احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۰ قوس ۱۳۹۱
به تازهگی شورای علمای افغانستان اعلام کرده که انتحار در دین اسلام حرام است. این شورا گفته است کسانی که دست به انتحار میزنند، مستحق بهشت نیستند و کسانی که به عنوان جهاد انتحار میکنند، عمل حرامی را انجام میدهند.
پیشتر از این، استاد عبدالرب رسول سیاف چهره روحانی و حامیِ نظام آقای کرزی چنین فتوایی را داده بود و پیشتر از آن نیز استاد برهانالدین ربانی ـ که خود توسط یک انتحاری به شهادت رسید ـ بارها حمله انتحاری را نکوهش و آن را حرامِ محض اعلام کرده بود. به همین تازهگیها، مفتی و شیخ اعظم سعودی هم، چنین فتواهایی را صادر کرده و نیز برخی از علمای مصر برخلاف عمل انتحاری فتوا دادهاند. اما این نخستینبار است که حکومت آقای کرزی به گونه رسمی و از موقف شورای علمای افغانستان، حملههای انتحاری را حرام خوانده است.
اگرچه در اعلامیهیی که دیروز از آدرس ریاستجمهوری به رسانههای کشور فرستاده شده بود، آمده است که «شـورای سرتاسـری علمای افغانستان از تاریخ تأسیس خود بار بار در مورد حـرام بودنِ حمـلات انتحاری و کشتار افراد بیگناه، مصوبهها و اعلامیهها صادر کرده است و صدای خود را به مردم مسلمانِ خود و جهانیان رسانیده است؛ اینک یک بار دیگـر در مورد حـرمت این حمـلات در روشنی تصـریحـات قـرآنی و احادیث مستند و متفق علیهای نبوی مصوبه ذیل را صادر مینماید…».
اما هیچ مدرکی وجود ندارد که صحتِ این ادعا را نشان بدهد. موضعگیریِ نخست این شورا درباره حملههای انتحاری، برای نخستینبار در حادثه ولایت فاریاب مشاهده شد؛ یعنی حملههای انتحاری که در گذشته با سکوت شورای علمای کشور همراه بود، سرانجام این شورا را به واکنش شدید واداشت.
در مراسم نماز عید قربان امسال، یک انتحاری خودش را در میان نمازگزارانِ مسجد جامع فاریاب انفجار داد که واکنش منفیِ کلانی را در پی داشت و آقای کرزی برای تسلی بخشیدن به مصیبتدیدهگان، راهی آن ولایت شد. این برای نخستینبار بود که رییس شورای علمای افغانستان در آن ولایت و در کنار رییسجمهور بهشدت در مورد چنین حملههایی موضعگیری داشتند. اما هم رییسجمهور و هم رییس شورای علما، هیچکدام از طالبان نام نبردند. تا پیشتر از آن، سکوت شورای علمای افغانستان در مورد حملههای انتحاری و همچنان در مورد تلفات افراد ملکی و حملات شورشیان بر مساجد و تجمعگاهها، با اعتراضهایی همراه بوده و حتا گاهی سکوت این شورا درباره این حملهها، ناشی از سیاستگذاریهای ارگ خوانده شده است.
اما اینکه حکومت افغانستان اکنون جرأت کرده و از یک موضع رسمی علیه حملههای انتحاری برخاسته است، جای قدردانی دارد؛ اما این سوال مطرح است که چرا چنین اقدامی در چند سال قبل صورت نگرفته و چرا به گونه جدی با این مسأله برخورد نشده است. در کنار این موضوع، به نظر میرسد که مخالفتها با حملههای انتحاری در یک گستره وسیع شکل خواهند گرفت و فریاد عالم اسلام برضد چنین اقدامی بلند خواهد شد؛ چیزی که در گذشته، شهید استاد برهانالدین ربانی آن را به گونه جدی در نشست بیداری اسلامی در تهران، چند روز قبل از شهادتش، مطرح کرد. شکی نیست که اگر جهان اسلام این مهم را جدی بگیرند و به فتوای متفقی در این زمینه دست یابند، در واقع گرانترین باری که بر دوش اسلام سنگینی میکند، بهتدریج از میان برداشته خواهد شد. زیرا تمام تیوریسنهایی که حملههای انتحاری را سامان داده و برای آن سربازگیری میکنند، عمدهترین ابزارشان، نوع برداشت و قرائتشان از اسلام و کلیدی بهشتیست که برای فرد انتحاری از قبل داده میشود.
در چنین وضعی، علمای افغانستان و همه کشورهای اسلامی رسالتی بزرگ دارند و باید تلاشهایشان را در این مورد جدیتر سازند. چرا که سکوت علما در برابر حملههای انتحاری به معنای تاییدِ آن میتواند تلقی گردد و فتوای علما برضد آن نیز، معنی واضحِ خود را دارد.
Comments are closed.