احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 22 جدی 1395 - ۲۱ جدی ۱۳۹۵
هرچند اوج شکلگیری و خلق ژانر علمی تخیلی که جوانان به آن علاقۀ زیادی دارند، به دهۀ ۲۰ و ۳۰ قرن بیستم باز میگردد، اما خیلیها ژول ورن را نخستین نویسندهیی میدانند که از دهۀ ۸۰ قرن نوزدهم با نوشتن آثاری خیالی که انسان را راهی اعماق دریاها، اوج آسمانها و زیر زمین میکرد، این سبک را بنیان گذارد. باید در نظر گرفت که در سال ۱۸۸۰ بشر هنوز نه هواپیمایی اختراع کرده بود که بتواند پرواز کند و نه توانایی ساخت زیردریایی داشت. برای همین “کاپیتان نمو” با زیردریاییاش «ناتیلوس» شخصیتی مهم و علمی محسوب میشود.
در هر حال، ژانر علمی تخیلی که رد پای آن را میتوان حتا در ادبیات قرون وسطا هم پیدا کرد، از خیلی وقت پیشها که بشر در پی دست یافتن به فضاهای فراتر از زندگی زمین و محصور خودش بود، از سلولهای خاکستری مغز نویسندهگان متعددی روی کاغذهای سفید راه پیدا کرده بود تا ذهن خوانندهگان خود را قلقلک بدهد و از چهارچوبهای موجود فراتر ببرد.
این ژانر اما با انقلاب صنعتی و اختراع فناوریهای جدید به سرعت رشد کرد و در جنگ جهانی اول با پرواز همان هواپیماهای ابتدایی، ذهنهای خلاقی بودند که میتوانستند این ماجرا را به پرواز یوفوها و حملۀ موجوداتی از کهکشانهای دیگر هم تعمیم بدهند.
با شکل گرفتن سینما و راهیافتن این ژانر بر پردۀ سینما، دایرۀ مخاطبان آن وسیعتر هم شد و نویسندهگان این ژانر جای بیشتری برای ارایۀ تصورات شگفتانگیزشان پیدا کردند و تقسیمبندیهایی هم در انواع آن به وجود آمد. هرچند این تقسیمبندیها گاه خیلی پیچیده میشوند، اما یکی از آنها بسیار اساسی است که جدا کردن ژانر علمی تخیلی و ادبیات فانتزی از یکدیگر است. در حقیقت بر مبنای یک تعریف که در نظر بسیاری پذیرفته شده هم هست، ژانر علمی تخیلی، ژانری است که علم در آن نقش اساسی دارد؛ این علم هرچند خیالی است و ممکن است در عالم واقع هنوز به وقوع نپیوسته باشد، اما دلیلی ندارد که فردا محقق نشود. برای همین هم آثار ژول ورن در این دسته جای میگیرند و آثار آرتور سی کلارک از مهمترین آثار این سبک شمرده میشوند. او زمانی جای گرفتن ماهوارهها در مدار زمین را پیشبینی کرد که خیلیها در خواب همچنین تصوری نداشتند. واژۀ ربوتیک و مفهوم امنیت ربوتها هم از ذهن خلاق آیزاک آسیموف تراوش کرد و ظرف چند دهه به مفهومی پذیرفته شده و جهانی تبدیل شد. همین موجب شده تا برخی بگویند اصلا ژانر علمی تخیلی از چنان جایگاهی برخوردار است که میتواند خلاقیت علم را بیشتر کند و افقهای جدیدی در برابر دانشمندان قرار بدهد.
از سوی دیگر، ادبیات تخیلی هم هرچند بر مبنای خیال شکل میگیرند و در آن همهگونه اتفاقات ناممکن ممکن میشود، اما همهچیز در دنیای جادو و فانتزی شکل میگیرد. برای همین تالکین به بزرگترین نویسندۀ این ژانر تبدیل میشود و داستان عظیم «هابیتها»ی او یا «ارباب حلقهها» که در آن یک عالم موجودات عجیب و غریب وجود دارند و اتفاقات شگفتانگیز هم رخ میدهد، هرچند کاملاً فانتزی است، اما علمی تخیلی نیست.
سفرهای عجیبوغریب
در اثر علمی تخیلی، خواننده همراه نویسنده به سفرهای عجیبوغریبی میرود و تجربههایی را پشت سر میگذارد که ممکن است بر اثر پیشرفت علمی روزی امکانپذیر شود. با این حال، این ژانر امروز با بسیاری از احساسات بشری هم آمیخته شده و در قالب همین ژانر به ظاهر خیالی، جایگاه امروز انسان در جهان مورد سوال قرار میگیرد یا نقش او در زندهگی امروز بررسی میشود و اهمیت وجود فلسفی او مطرح میشود؛ اینها همه همان پرسشهایی اساسی است که در قالب آثار علمی تخیلی مثل ماتریکس یا اودیسۀ فضایی مطرح شده و هر کدام به خودی خود آنقدر اهمیت دارد که همۀ فضای شگفتانگیز خلق شده در خدمت طرح این پرسشهای اساسی درمیآید.
با این حال، میتوان پاسخ دیگری هم به این پرسش داد و این همان پاسخی است که «ری بردبری» نویسندۀ امریکایی که به عنوان یکی از بزرگترین نویسندهگان علمی تخیلی قرن بیستم شناخته میشود، مطرح میکند. او میگوید: «هر چه تصور میکنیم، تخیل و هرچه انجام میدهیم، علم است؛ همۀ تاریخ بشر چیزی جز یک داستان علمی تخیلی نیست.»
سفر به ماه
در هر حال، دو نویسندۀ بزرگ جهان یعنی ژول ورن فرانسوی و اچ. جی. ولز انگلیسی نقش مهمی در شکلگیری آثار علمی ـ تخیلی داشته اند و نخستین فیلمهای علمی تخیلی مثل «سفر به ماه» ژرژ ملیس در سال ۱۹۰۲ با الهام از اثر ژول ورن ساخته شد. «ژول ورن» در کتاب «سفر بهاعماق زمین» (۱۸۶۴) به جستوجو در اعماق زمین پرداخت و یک سال بعد در «از زمین تا ماه» مردم توانستند در داخل محفظهیی بنشینند و به ماه بروند. در کتاب «ارباب هوا» هم یک مهندس به نام «روبور» با کمک سفینهیی هوایی به نام «آلباتروس» که ۷۴ دکل ملخدار داشت، به دور دنیا چرخید. در رمان دیگر او با نام «به خاطر پرچم» که در اواخر قرن نوزدهم منتشر شد، یک دانشمند دیوانه به خطری جهانی بدل میشود و جنگی جدید راه میاندازد و در آن از موشکهای هدایت شونده و کلاهکهای شبیه بمبهای هستهیی استفاده میکند.
«اچ.جی. ولز» در رمان «جنگ هوایی» (۱۹۰۷) با دقت به بیان جزییات وحشتناک جنگ مدرن پرداخت و توانایی خودش را در پیشبینی آنچه میتواند محقق شود، ۷ سال بعد که جنگ جهانی اول صورت گرفت، ثابت کرد. او در یک داستان دیگرش استفاده از تانک را پیشبینی کرده بود.
اما این آثار به تدریج با ژانرهای دیگر درهمآمیخت و از مطرح کردن صرف اصول فنی و مهندسی که آثار علمی تخیلی سخت نامیده میشوند، به دستهیی دیگر از این آثار گرایش پیدا کرد که آثار نرم را تشکیل میدهند که با پذیرفتن واقعیتی خیالی، به آثار و تبعات آن توجه میکند. برای مثال در سال ۱۹۸۰ فیلم «بیگانه» ریدلی اسکات با تلفیق ژانر علمی تخیلی و سینمای وحشت، موجودات فضایی را با تمرکز بر ماهیت وحشتناک و خطرناک آنها مطرح میکند و در سال ۱۹۸۲، اسپیلبرگ در فیلم «ای تی» یک موجود فضایی مهربان را به تصویر میکشد. ماشین زمان ساختۀ «جورج پال» در سال ۱۹۶۰ هم برداشتی از داستان «اچ. جی. ولز» است که با توجه به مطرح کردن بُعد چهارم توسط اینشتین سوم، مسألۀ حرکت در زمان را به عنوان محمل اصلی خود برگزیده است.
مهمترین چهرههای علمی تخیلی
با وجود اینکه اروپاییها پایهگذار ادبیات علمی تخیلی بودند، اما امریکاییها در اوایل قرن بیستم آن را به جلو راندند و در سال ۱۹۳۹ هم نخستین کنفرانس جهانی علمی تخیلی را در نیویارک برگزار کردند. البته هیچ نویسندۀ اروپایی به این کنفرانس دعوت نشده بود. شاید یک دلیل این مسأله، برخورد سخت جامعۀ ادبی با نویسندهگان این ژانر در اروپا باشد، زیرا مثلاً انگلیسیها هرگز نمیتوانستند چنین آثاری را که همۀ زندگی انسان را بیثبات و در حال تغییر قلمداد میکرد، در برابر قدرت سلطۀ خود قرار دهند و آن را تأیید کنند، به همین دلیل هم آثار «اچ. جی. ولز» در انگلستان با بیمهری روبهرو شد و از سوی دیگر، امریکاییها که همواره میخواستند حرف جدیدی برای زدن داشته باشند، به این ژانر پر و بال دادند. به هر حال، امروز انجمن نویسندهگان علمی تخیلی از جایگاه ویژهیی برخوردار اند و چندین جایزۀ معتبر علمی هر سال در سراسر جهان به نویسندهگان این ژانر اهدا میشود.
اگر ژول ورن و اچ. جی. ولز، دو چهرۀ برجستۀ اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و به عنوان پایهگذاران این ژانر مطرح باشند، بیشک آیزاک آسیموف و آرتور. سی. کلارک به عنوان دو چهرۀ رشددهندۀ این ژانر در نیمۀ دوم قرن بیستم هستند.
منبع: جام جم آنلاین
Comments are closed.