احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 13 قوس 1395 - ۱۲ قوس ۱۳۹۵
تصور کنید در خانهتان روی کَوچ لَم داده اید که یکباره دلتان هوای صحرای سوزان افریقا را میکند یا هوس میکنید دور کوتاهی در فضا بزنید. کافی است ریموت تلویزیون را بردارید و چند دقیقهیی بین چینلهای تلویزیونی گشت بزنید تا به کمک این رسانه ،خود را در قلب صحرای افریقا ببینید، یا از سفری کوتاه در فضا لذت ببرید.
این روزها ما بدون اینکه از روی چوکیِ خانهمان تکان بخوریم، به کمک دوربینهای جهانگردان و طبیعتگردان، از اعماق زمین تا فضای لایتناهی را مشاهده کرده ایم و خیلیهایمان توهم تجربه این فضا را با خود داریم. پیش از رونق رسانههای تصویری، آثار ادبی گاه حکم دوربینهای رسانهها را داشته اند. در تاریخ ادبیات، نویسندههای زیادی بوده اند که در داستانهایشان درباره مکانها و موقعیتهایی مینوشتند که گاه خوانندهگان تا پایان عمرشان این مکانها را از نزدیک نمیدیدند، اما به کمک تخیل این نویسندهگان، با این مکانها آنچنان آشنا میشدند که میتوانستند ساعتها درباره این مکانها تخیل کنند و حرف بزنند.
بیشتر ما کتابخوانها با واسطه ذهن و تخیل نویسندهگان، با جهان اطرافمان آشنا شده ایم و حتا گاه غافل هستیم که با آنکه سالهاست از کتاب یا نویسندهیی فاصله گرفته ایم، هنوز مکان، شهر یا موقعیتی را از زاویه دید آن نویسنده تصور و درک میکنیم. در دنیای ادبیات بسیار این اتفاق افتاده است که نویسندهگان برای جذابیت داستانهایشان به سراغ مکانهای معروف مانند برج ایفل، ساعت لندن یا رودخانه تایمز رفته اند یا برای اینکه خواننده را غافلگیر کنند، از مکانهای غیرقابل دسترس خوانندهگان که تا حدودی برایشان مجهول و غریب است، مانند اهرام مصر یا مثلث برمودا به عنوان مکانهای خلق داستانهای شان استفاده کرده اند. با نگاهی اجمالی به رمانهای معروف در ادبیات، متوجه میشویم مکانهایی هستند که تقریباً در دنیای ادبیات دارای شناسنامه شده اند. در این نوشتار، سری به این مکانها زده ایم.
در بین نویسندهگان بزرگ قدیمی “ژول ورن” از نظر جهانگردی و گشتوگذار ادبی دارای رتبه بالایی است. در دوران نوجوانی، داستانهای ژول ورن ما را به سرزمینهای بسیاری میبردند. ما همراه قهرمانهای ژول ورن نه تنها دور دنیا را در هشتاد روز گشتیم و اقوام و ملتهای بسیاری را ملاقات کردیم، بلکه به همراه کودکان بسیاری در دنیا به کره ماه سفر کردیم و به عمق زمین رفته و سلامت به خانههایمان باز گشتیم. در ماجراهای ژول ورن گاه یک مکان واقعی و معروف مانند برج ساعت لندن در رمان “دور دنیا در هشتاد روز” به صورت مکانی برای پایان همه ماجراها در نظر گرفته میشود و گاه مکانی تخیلی مانند غارهای درون زمین و موجودات عجیبوغریبش در رمان “سفر به اعماق زمین” بستر حوادث رمان میشود.
داستانهای جنایی و رمانهای پولیسی هم نمونههایی هستند که نویسندهگان آنها برای ساختن ماجراهایشان به سراغ مکانهای تاریخی بسیاری رفته اند. به عنوان نمونه، میتوان به داستانهای “آگاتاکریستی” مانند “ماجراهای پوآرو” اشاره کرد. با آنکه داستانهای جنایی آگاتا گریستی بیشتر در انگلستان میگذرد، اما او گاه برای رمزآلود کردن ماجراهایش به سراغ مکانهای تاریخی و حتا داستانهای کهن مصریان رفته است.
پس از داستانهای اهرام مصر و مومیاییهای معروفشان، میتوانیم به همراه نویسندهگانی مانند “الکساندر دوما” کمی در تاریخ حرکت کرده و به روزگار جدیدتری برسیم و در فرانسه و کاخ ورسای به ملاقات “سه تفنگدار” برویم. پس از گشتوگذار با الکساندر دوما در کاخهای پادشاهان فرانسه، میتوانیم به همراه “ویکتور هوگو” سری به میدان تریومف و انقلاب فرانسه بزنیم. ویکتور هوگو در داستان “گوژپشت نوتردام” به طور مفصل از یک بنای تاریخی استفاده کرده است. نقش این مکان به عنوان محل زندهگی قهرمان داستان آنقدر دیده میشود که در عنوان داستان هم دیده میشود. البته فرانسه یک برج ایفل معروف هم دارد که در داستانهای جنایی و معماییِ بسیاری، محل وقوع حوادث بسیاری بوده است.
میدان “سرخ مسکو” یکی دیگر از مکانهای معروف تاریخی است که نویسندهگان روس بارها در داستانهایشان به سراغ آن رفته اند. از این بین میتوان به داستانهای “تولستوی” مانند “جنگوصلح” و “آناکارنینا” اشاره کرد. حالا که از اناکارنینای تولستوی نوشتیم، خوب است اشارهیی کوتاه به ایستگاههای قطار در داستانهای معروف داشته باشیم. شاید ایستگاه قطار، مکان تاریخی یا محل مرموزی نباشد؛ اما در داستانهای بسیاری به عنوان محل وقوع حوادث مهمی مانند جدایی شخصیتها از هم یا مرگ قهرمان داستان استفاده میشود. به جز خودکشی معروف آناکارنینا، خودکشی به یادماندنی دیگری هم در دنیای ادبیات است که در رمان معروف “پر” در ایستگاه راه آهن اتفاق میافتد. البته کشور روسیه صاحب یک سیبری معروف هم هست که قهرمانهای بسیاری مانند “دکتر ژیواگو” به آن تبعید شده اند.
در انتهای بازدید کوتاهمان، میتوانیم به مکانهای تاریخی دیگری مانند واتیکان در ایتالیا یا معبد پارتنون در آتن، تاجمحل در هندوستان و شهر ممنوعه در چین اشاره کرد که در داستانهای بسیاری استفاده شده اند که حضورشان به اندازه یک شخصیت به جذابیت داستان کمک کرده است.
منبع: تبیان
Comments are closed.