احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۱ قوس ۱۳۹۱
(معرفی فیلمسازان برتر این روزهای سینمای جهان)
منبع: گاردین
برگردان: صوفیا نصرالهی
از فیلم «استاد» توماس اندرسون که چندی پیش در جشنواره ونیز به نمایش درآمد و خیلی هم تحسین شد، گرفته تا فیلم «موتورهای مقدس» لئوس کاراکس ـ که شاید نام کارگردانش خیلی برایتان شناخته شده نباشد اما فیلم خوبی ساخته است ـ، به نظر میرسد این فصل (پاییز) با فیلمهایی قویِ امیدوارکنندهیی برای سینمای جهان همراه باشد. اما مولفان این آثار هنری که در سال ۲۰۱۲ ما را هیجانزده میکنند، چه کسانی هستند؟
پل توماس اندرسون
با وجود آنکه او در طول ۱۶ سال فعالیت فیلمسازیاش تنها ۵ فیلم ساخته است، امروز از یک فیلمساز جوان پرانرژی به یکی از بزرگان هالیوود تبدیل شده و این جهش در کارنامه کاریاش کاملاً آشکار است. دنیای فیلمهای اندرسون و حوزه دیدش گسترده و متفاوت است. از مجموعه «ماگنولیا» و «شبهای سیاه» که داستان و شخصیتهای پراکنده زیادی داشتند بگیرید، تا فیلم جمعوجور و خودمانیِ «ضربه مخمور عشق» یا فیلم «خون بهپا خواهد شد» با آن کاراکتر خودمحور و نفسگرا. در نتیجه کاملاً مشخص است که چرا وی خودش را کاملاً وقف کارش کرده است. البته توماس اندرسون روابط عمومی چندان خوبی با رسانهها ندارد و به همین دلیل هم بین ستارههای سینما به گوشهگیرترین فیلمساز نسل خودش معروف شده است. صفحه معرفی او در ویکی پدیا در بخش زندهگی شخصی، از همه هنرمندان کوتاهتر و موجزتر است. فیلم جدید وی «استاد»، نگاه جنجالبرانگیزی به آیینهای تازه متولد شده در کلیسا دارد.
لین رمسی
وقتی برای اولین بار اعلام شد که لین رمسی قرار است اقتباسی از «باید درباره کوین حرف بزنیم» را بسازد، همه نفس راحتی کشیدند: رمسی کارگردان مطمینی بود و قطعاً فیلم خوبی از این رمان محبوب درمیآورد. فیلم که ساخته شد، رمسی ثابت کرد که این گمانهزنیها درست بوده است. پیشینه طولانی این کارگردان در ساخت فیلمهایی که به کودکان، مرگ و گناه مربوط میشد، به او حس بصریِ خوبی در زمینه ساخت این فیلم داد، فُرمی که حس وحشت و هیپنوتیزم را القا میکرد. اولین فیلمش «شکارچی موشصفتان» را در سال ۱۹۹۹ ساخت که فیلمی به غایت زیبا و درگیرکننده بود و گرچه نتوانست جوایز زیادی نصیب خودش کند، اما از همان زمان رمسی تبدیل به کارگردان محبوب منتقدان شد. کار بعدیِ او «موبی دیک» است که به نظر میرسد برای او پروژهیی خیلی شخصی محسوب شده و منتقدان معتقدند فیلم قدرتمند و محکمی خواهد شد. تیلدا سویینتون (بازیگر اصلی فیلم «باید درباره کوین حرف بزنیم») درباره رمسی میگوید: «او شبیه یکی از آن قهرمانان قدرتمند فیلمهاست که حالا در جهان حقیقی به واقعیت پیوسته است.»
نیکلاس ویندینگ رفن
او شبیه یک بیمار وسواسی است. یکی از آن فیلمسازهایی است که تا وقتی کاملاً آماده نباشد، پرواز نمیکند. در طول ۱۵ سال فقط ۹ فیلم ساخته، اما نتیجه آنها که فیلم آخرش، «بران» بود، شگفتانگیز و منحصربه فرد است. فیلمهای او شبیه هیچ کس دیگری نیست (گرچه باید اعتراف کنیم فیلم «خیزش الههها» (محصول ۲۰۰۹) خیلی به آثار ترنس مالیک نزدیک است). از سهگانه خشونتبار «زورگیر» بگیرید تا فیلم عجیب و غریب و فوقالعاده «برانسون»، این فیلمها بیشتر تکنیک هنری دارند. یک نوع خشونت فرمیک در آنها موج میزند. سال گذشته فیلم «بران» باعث شد که مردم دوباره یاد رفن بیافتند. قرار است در دو پروژه آینده وی، بازهم رایان گاسلینگ بازی کند. یکی فیلمی درباره تای بوکسینگ به نام «فقط خداست که میبخشد» و دیگری بازسازی یک فیلم علمی تخیلی دهه ۷۰ به نام «دویدن لوگان». همکاری رفن و گاسلینگ خیلی طولانی شده و بعید نیست که به زودی از هم خسته شوند!
جاس ودون
پیشینه جاس ودون به تلویزیون بازمیگردد. او نویسنده و کارگردان چند تا از سریالهای موفق و محبوب مثل «بافی خونآشام» و «فرشتهگان» بود که باعث شد طرفداران پروپاقرصی پیدا کند؛ طرفدارانی که تا سریال آخرش «وقار»، او را همراهی کردند؛ سریالی که درواقع زمینهیی برای ساخت اولین فیلم سینمایی در سال ۲۰۰۵ وی بود. پس از آن، ودون همه تلاشش را کرد تا از سریالهای قدیمی و برنامههای موفق سابق، فیلمهای پرفروش بسازد؛ فیلمهایی که طرفداران جوان ودون را راضی میکرد و آنها را به سینماها میکشاند.
امسال ودون یکی از مهمترین اتفاقات سینمایی سال را راهی پرده سینماها کرد؛ فیلم «انتقامجویان» که از روی یکی از کتابهای کمیک مارول ساخته شده بود. اما فیلم دیگرش که در آن به عنوان فیلمنامهنویس توجه منتقدان را به خود جلب کرد و نقدهای مثبت زیادی روی آن نوشته شد، کمدی وحشتی به نام «کلبهیی در جنگل» بود که هم فیلمنامهاش را خودش نوشت و هم تهیهکننده فیلم بود. اگرچه قرارداد «انتقام جویان۲» برای سال ۲۰۱۵ بسته شده است، اما پیش از آن ودون تصمیم دارد فیلمی با بودجه کم در خانه خودش به عنوان لوکیشن تولید کند. فیلمبرداری این فیلم قرار است فقط ۸ روز طول بکشد.
لارس فن تریه
در ۱۰ سال گذشته، او یک فیلم روانکاوانه کابوسوار، یک کمدی دنمارکی، یک مستند تجربی درباره طبیعت و دو قسمت اول یک سهگانه درباره مجازات به شیوه امریکایی را ساخته است. پروژه بعدیاش Nymphomaniac نام دارد و قرار است شیا لبوف در آن بازی کند.
جیسن رایتمن
رایتمن در یک خانواده سینمایی پرورش یافته است، پس عجیب نیست که شغل پدر را دنبال کرد و اولین فیلم مستقلش را که هجوی روی تجارت تنباکو بود، با نام «از سیگار کشیدن شما متشکرم» ساخت. در هفت سال اول فیلمسازیاش چهار بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد. آخرین فیلمش «بزرگسال نوجوان» کمدی تراژدی پیچیدهیی بود که چارلیز ترون در آن درخشید. او نقش یک نویسنده کتابهای نوجوانان با اسم مستعار را بازی میکرد. برای فیلم بعدیاش قرار است کیت وینسلت را در فیلم «روز کارگر» کارگردانی کند.
استیو مک کویین
او یک هنرمند گالریدار بود که ناگهان به عنوان یک فیلمساز مطرح، جهش پیدا کرد. مک کویین استاد این است که ایدههای محرکش را به تصویر دربیاورد. هنر اصلی وی در بازی گرفتن از بازیگران است. بازی درخشان مایکل فاسبندر در درام «گرسنهگی» را به یاد بیاورید و بعد هم حضور شگفتانگیزش در فیلم «شرم». مک کویین رُک و صریح و تاثیرگذار است و از خودنمایی و صحنههای جلوهگرانه پرهیز میکند. با اینکه فیلمهای وی به زیبایی یک تابلوی ترکیبی هستند، از قوانین سادهیی پیروی میکنند. دو فیلم اولش درباره میل به قدرت و چالش با آن بود. در فیلم «برده ۱۲ ساله»، آخرین اثرش، بار دیگر با فاسبندر همکاری میکند و این بار برد پیت و پل جیاماتی هم از بازیگران فیلمش هستند.
لئوس کاراکس
الکس اسکار دوپونت، نام اصلی کاراکس در دو فیلمِ اولش بود که در دهه ۸۰ ساخته شد. وقتی که همه فکر میکردند او پول و وقتش را هدر میدهد. اما دو فیلمی که در اوایل دهه ۹۰ ساخت، «عشاق پل نهم» و «پولا ایکس» فیلمهای احترامبرانگیزی بودند که گیشهها را تسخیر کردند. با فیلم جدیدش «موتورهای مقدس»، تاجش را به عنوان یکی از کارگردانان هنری فرانسه که به سینمای جریان اصلی هم تعلق داشت، از دست داد و دوباره لوک بسون نفر اول این نوع سینما شد. فیلمش پر رمز و راز، گاهی خستهکننده و البته خیلی پیچیده بود. بعید بود فیلمساز دیگری به جز کاراکس بتواند چنین فیلمی بسازد.
فیلمسازان بعدی که نامشان در این فهرست آمده بود، عبارتاند از: ادگار رایت، آندره آ آرنولد، استیون سودربرگ، کوئنیتین تارانتینو، کریستوفر نولان، ژاک اودیار، جی.جی.آبرامز، ورنر هرتسوگ، دیوید فینچر و ترنس مالیک.
منبع: گاردین
برگردان: صوفیا نصرالهی
از فیلم «استاد» توماس اندرسون که چندی پیش در جشنواره ونیز به نمایش درآمد و خیلی هم تحسین شد، گرفته تا فیلم «موتورهای مقدس» لئوس کاراکس ـ که شاید نام کارگردانش خیلی برایتان شناخته شده نباشد اما فیلم خوبی ساخته است ـ، به نظر میرسد این فصل (پاییز) با فیلمهایی قویِ امیدوارکنندهیی برای سینمای جهان همراه باشد. اما مولفان این آثار هنری که در سال ۲۰۱۲ ما را هیجانزده میکنند، چه کسانی هستند؟
پل توماس اندرسون
با وجود آنکه او در طول ۱۶ سال فعالیت فیلمسازیاش تنها ۵ فیلم ساخته است، امروز از یک فیلمساز جوان پرانرژی به یکی از بزرگان هالیوود تبدیل شده و این جهش در کارنامه کاریاش کاملاً آشکار است. دنیای فیلمهای اندرسون و حوزه دیدش گسترده و متفاوت است. از مجموعه «ماگنولیا» و «شبهای سیاه» که داستان و شخصیتهای پراکنده زیادی داشتند بگیرید، تا فیلم جمعوجور و خودمانیِ «ضربه مخمور عشق» یا فیلم «خون بهپا خواهد شد» با آن کاراکتر خودمحور و نفسگرا. در نتیجه کاملاً مشخص است که چرا وی خودش را کاملاً وقف کارش کرده است. البته توماس اندرسون روابط عمومی چندان خوبی با رسانهها ندارد و به همین دلیل هم بین ستارههای سینما به گوشهگیرترین فیلمساز نسل خودش معروف شده است. صفحه معرفی او در ویکی پدیا در بخش زندهگی شخصی، از همه هنرمندان کوتاهتر و موجزتر است. فیلم جدید وی «استاد»، نگاه جنجالبرانگیزی به آیینهای تازه متولد شده در کلیسا دارد.
لین رمسی
وقتی برای اولین بار اعلام شد که لین رمسی قرار است اقتباسی از «باید درباره کوین حرف بزنیم» را بسازد، همه نفس راحتی کشیدند: رمسی کارگردان مطمینی بود و قطعاً فیلم خوبی از این رمان محبوب درمیآورد. فیلم که ساخته شد، رمسی ثابت کرد که این گمانهزنیها درست بوده است. پیشینه طولانی این کارگردان در ساخت فیلمهایی که به کودکان، مرگ و گناه مربوط میشد، به او حس بصریِ خوبی در زمینه ساخت این فیلم داد، فُرمی که حس وحشت و هیپنوتیزم را القا میکرد. اولین فیلمش «شکارچی موشصفتان» را در سال ۱۹۹۹ ساخت که فیلمی به غایت زیبا و درگیرکننده بود و گرچه نتوانست جوایز زیادی نصیب خودش کند، اما از همان زمان رمسی تبدیل به کارگردان محبوب منتقدان شد. کار بعدیِ او «موبی دیک» است که به نظر میرسد برای او پروژهیی خیلی شخصی محسوب شده و منتقدان معتقدند فیلم قدرتمند و محکمی خواهد شد. تیلدا سویینتون (بازیگر اصلی فیلم «باید درباره کوین حرف بزنیم») درباره رمسی میگوید: «او شبیه یکی از آن قهرمانان قدرتمند فیلمهاست که حالا در جهان حقیقی به واقعیت پیوسته است.»
نیکلاس ویندینگ رفن
او شبیه یک بیمار وسواسی است. یکی از آن فیلمسازهایی است که تا وقتی کاملاً آماده نباشد، پرواز نمیکند. در طول ۱۵ سال فقط ۹ فیلم ساخته، اما نتیجه آنها که فیلم آخرش، «بران» بود، شگفتانگیز و منحصربه فرد است. فیلمهای او شبیه هیچ کس دیگری نیست (گرچه باید اعتراف کنیم فیلم «خیزش الههها» (محصول ۲۰۰۹) خیلی به آثار ترنس مالیک نزدیک است). از سهگانه خشونتبار «زورگیر» بگیرید تا فیلم عجیب و غریب و فوقالعاده «برانسون»، این فیلمها بیشتر تکنیک هنری دارند. یک نوع خشونت فرمیک در آنها موج میزند. سال گذشته فیلم «بران» باعث شد که مردم دوباره یاد رفن بیافتند. قرار است در دو پروژه آینده وی، بازهم رایان گاسلینگ بازی کند. یکی فیلمی درباره تای بوکسینگ به نام «فقط خداست که میبخشد» و دیگری بازسازی یک فیلم علمی تخیلی دهه ۷۰ به نام «دویدن لوگان». همکاری رفن و گاسلینگ خیلی طولانی شده و بعید نیست که به زودی از هم خسته شوند!
جاس ودون
پیشینه جاس ودون به تلویزیون بازمیگردد. او نویسنده و کارگردان چند تا از سریالهای موفق و محبوب مثل «بافی خونآشام» و «فرشتهگان» بود که باعث شد طرفداران پروپاقرصی پیدا کند؛ طرفدارانی که تا سریال آخرش «وقار»، او را همراهی کردند؛ سریالی که درواقع زمینهیی برای ساخت اولین فیلم سینمایی در سال ۲۰۰۵ وی بود. پس از آن، ودون همه تلاشش را کرد تا از سریالهای قدیمی و برنامههای موفق سابق، فیلمهای پرفروش بسازد؛ فیلمهایی که طرفداران جوان ودون را راضی میکرد و آنها را به سینماها میکشاند.
امسال ودون یکی از مهمترین اتفاقات سینمایی سال را راهی پرده سینماها کرد؛ فیلم «انتقامجویان» که از روی یکی از کتابهای کمیک مارول ساخته شده بود. اما فیلم دیگرش که در آن به عنوان فیلمنامهنویس توجه منتقدان را به خود جلب کرد و نقدهای مثبت زیادی روی آن نوشته شد، کمدی وحشتی به نام «کلبهیی در جنگل» بود که هم فیلمنامهاش را خودش نوشت و هم تهیهکننده فیلم بود. اگرچه قرارداد «انتقام جویان۲» برای سال ۲۰۱۵ بسته شده است، اما پیش از آن ودون تصمیم دارد فیلمی با بودجه کم در خانه خودش به عنوان لوکیشن تولید کند. فیلمبرداری این فیلم قرار است فقط ۸ روز طول بکشد.
لارس فن تریه
در ۱۰ سال گذشته، او یک فیلم روانکاوانه کابوسوار، یک کمدی دنمارکی، یک مستند تجربی درباره طبیعت و دو قسمت اول یک سهگانه درباره مجازات به شیوه امریکایی را ساخته است. پروژه بعدیاش Nymphomaniac نام دارد و قرار است شیا لبوف در آن بازی کند.
جیسن رایتمن
رایتمن در یک خانواده سینمایی پرورش یافته است، پس عجیب نیست که شغل پدر را دنبال کرد و اولین فیلم مستقلش را که هجوی روی تجارت تنباکو بود، با نام «از سیگار کشیدن شما متشکرم» ساخت. در هفت سال اول فیلمسازیاش چهار بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد. آخرین فیلمش «بزرگسال نوجوان» کمدی تراژدی پیچیدهیی بود که چارلیز ترون در آن درخشید. او نقش یک نویسنده کتابهای نوجوانان با اسم مستعار را بازی میکرد. برای فیلم بعدیاش قرار است کیت وینسلت را در فیلم «روز کارگر» کارگردانی کند.
استیو مک کویین
او یک هنرمند گالریدار بود که ناگهان به عنوان یک فیلمساز مطرح، جهش پیدا کرد. مک کویین استاد این است که ایدههای محرکش را به تصویر دربیاورد. هنر اصلی وی در بازی گرفتن از بازیگران است. بازی درخشان مایکل فاسبندر در درام «گرسنهگی» را به یاد بیاورید و بعد هم حضور شگفتانگیزش در فیلم «شرم». مک کویین رُک و صریح و تاثیرگذار است و از خودنمایی و صحنههای جلوهگرانه پرهیز میکند. با اینکه فیلمهای وی به زیبایی یک تابلوی ترکیبی هستند، از قوانین سادهیی پیروی میکنند. دو فیلم اولش درباره میل به قدرت و چالش با آن بود. در فیلم «برده ۱۲ ساله»، آخرین اثرش، بار دیگر با فاسبندر همکاری میکند و این بار برد پیت و پل جیاماتی هم از بازیگران فیلمش هستند.
لئوس کاراکس
الکس اسکار دوپونت، نام اصلی کاراکس در دو فیلمِ اولش بود که در دهه ۸۰ ساخته شد. وقتی که همه فکر میکردند او پول و وقتش را هدر میدهد. اما دو فیلمی که در اوایل دهه ۹۰ ساخت، «عشاق پل نهم» و «پولا ایکس» فیلمهای احترامبرانگیزی بودند که گیشهها را تسخیر کردند. با فیلم جدیدش «موتورهای مقدس»، تاجش را به عنوان یکی از کارگردانان هنری فرانسه که به سینمای جریان اصلی هم تعلق داشت، از دست داد و دوباره لوک بسون نفر اول این نوع سینما شد. فیلمش پر رمز و راز، گاهی خستهکننده و البته خیلی پیچیده بود. بعید بود فیلمساز دیگری به جز کاراکس بتواند چنین فیلمی بسازد.
فیلمسازان بعدی که نامشان در این فهرست آمده بود، عبارتاند از: ادگار رایت، آندره آ آرنولد، استیون سودربرگ، کوئنیتین تارانتینو، کریستوفر نولان، ژاک اودیار، جی.جی.آبرامز، ورنر هرتسوگ، دیوید فینچر و ترنس مالیک.
Comments are closed.