانی و مبانی و احکام دلپذیر آن در کنار اعجاز بزرگ معنوی که خود آشکارا همهگان را به تحدی فرا میخواند، زمینه و بستری مناسب گردید تا پژوهشگران و شاعران مسلمان برای بازنمایی زیباییهای هنری و جلوههای اعجاز آن و بازگشایی بطون تو در توی آن و شرح و بسط معارف و مبانی فشردۀ این کتاب عزیز، کوششها و تلاشهای زیادی را در پا گرفتن بسیاری از دانشها اعم از لغت، صرف، نحو، بلاغت و بیان، تفسیر، تأویل، کلام و… آغاز نمایند و تألیف و تصنیفهای فراوانی را به رشتۀ تحریر درآورند.
پیشینۀ بهرهگیری و اثرپذیری سخنوران پارسی از قرآن به آغاز پیدایی و پاگیری شعر فارسی در سدۀ سوم هجری میرسد، به گونهیی که بهرهگیری از قرآن در شعر و سروده، افزون بر اینکه نشانۀ دانشمندی و علماندوزی و روشنفکری بوده، به دلیل قداست و حرمت مذهبی و معنوی، به سرودههای شاعران نیز گونهیی حرمت و قداست میبخشید و سخن آنها را برای مردمی که به قرآن به دیدۀ حرمت مینگریستند، ارجمندتر و پذیرفتنیتر میساخت و از این رو شاعران پارسیگوی به قصد تبرک و تیمن و حرمت و استناد و استشهاد و گاه به قصد نشان دادن علموفضل خویش سرودههای خود را با گوهر نورانی آیات قرآنی آذین میبستند، به گونهیی که نشانههایی از اثرپذیریهای قرآنی را در کهنترین سرودههای فارسی میتوان یافت.
در این مقاله به شیوههای اثرپذیری شاعران از قرآن اشاره میگردد.
۱ – اثرپذیری واژگانی؛ در این شیوه شاعر در بهکارگیری پارهیی واژهها و ترکیبها وامدار قرآن است. یعنی واژهها و ترکیبها را در شعر خود میآورد که ریشۀ قرآنی دارند و مستقیم یا غیرمستقیم به وسیلۀ خود شاعر، و یا دیگران به زبان پارسی راه یافتند و اگر قرآن نبود زبان و ادب پارسی نیز از آن واژهها و ترکیبها به طور کلی و یا با معنی ویژۀ اسلامی آنها بیبهره بود.
اثرپذیری واژگانی به شیوۀ وامگیری، ترجمه و برآیندسازی بخشپذیر است.
الف) وامگیری در این شیوه واژه یا ترکیب قرآنی به همان ساختار عربی خود و بدون هیچ دگرگونی و یا اندک دگرگونی لفظی یا معنایی بیآنکه ساختار عربی آن آسیبی ببیند، به زبان و ادب پارسی راه مییابد:
نه من از پرده تقوا بهدر افتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
حافظ
که واژه تقوا واژهیی قرآنی است که برگرفته از آیه «و تزودوا فان خیر الزاد تقوی» «سوره بقره آیه ۱۹۷» است.
ب: ترجمه
در این شیوه شاعر از بازگردان فارسی، واژه یا ترکیبی قرآنی بهره میگیرد مثل واژه شب قدر:
آن شب قدر که گویند اهل خلوت امشب است
یارب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
حافظ
که بازگردان فارسی «لیلهالقدر» است.
ج: برآیندسازی:
در این شیوه واژه یا ترکیبی بیآنکه خود به صورت واژه یا ترکیب در قرآن آمده باشد، بر پایه مضمون آیه و یا داستانی قرآنی ساخته میشود. واژههایی از قبیل «دم عیسی»، «پیراهن یوسف»، «کلبه احزان»، «طوفان نوح»، «نامه اعمال»، «جهاد اکبر»، «جهاد اصغر»، و … «اصحاب یمین و شمال» از این مصداق اند.
۲ – اثرپذیری گزارهیی: که به دو گونه اقتباس و حل است.
الف: اقتباس: در این شیوه گویندۀ گزاره، یعنی عبارتی قرآنی را با همان ساختار عربی بی هیچ گونه تغییر و دگرگونی یا با اندک تغییری که در وزن و قافیه ایجاد میگردد، در سخن خود جای میدهد:
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید گنج حکیم
نظامی
مست عشقیم عیب ما مکنید
فاتقوا الله یا اولی الالباب
خواجو کرمانی
ب: حل: گاهی تنگنای قافیه و وزن و همچنین اشتیاق به اقتباس، گوینده را وا میدارد تا برای آذینبندی سخن خویش به آیه، بیش از پیش آنها را دستکاری و دگرگون کند و چه بسا ساختار اصلی آنها را هم از هم بپاشد. این تغییر و تحول در بافت آیات که حل یا تحلیل نامیده میشود، بیشتر در اشعار مولانا یافت میشود:
وین نفس جانهای ما را همچنان
اندک اندک درد از جنس جهان
تاالیه یصعد اطیاب الکلم
صاعداً منا الی حیث علم
مولانا
که مصراع سوم دگرگون شدۀ آیه شریفۀ «الیه یصعد الکلم الطیب» (فاطر ۰۱) «سخن پاکیزه به سوی خدا میرود» است.
-۳ اثرپذیری گزارشی
در این شیوه، گویندۀ مضمون آیه را به دو شیوه ترجمه یا تفسیر به فارسی گزارش میدهد و گاه به شیوه نقل قول و با ذکر نام گوینده و گاه بی آن و از زبان خود که به گونههای زیر قابل تقسیم است.
الف: ترجمه: ترجمه آیه به فارسی به صورت تحتاللفظ یا به صورت آزاد، مانند بیت:
یوم دین زلزلت زلزالها
این زمین باشد گواه حالها
مثنوی مولانا
که ترجمۀ «یوم تحدث اخبارها» (زلزال ۹) «زمین رازها و اخبار خود را باز میگوید» است.
ب: تفسیر: در این شیوه سخنور آیه را یا مایه و مضمون آنها را باز میگشاید و یا شرح و بسط در سخن خویش میآورد. مانند ابیات:
سه طاعت واجب آمد بر خردمند
که آن هر سه به هم دادند پیوند
از ایشان است دل را شادکامی
وز ایشان است جان را نیکنامی
دل از فرمان این هر سه مگردان
اگر خواهی که یابی هر دو کیهان
یکی فرمان دادار جهان است
که جان راز و نجات جاودان است
دوم فرمان پیغمبر محمد(ص)
که آن را کافر بیدین کند رد
سیم فرمان سلطان جهان دار
به ملک اندر بهای دین رادار
شرحوارهیی از آیه شریفه «یا ایهاالذین آمنوا اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولی الامرمنکم» (نساء ۹۵) «ای اهل ایمان، پیروی کنید خدای را و پیروی کنید پیامبر(ص) را و کارداران خود را» است.
۴ – اثرپذیری الهامی ـ بنیادی
در این شیوه، گوینده مایه و پایۀ سخن خویش را از آیهیی الهام میگیرد و سرودۀ خویش را بر آن نکتۀ الهام گرفته بنیان مینهد و سخنی نو میپردازد که آشنایان، آن را با آیهیی در ارتباط میبینند، پیوندی که گاه تا آنجا نزدیک و آشکار که سخن را ترجمهیی خیلی آزاد از آیه فرا مینماید و گاه آن چنان دور و پنهان که پذیرش اثرپذیری را دشوار میسازد: مثلاً بیت:
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن زدست
از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
حافظ
بنیاد گرفتهیی از آیه: «لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بنا اتیکم» (حدید ۲۲) «تا بر آنچه از دست شما رفته اندوه مخورید و بر آنچه به دست شما رسیده، شادی نکنید» است.
۵ – اثرپذیری تلمیحی
در این شیوه گوینده سخن خویش را مانند اثرپذیری الهامی ـ بنیادی ـ بر پایه نکتهیی قرآنی بنا مینهد، اما به عمد آن را با نشانه و اشارهیی همراه میسازد و این گونه خواننده اهل دل و آشنا را به آنچه بدان نظر داشته، راه مینماید و چه بسا خوانندۀ ناآشنا را به کند و کاو و تحقیق وامیدارد مثلاً بیت:
بیحس و بیگوش و بیفکرت شوید
تا خطاب ارجعی را بشنوید
مثنوی مولانا
تلمیحی به آیه «یا ایتهاالنفس المطئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» (فجر ۷۲ و ۸۲). «ای نفس آرام یافته، خرسند و خداپسند به سوی خدا بازگرد» است.
۶ – اثرپذیری تصویری
در این شیوه شاعر تصویر شعر خویش را از قرآن به وام میگیرد و مراد از تصویر نقشآفرینیها، سیماسازیها، نگارهپردازیها و چهرهبخشیهای شاعرانهیی است که سخنور با خامه خیال و بر صفحۀ سخن مینگارد و میپردازد و حاصل آن همان است که در زبان ادب تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، تشخیص و به طور کلی صور خیال خوانده میشود. بنابرین در اثرپذیری تصویری شاعر تشبیه، استعاره یا مجازی را که در آیه آمده، مستقیم یا غیرمستقیم در همان حالوهوا یا در حالوهوایی دیگر بازمیسراید و یا سخن خویش را بر محور و مدار آن تصویر، چرخ میدهد و پی میریزد، مثلاً بیت:
بیامد تهمتن بگسترد پر
به خواهش بر شاه خورشیدفر
شاهنامه
تصویر «پرگستردن» که کنایهیی از تواضع و فروتنی زیاد است، برگرفته از آیه شریفه «و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه» ـ اسراء، ۴۲٫ (از روی مهربانی بال فروتنی بر پدر و مادر فروگشای) است.
۷ – اثرپذیری شیوهیی
در این گونه اثرپذیری سخنور یکی از شیوههای بیانی ـ بلاغی قرآن را برمیگیرد و سخن خود را بدان شیوه ارایه مینماید. مقصود هرگونه شگردی، این است که سخن را از سطح زبان به سطح ادب و هنر فرا میبرد و بر اثربخشی و گیرایی آن میافزاید؛ شیوهها و شگردهایی که فنون بلاغت و نقد ادبی بررسی و بازنمایی آنها را بر دوش دادند.
میدانیم که یکی از شیوههای بیانی قرآن کریم، این است که پارهیی از واژهها و عبارات آن را میتوان به چند گونه خواند بیآنکه به درستی و شیوایی آنها آسیبی برسد؛ چیزی که در زبان قرآنپژوهان فن قرایت و اختلاف قرایات نام گرفته و از دیرباز یکی از زمینههای گستردۀ قرآنپژوهی بوده است. این ویژگی در شعر فارسی نیز نمونهها و نمودهایی دارد که غزلهای حافظ مملو از این مورد است که خواجه شیراز شاید ایهامگونه گونهخوانی را از گونه گونه خوانیهای قرآن آموخته و به شیوایی و زیبایی در سخن خویش باز میآورد مثلاً:
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی است
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
که میتوان بیت را با هر دو قرایت «سزا» و «سرا» خواند که هر دو زیبا و درست است که این نمونه و سایر غرفهها را میتوان با نمونههای قرآنی «مالک و ملک» «اخویکم و اخوی کم» سنجید.
Comments are closed.