احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:انسیه نوشآبادی / یک شنبه 19 جدی 1395 - ۱۸ جدی ۱۳۹۵
بخش نخست/
اگر خانوادۀ پدری در کار نیست و یا به علت دوری، امکان برخورداری از الطافشان وجود ندارد، یا به هر دلیلی نمیتوانند همچون بسیاری از پدر و مادرهای دیگر، بعد از ازدواج نیز به شما کمک کنند، ناراحت نباشید؛ زیرا شرایط بسیار خوب و مناسبی جهت محکم شدن و مهارت یافتن برای شما در زندهگی مستقلتان ایجاد شده است.
دخترهای وابسته به پدر و مادر، به این زودیها مهارتها و تواناییهای شما را بهدست نخواهند آورد؛ بلکه این وابستهگیها در بسیاری از موارد به ضرر زندهگیشان تمام میشود!
اگرچه والدین مهربان و فداکاری دارید که همیشه برای کمک به شما داوطلب هستند، اما سعی کنید از آنها کمک نگیرید و روی پای خودتان بایستید. چه با همسرتان توافق دارید یا نه، عاشقِ همدیگر هستید یا نه، فرقی نمیکند. در هر حال ازدواج کردهاید و بنا دارید با هم زندهگی کنید و صاحب فرزند شوید و الی آخر.
زندهگی را جدی بگیرید؛ زیرا زندهگی واقعاً جدی و گاهی سخت است. روزگار منتظر افراد ضعیف و ترسو نمیماند. چرخش ایام فقط به نفع انسانهای قوی و بااراده تمام خواهد شد. صبحِ زود از خواب بیدار شوید و با سختیهای دنیا به مبارزه آغاز نمایید. برای نگهداری فرزندانتان فوراً به مادرتان زحمت ندهید. اگر درست برنامهریزی کنید و گرفتار فکرهای کهنۀ جهتگرفته نباشید، میتوانید خود و همسرتان دو نفری زحمت زندهگیِ خودتان را بکشید و عزتمند و بینیاز از دیگران زندهگی کنید.
اصلاً یکی از دلایل طفره رفتن مردها از زیر بار مسوولیتهای زندهگی، همین وابستهگی زنان به خانوادۀ پدری است. وقتی یک ایل و طایفه برای کمک به شما بسیج میشوند، خیلی زود همسرتان از کمک و حمایت، استعفا خواهد داد. مردی که میبیند همسرش تحت حمایت شدید خانوادهاش قرار دارد، برای او دلسوزی نخواهد کرد، بلکه بیشتر به فکر خودش خواهد بود.
وقتی در برخورد با مشکلات فوراً مسایل را با والدینتان در میان میگذارید، وقتی خودتان از زیر بار مسوولیتها فرار میکنید، وقتی اختلافات زناشوییتان را نزد والدینتان بیان میکنید و آنها را به کمکها و فداکاریهای بیشتر ترغیب میکنید: به زودی شاهد بیمسوولیتی همسرتان نیز خواهید شد. او به این روش عادت میکند و فکر میکند بسیاری از وظایف و مسوولیتهای خانوادهاش، بر دوش خانوادۀ همسرش است. چه بسا مردهایی که بهدلیل طرد شدن از مقام سرپرستی، در کنار خانوادۀ خود، مجردی زندهگی میکنند. تنها وقتی دسترخوان پهن میشود با خانواده نسبت دارند که البته خیلی هم مهم نیست. اگر هم نبود، بیرون یک چیزی خواهند خورد.
اگر میبینیم دین ما اینهمه اصرار دارد مسوولیت سرپرستی را به مرد واگذار کند، اگر به زن امر میکند مطیع مرد باش، اگر فرزند را بیشتر از مادر به پدر نسبت میدهد، شاید یکی از دلایلش آن است که مرد را مانند زن به خانواده بچسپاند و او را مجبور به پذیرش مسوولیتهای خانوادهگی کند.
Comments are closed.