احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 24 میزان 1395 - ۲۳ میزان ۱۳۹۵
برخی منابع اعلام کردهاند که دولت پاکستان سه تن از رهبرانِ ارشدِ طالبان را در کویتۀ این کشور بازداشت کرده است. به گفتۀ این منابع در میانِ افراد بازداشت شده، مولوی نانی مسوول جمعآوریِ کمک به طالبان نیز دیده شده است. تا هنوز کسی بهصورتِ رسمی این خبر را تأیید نکرده، اما بسیاری از منابعِ معتبر نسبت به صحتِ آن شک نورزیدهاند.
تحلیلگران میگویند شاید پاکستان به دلیلِ فشارهای جامعۀ جهانی مجبور شده باشد که به برخی اقدامهای نمادین در مبارزه با گروههای افراطگرا که علیه افغانستان میجنگند، متوسل شود. اما شماری دیگر، بازداشت احتمالیِ این افراد را به نیتِ صادقانۀ پاکستان در امر مبارزه با افراطگرایی تعبیر نمیکنند و میگویند اگر این افراد واقعاً بازداشت شده باشند، دلیلِ آن را در جایِ دیگری باید جستوجو کرد. آنها با اشاره به تجربههای گذشته تأکید میورزند که پاکستان زمانی افراد طالبان را زندانی میکنـد که آنها به روند صلح با دولت افغانستان روی خوش نشان داده باشند.
در بحبوحۀ این رویداد اما خبرهای تأییدناشدهیی مبنی بر سفر رهبریِ طالبان به روسیه نیز منتشر شده است. هرچند بسیار بعید به نظر میرسد که افرادی از گروه طالبان وارد مسکو شده باشند، ولی برخی منابع اطلاع داده اند که ملا هیبتالله آخوندزاده رهبر جدید طالبان در رأس این هیأت به روسیه سفر کرده است. این خبر با همۀ نامحتمل بودن، اما یک جنبۀ احتمالی قوی میتواند داشته باشد و آن اینکه روسیه نسبت به دو چیز در افغانستان و در مجموع در منطقه نگران است و اگر روابطی میان این کشور و طالبان به وجود آمده باشد، ناشی از همین دو مسأله میتواند باشد. نخست اینکه روسیه نسبت به حضور داعش در برخی مناطق افغانستان با برنامۀ نفوذ در آسیای میانه نگران به نظر میرسد و بسیاریها دلیل نزدیکی این کشور با طالبان را ناشی از همین نگرانی عنوان میکنند. روسیه بارها از فعالیتهای داعش در افغانستان انتقاد کرده و حتا اعلام داشته که حاضر است افغانستان را در مبارزه با این گروه همکاری کند.
مسالۀ دوم اما، هراس روسیه نسبت به هدفهای پنهان امریکا، رقیب نظامیاش در منطقه میتواند باشد. روسیه، نسبت به نیاتِ امریکا چندان مطمین به نظر نمیرسد و باور دارد که این کشور هدفهای بلندپروازانهیی را در سر میپروراند. حالا که مناسباتِ روسیه با امریکا بر سر منازعۀ سوریه و اوکراین بهشدت به تیرهگی گراییده، این شک و گمانها بدون تردید افزایش یافته اند. در گذشته، اگر روسها با لحنی ملایم نسبت به سیاستهای امریکا در منطقه ابراز نگرانی میکردند، ولی در روزهای اخیر ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه به صورتِ آشکار امریکا را مسبب مشکلاتِ منطقه و جهان خوانده است.
برخی از تحلیلگران بینالمللی حتا نگران رویاروییِ مستقیم روسیه با امریکا بر سر منازعۀ سوریه هستند و از یک جنگ قریبالوقوع جهانی بیم دارند. البته گزارشهایی که از سوریه در روزهای اخیر منتشر میشوند، میتوانند صحتِ این گفتهها را تأیید کنند. روسها دیگر خود را شریک سیاستهای غرب در مبارزه با تروریسم و داعش نمیدانند. آنها به این نتیجه رسیده اند که امریکا و متحدانِ آن در پی خُرد کردن اقتدار روسیه و ضربه زدن به این کشور اند. به همین دلیل، روسها از ماهها به این طرف بهصورت کمسابقه در منازعات جهانی فعال شده و خود را یک طرفِ قضایا اعلام کرده اند. سوال اما اینجاست که واقعاً روسیه برای نابودی داعش در افغانستان که قصد نفوذ به کشورهای آسیای میانه را دارد، طالبان را به عنوان متحد استراتژیکِ خود برگزیده است؟
برای این پرسش، پاسخِ سرراست و قناعتبخشی در حال حاضر نمیتوان یافت، ولی برخی رویدادها وجود دارند که از نوعی خوشبینیِ روسیه نسبت به این گروه خبر میدهند. روسها چندی پیش بهصورتِ تلویحی اعلام کردند که اگر دولت افغانستان خواسته باشد، آنها حاضرند میان گروه طالبان و دولت افغانستان نقش میانجی را بازی کنند. هرچند که روسها داشتن رابطه با این گروه را رد کرده اند، اما علاقهمندیِ آنها به داشتن نقش میانجی میتواند این شایبه را تقویت بخشد که شاید نوعی روابط غیرمستقیم میان مسکو و طالبان شکل گرفته باشد. با این حال، باید در این خصوص هنوز با احتیاط سخن گفت.
از جانب دیگر، روسیه خطر اصلی در منطقه را در سیاستهای امریکا و حضور داعش میداند و این مسأله بدون شک میتواند به نوعی روابط این کشور با گروه طالبان بینجامد که آنها نیز با این دو مسأله مشکل دارند. اما جانِ مطلب اینجاست که طالبان به هیچ صورت شریک خوبی حتا در مبارزه با هدفهای مشترک برای روسیه نمیتواند تصور شود. در گذشته که طالبان بر مناطقی از کشور تسلط داشتند، تلاشهای زیادی برای برهم زدنِ اوضاع کشورهای آسیای میانه و حتا روسیه صورت دادند. همین حالا، دهها شورشی افراطگرای چچینی و ازبکستانی در صفوف طالبان حضور دارند و با نیروهای افغانستان در تقابل نظامی بهسر میبرند.
نکتۀ کلیدی اما اینجاست که پاکستان میخواهد نقش اساسی در این معادله برای خود اختصاص دهد. در روزهای اخیر که فشارهای جامعۀ جهانی بر پاکستان افزایش پیدا کرده، این کشور نزدیکیهایی با روسیه و چین یافته و این بدون شک نمیتواند به ثبات و امنیتِ بیشتر در منطقه بینجامد. پاکستان در پی هدفهای بسیار خطرناک در منطقه است و اگر کشورهایی بخواهند برای منافع خود این کشور را کمک کنند، خطر اصلی را متوجه خود نیز ساخته اند.
پاکستان به هیچ صورت، کشوری قابل اعتماد بهویژه برای روسیه بوده نمیتواند؛ زیرا بنیادگرایی رشدیافته در این کشور به همان میزان که میتواند خطرِ بالفعل برای افغانستان به شمار رود، برای کشورهای دیگرِ منطقه نیز این خطر به قوتِ خود باقی است. روسیه در همکاری نزدیک با افغانستان، میتواند خطر داعش و افراطگرایی را تقلیل بخشد و نه با نزدیکی با پاکستان و طالبان!
Comments are closed.