احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حامد علمی - ۱۰ قوس ۱۳۹۱
داکتر حقشناس، نویسنده کتاب “تحولات سیاسی جهاد افغانستان”، در جای دیگر میافزاید: «هرچند با نشر این حقایق و گذشت زمان، فتنه فرو نشست و غوغا کاهش یافت؛ لیکن ماهیت واقعه و درگیریهای ناشی از آن بر دید و داوری مردم افغانستان درباره جهاد و مجاهدین و سرنوشت آینده افغانستان، اثرات نامطلوبی وارد کرد و دشمن از آن به حد کافی بهرهبرداری نمود.» (۳۲)
بلی، داکتر حقشناس عمق موضوع را به درستی درک و بیان نموده و تصویری کوتاه و حقیقی ارایه داشته است و هفتهها این تبلیغات علیه یکدیگر ادامه یافت. حتا عدهیی از دوستان جهاد خصوصا داکتر عبدالله عزام و چند عرب دیگر که از طرفداران مجاهدین بودند نیز، در این تبلیغات میانتهی شامل ساخته شدند و اعلامیه در پشاور به نشر رسید که گویا از زبان چند عرب انتشار یافته بود که از داخل افغانستان برگشته بودند و در آن اعراب شاهد بودند که احمدشاه مسعود در ساحات زیر کنترولش به اعمال غیرانسانی و اسلامی دست میزند و در آن اعلامیه از زبان اعراب، مسعود شدیداً نکوهش شده بود. همچنان در اعلامیه دیگری که گفته میشد از طرف قوماندانان صفحات شمال افغانستان صادر شده بود، از رهبری حزب اسلامی خواسته شده بود تا به اقدام نظامی علیه مسعود متوسل شود.
در بخشی از اعلامیه بدون تاریخ قوماندانان ذکر شده بود: «ما قوماندانهای شمال کابل و ماورای هندوکش، از قیادت حزب اسلامی میخواهیم از طریق مذاکره با ربانی به حملات مسعود خاتمه بخشد و در غیر آن، خود حساب خود را با تجاوز تصفیه خواهیم کرد و به آنان چنان درس بدهیم که بدانند جنگ در مقابل حزب اسلامی کار سادهیی نیست.»
اما اعلامیهیی که گویا از طرف اعراب طرفدارِ مجاهدینِ افغانستان صادر شده بود، با اعلامیه دو صفحهیی داکتر عبدالله عزام، رد گردید. داکتر عبدالله عزام در اعلامیهیی که به نمایندهگی از اعراب طرفدار جهاد افغانستان منتشر ساخت، نشر اعلامیههای قلابی را نکوهش کرد و طی هفت ماده، آن را بیاساس خواند و از مجاهدین افغانستان خواست که پای اعراب را در مناقشات ذاتالبینیشان دخیل نسازند و بهشدت از احمدشاه مسعود و رفتارش، طرفداری نمود و او را افتخار جهاد افغانستان و مسلمانان جهان خواند.
علاوه بر اعلامیه داکتر عزام، سه تن از داکتران عرب که در صفحات شمال کشور مشغول تداوی و ارایه خدمات صحی بودند و در اعلامیهها از آنها نام برده شده بود، با نشر اعلامیهیی جداگانه، دست داشتن در نشر اعلامیهها را رد کردند و از مجاهدین خواستند تا به افترا و تهمت بستن خاتمه دهند.
یکتن از الجزایریهای صاحب نفوذ در جهاد افغانستان که عبدالله انس نام دارد، در سال ۱۹۸۷ به نگارنده گفت: «من به دیدار حاجی فرید، سکرتر انجنیر حکمتیار که به نظر من ناشر اعلامیههای جعلی بود، رفتم و به او گفتم که بر اساس سه آیت مبارکه قرآن مجید، نشر چنین اعلامیهها خلاف اسلام است و هر آیت را با تفسیر بیان کردم. حاجی فرید از من معذرت خواست و گفت آن یک اشتباه بود، آن را جدی نگیرید. من گفتم درست است، ولی این را باید در یک روزنامه یا جریده بنویسید، زیرا شما اعلامیه را وسیعاً پخش کردید، ولی معذرت را خصوصی میخواهید؟ باید به همان اندازه که در نشر اعلامیهها تبلیغ شد در رد آن نیز تلاش کنید. او قبول کرد، ولی هیچ اقدامی در رد اعلامیههای جعلی از طرف مقامات حزب اسلامی صورت نگرفت.»
این تبلیغات و اتهامات و رد اتهامات، برای ماهها ادامه داشت و تا رفتن احمدشاه مسعود به پاکستان، مطبوعات گروههای درگیر در مناقشه مصروف بودند.
مسعود برای اشتراک در جلسه شورای سرتاسری قوماندانان جهادی افغانستان در اواسط ماه میزان سال ۱۳۶۹ مطابق اکتوبر ۱۹۹۰، به منطقه شاهسلیم ولایت بدخشان رفت و بعد از ختم جلسه، راهی پاکستان شد. رهبران مجاهدین افغانستان در اولین هفته اقامت احمدشاه مسعود در اسلامآباد، به افتخار آمدنِ وی محافل و ضیافتهایی ترتیب دادند و اکثریت رهبران و بلندپایهگان تنظیمهای مجاهدین در آنها شرکت کردند و موضوع عمده عبارت بود از رفعِ اختلافات میان حزب اسلامی و جمعیت اسلامی خصوصاً شورای نظار احمدشاه مسعود. سرانجام در اثر تلاشهای فراوان رهبران مجاهدین، دو توافقنامه میان این دو گروه به امضا رسید.
توافقنامه نخست، عبارت از تاسیس اداراتِ واحد در مناطق آزادشده مجاهدین بود و موافقتنامه دوم، در منزل انجنیر گلبدین حکمتیار در شهر پشاور امضا شد که در آن راجع به هماهنگیِ عملیات صحبت شده بود.
موافقتنامه اولی در هفده ماده میان انجنیر حکمتیار و پروفیسور ربانی، و دومی که بیشتر شکل اعلامیه مشترک را داشت نیز میان این دو رهبر در حضور سایر رهبران و احمدشاه مسعود به امضا رسید.
توافقنامه تاسیس ادارات واحد، بهطور ذیل به نشر رسید:
بسم الله الرحمن الرحمیم
به منظور تاسیس ادارات موحد در مناطق آزاد، تشکیل شورای ممثل همه ملت، ایجاد هماهنگی در صفوف مجاهدین و رفع تشنجات، بر طرحی مشتمل بر پیشنهاداتی توافق میکنیم:
۱ـ تشکیل شوراهای محلی به سطح هر واحد اداری کشور.
۲ـ این شوراها از طریق انتخابات بر اساس نمایندهگی متناسب تشکیل میگردد.
۳ـ اهالی هر ولسوالی و علاقهداری با آزادیِ کامل به احزاب دلخواهشان رای میدهند. بعد هر حزب به تناسب آرایی که بهدست آورده، نمایندهگانش را به شورای محلی معرفی میکند.
۴ـ هر حزب که اکثریت آرای اهالی یک واحد اداری را حاصل کند، امور اداری منطقه به آن تفویض میگردد.
۵ـ تامین امنیت در منطقه و ایجاد محاکم شرعی و جمعآوری عشر و زکات از وظایف ادارات مذکور میباشد.
۶ـ عواید منطقه به دو بخش تقسیم میگردد:
الفـ یک بخش به انجام امور اداری منطقه، پول تادیه معاشات مامورین و کارکنان و پرسونل امنیتی و سایر موارد اختصاص مییابد.
بـ قسمت باقیمانده به تناسب تعداد نمایندهگان هر حزب در شورای محلی، به احزاب سپرده میشود تا در امور صحی، تعلیم و تربیه و رفع نیازمندیهای جهادی به مصرف برسد.
۷ـ احزاب اقلیت حق فعالیتهای مستقل سیاسی، دعوت مردم، تقدیم مساعدتها و خدمات انسانی برای اهالی منطقه، تنظیم و تجهیز مجاهدین و سوق نیروهایی علیه دشمن را دارند.
Comments are closed.