احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ چهار شنبه 29 جدی 1395 - ۲۸ جدی ۱۳۹۵
این روزها باز سخن بر سرِ ادامه و یا عدم ادامۀ کارِ شورای عالی صلح است. برخی اعضای سنای کشور پس از سخنان جنجالبرانگیزِ مشاور این شورا، از رییس جمهوری خواستهاند که به کار شورای عالی صلح در کشـور پایان دهد. به گفتۀ این تعداد از اعضای سنای کشور، شورای صلح نهتنها تا امروز دستاورد ملموس و قابل توجهی در عرصۀ تأمین صلح نداشته، بل بیشتر باعث تخریش اذهان عمـومی و ایجاد سوءتفاهم در جامعه شده است. مصارف مالیِ این شورا نیز همواره جای اما و اگر داشته است؛ چیزی که از چشمِ اعضای سنای کشور نیز پوشیده نمانده و یکی از خواستهای اساسیِ آنها از رییس جمهوری این است که پولهایی را که شورای صلح به مصرف میرساند، به نیروهای امنیتی کشور اختصاص دهد.
شورای عالی صلح از زمان آغاز به کارِ خود تا به امروز، همواره با انتقادهای زیادی روبهرو بوده و یکی از مهمترین انتقادها به آدرسِ این شورا، عدم موثریتِ آن در روند صلح بوده است. وقتی یک نهاد توانایی انجام امـوری را که مربوط به آن است، نداشته باشد؛ آنگاه منطقی به نظر میرسد که دلیل ادامۀ کار آن، با آن مصرفِ سرسامآور و غیرقابلِ توجیه پرسیده شود.
اینکه شورای عالی صلح هرگز به هدف تأمین صلح تأسیس نشده، از همان اوایل به وجود آمدن آن، مشـخص بود. وقتی حامد کرزی رییس جمهوری پیشینِ افغانستان دستور به تشکیل نهاد شورای عالی صلح داد، به جای اینکه بخواهد از این طریق صلح و امنیت به افغانستان بیـاورد، هدفهای دیگری را دنبال میکرد. آقای کرزی وقتی شورای عالی صلح را به وجود آورد که در تقابلِ لفظی با پاکستان قرار گرفت. آقای کرزی تلاش کرد که از طریق تأسیس یک شورای فرمایشی، به همتایانِ پاکستانی خود این پیام را منتقل کنـد که روند صلح از مسـیر آن کشور نمیگذرد و دولت افغانستان توانایی آغاز گفتوگوها با مخالفان خود را از طریق یک نهـاد مستقل و بیطرف دارد.
آقای کرزی با وجود اینکه شورای عالی صلح را تأسیس کرد، ولی خود بهتر از هر کسِ دیگری در کشور متوجه بود که کار شـورای عالی صلح به هیچ صورت نتیجهبخش نخواهد بود. بعداً نیز که شورای عالی صلح به عنوان میراث دولتِ آقای کرزی به دولت وحدت ملی تعلق گرفت، دولتمردانِ تازه یک بارِ دیگر تلاش کردند که با ایجاد تغییراتی در ساختار این نهاد، آن را بر اساسِ خواستهها و اهدافِ خود عیار سـازند.
حضور نمادینِ پیر سیداحمد گیلانی، یکی از شخصیتهای مطرح جهادیِ کشور که سن و سالی از او گذشته، در رأس شورای عالی صلح، چیزی جز یک بدهبسـتانِ سیاسی را به ذهن متبادر نمیکند. آقای گیلانی از متحدان انتخاباتی رییس جمهور غنی بود و برای آنکه این متحد انتخاباتی به خیل منتقدانِ او نپیوندد، رییس جمهوری او را در رأس شورای عالی صلح قرار داد. در حالی که آقای غنی میدانست که آقای گیلانی به دلیل کبر سن، دیگر توانایی لازم برای مدیریتِ شورای عالی صلح را ندارد. به همین دلیل و شاید صد دلیـلِ دیگر میبینیم که وظایف شورای عالی صلح را نهاد ریاست جمهوری و به ویژه شورای امنیت پیش میبرند.
گفتوگوهایی که با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار صورت گرفت و سرانجام به امضای توافقنامه با این حزب انجامید، نقش منفعلِ شورای عالی صـلح را بیش از هر زمانِ دیگری آشکار کرد. این گفتوگوها بیش از آنکه از طریق شورای عالی صلح صورت بگیرند، به وسیلۀ مشاور شورای امنیت ملی کشور انجام شدند. اگر شورای عالی صـلح نهاد موثری در گفتوگوهای صلح میبود، بدون شک باید نقش بسیار فعالی در گفتوگو با حزب اسلامی میداشت.
ریاست جمهوری و شورای امنیت از شورای عالی صلح به عنوان ابزار استفاده بردند، در حالی که خودشان در پشتِ پرده هدفهای خود را دنبال میکردند. در طول یک دهه که از ایجاد شـورای صلح میگذرد، حتا نمیتوان یک مورد را نیز به عنوان دستاوردِ این شورا نشان دادـ به جز مصارفِ گزاف و گاه حیرتآوری که از سوی مسوولان ردهبالایِ آن صورت میگیرد. آیا بازهم باید این شورا به کارش ادامه دهد؟!
بدون شک که پاسخ به این سوال منفی است. وقتی شورای عالی صلح از خود برنامه و استقلالی ندارد و وظایفش را نهادهای دیگری انجام میدهند، چه ضرورت دارد که همچنان به عنوان نهاد بهاصطلاح رهبریکننـدۀ صلح وجود داشته باشد؟
به نظر میرسد که شورای عالی صلح با سخنان اخیر مشاورِ خود، نشان داد که به روزهای پایانی زندهگیاش نزدیک شده و اگر رییس جمهوری میخواهد که بیشتر از این تشت رسوایی شـورای عالی صلح از بام نیـفتد، باید به این خواستِ اعضای سنای کشور پاسخ مثبت دهد و پایان کارِ شورای عالی صلح را رسماً اعلام کند.
Comments are closed.