احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 24 میزان 1395 - ۲۳ میزان ۱۳۹۵
ریاستجمهوری پنجشنبۀ هفتۀ گذشته نشستی را ترتیب داده و در آن، از تلاش برای دست یافتن به یک اجماعِ سیاسی سخن گفته است. بر بنیاد اعلامیۀ ریاستجمهوری، با توجه به افزایش حملاتِ طالبان در افغانستان، آقای غنی با تشکیل جلسهیی با شماری از چهرهها و مقاماتِ پیشینِ حکومتی، تلاش برای شکلگیریِ “اجماع سیاسی”در راستای تحققِ صلح در کشور را آغاز کرده است. هنوز معلوم نیست که هدف از “اجماع سیاسی” چه میتواند باشد و رییسجمهور غنی با شکل دادنِ این نشستها در واقع به دنبالِ چیست؛ اما بحث امضای توافقنامه با آقای حکمتیار، تازهترین اقدام در ظاهر برای صلح است که مورد توجه زیادِ ریاستجمهوری قرار دارد و نیز تأکیدی که در این نشست صورت گرفت، مبنی بر اینکه باید امنیت از طریق صلح تأمین شود، میرساند که بحث صلح برای آقای غنی اهمیتِ بسیار سیاسی و گروهی ـ قومی دارد. زیرا در نشست روز پنجشنبۀ ارگ دیده شد که یک قوم حضورِ بیشتر دارد و هفتاد درصدِ اشتراککنندهگان را اعضای حزب اسلامیِ آقای حکمتیار تشکیل میدهند.
البته نفس نشستهایی با حضورِ شخصیتها و نخبهگان بههدفِ مشوره و گفتوگو در ریاستجمهوری، امری پسندیده و معقول است، اما نحوۀ برگزاریِ این نشستها و ابهاماتی که از آن تراوش میکنند، تشویشهای کلانی را برای مردم خلق کرده است. چنانی که میبینیم، در نشستی که بههدف دست یافتن به اجماع سیاسی برگزار میشود، فقط یک گروه قومی ـ سیاسی حضور دارند و دیگران یا نیستند و یا هم در اقلیتی کمتر از ده درصد دیده میشوند. این نوع برخورد، در واقع اوجِ برخوردهای قومی و سمتی و سیاسی در کشور را به نمایش میگذارد که با روح و روانِ جامعۀ دموکراتیکِ ما سازگاری ندارد.
از طرف دیگر، بحث جنگهای موجود از جمله در قندوز و نیز بحث نشستهای سیاسی در ارگ، همه و همه نشان میدهند که متأسفانه هم بوی جنگ و هم بوی صلحِ ما قومی و سمتی است و به نظر میرسد که برنامههای پیدا و پنهانِ قومی در کشور در سطح سیاست اِعمالی ارگ، قریب است جای همپذیری و برادری را بگیرد. حضور اکثریتِ یک گروه سیاسی ـ قومی در نشستِ ارگ زیر نام اجماع سیاسی و نزدیک شدن به طالبان بههدفِ صلح، نشان از آن دارد که تلاشهای ارگ فقط در محورِ یک قوم مد نظر است و دیگران بهنرمی کنار گذاشته شدهاند. حالا ممکن یکی ـ دو نفر از اقوامِ دیگر هم در آن نشست حضور یافته باشند، اما این نوع برخورد با بحثِ قومیت و جنگوصلح در کشور، به معنای هیزماندازی میانِ اقوام است که به نفع هیچ کسی نمیتواند باشد.
برای دست یافتن به افغانستانِ باثبات و اینکه همه در آن به عنوانِ بازوانِ هم نقش ایفا کنند، نیاز است که سیاستمداران و آنانی که در رأس امور قرار دارند، به قرائتهای قومی نه بگویند و نشان بدهند که نگاهشان از سطح قومی و قبیلهیی، به سطح انسانی و کشوری صعود کرده است. زیرا بودند کسانی که با قرائتهای قومیشان کشور را به تباهی کشاندند. حالا اما فرصتِ آن است که این قرائت جایِ خود را با برنامههای ملی و سیاسی و کشوری عوض کند. این را باید گفت که با نشستهای سیاسی و مبهمِ قومی ـ گروهی به یک اجماعِ ملی ـ سیاسی نمیرسیم، مگر اینکه کسانی از درکِ این نشستها در پیِ اجماعی سیاسی به هدفِ منزوی کردن اقوامِ دیگر و خلقِ دشمنی با یک قومِ دیگر باشند. صدالبته این نوع برنامهها اگر مد نظرِ هر سیاستمداری باشد، در نهایت محکوم به شکستِ مفتضحانه است.
Comments are closed.