احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حلیمه حسینی - ۱۱ قوس ۱۳۹۱
چرا عاشورا باید در افغانستان حساسیتبرانگیز باشد؟ آیا عاشورا در افغانستان حساسیتبرانگیز است یا کسانی هستند که میخواهند از این عزاداری عمومی، دلیل و بهانهیی برای حساسیتزایی بسازند؟
اتفاقاتی که این روزها در دانشگاه کابل افتاد، تا اندازهیی خاطره تلخ عاشورای پارسال را در خاطرهها زنده ساخت؛ زیرا کشته و زخمی شدنِ چندین تن از جوانانِ ما این روز را رنگ سرخی از تعصبات و کجفهمیها زد و زنگ خطری را در این سرزمین به صدا درآورد که در سالهای گذشته حتا در بدترین شرایط نیز کمتر مورد توجه بود. یعنی اینکه اگر دهههای گذشته، درد قومگرایی و نژادپرستی بود و هر کس بر محوریت قوموتبارِ خویش در خطی و صفی قرار میگرفت، اما مساله مذهب چندان چالشبرانگیز واقع نمیشد.
در سالهای اخیر بهخاطر تمام زحمات و بزرگمنشیهایی که این مردم به خرج دادند و کوشیدند مرزهای قومی را شکسته و فراتر از قوم و تبار و نژاد، بلکه حولِ منافع ملی اندیشه و عمل کنند، حساسیتهای قومی به اندازهیی کمرنگ گردید که امروز درصد بالایی از جوانانِ ما احترام و عشق و علاقهشان نه با قومیت، که با ارزشهایی مثل توانمندی و شایستهگی رنگ میگیرد. اما درست در یک چنین شرایطی، دستهایی که همیشه در صدد ناامن کردن و مخدوش ساختنِ چهره افغانستان و آرامشِ آن هستند، مساله عاشورا را از سال گذشته به یک بحران و چالش مبدل کردهاند. تا به حال در این سرزمین به این صراحت با عزاداری حسینی و مراسم عاشورا مخالفت نشده بود و حتا طالبان نیز دستکم علیالظاهر حمله انتحاری عاشواری سال پار را محکوم کرده و اعلام کردند که ما به نام مذهب کسی را نمیکشیم!
به هر صورت، امسال عاشورا در میان ترسها و تردیدهای بسیار برگزار شد؛ اما اینبار نه انفجار، نه انتحار و نه مسایلی از این دست، که انتحار فرهنگی و تصادم و جدال میان روشنفکران و دانشجویان حادثه آفرید. این مهم نیست که حادثه عاشورای سال گذشته وسعتِ بیشتر داشت یا امسال. از نظر وسعت و میزان خسارات جانی، بدون شک این دو حادثه قابل مقایسه نیستند؛ اما به نظر میرسد دقت و عمق کارییی که در دانشگاه کابل لحاظ شد، سنجیدهتر و مهلکتر و بحرانسازتر از انفجار عاشورای سال گذشته بود. سال گذشته اگر انتحارکننده صفوف سینهزنان و عزادارنِ حسین را اعم از کودک و نوجوان و زن و مرد هدف قرار داد و به نوعی برای خود ننگی خرید که هیچکس نمیخواست آن را بهنام خود خود ثبت کند؛ امسال بدون انفجار فیزیکی، بلکه با کارسازی و شعلهور کردنِ شعلههای زهرآگین قومی و مذهبی، توانستند یک انتحار بزرگ فرهنگی در میان دانشگاهیان انجام دهند. به نظر میرسد در افغانستان هم قرار است افراطگرایانی تبارز پیدا کنند که به راحتی فریاد «شیعه کافر است» و «سنی کافر است» را سر دهند! و این روند خطرناکیست که میخواهند جنگ مذهب را اینبار جانشینِ جنگهای خانمانسوز قومی کنند.
اکنون، خطر تهدیدکننده شده و مهارِ بحران نیز از دست مسوولین بیرون آمده و تنها کار معقولی که به ذهنِ آنها رسیده، تعطیل کردنِ نابههنگامِ دانشگاهها و خوابگاهها بوده است. این بسیار تکاندهنده است که عاشورا را تا این حد برای نسل جوان بد معرفی میکنند؛ در حالی که نیاز است جوانان این حادثه مهم و تاریخیِ اسلام را بفهمند و درسهای بزرگی از زیباییهایِ آن بگیرند و آن را سرلوحه زندهگیِ خویش قرار دهند.
امروز مثل همیشه سوءتفاهمات و کجفهمیها مشکلساز شده است. حال باید دید که چهگونه میتوان این بحران را مهار کرد؟ چه تضمینی است که سه ماه نه، که گذر یکسال هم بتواند آتش زیر خاکستر را از شعلهور شدن باز دارد؟ تا وقتی که دستهای تفرقهانداز در دانشگاهها و مراکز علمیِ ما در کار باشند، چه تضمینی هست که بتوان فضای اکادمیک را عاری از نزاعهایی اینچنینی دید؟
البته این فقط عاشورا نیست که دانشگاهها را به چالش کشیده است؛ طی این سالها موضوعات بسیاری باعث بینظمی و منازعه در دانشگاهها شدهاند. همه این نوع حوادث، اثباتگرِ یک چیز است که هم عاشورا، هم نام و هم مذهب و هم قوم، بهانههایی هستند برای به آشوب کشیدنِ جامعه و متوقف کردنِ روند ملتسازی و یکی شدنِ مردمِ ما. امروز اگر به نگاه مردم خیره شوی، پرسشی بزرگ در ذهنشان میچرخد و آن اینکه عاملان و محرکان اصلیِ بحران اخیر در دانشگاه کابل چه کسانی هستند؟ چرا هیچ ردی از آنها نیست؟ یا اگر هست، چرا هیچ ردیابییی وجود ندارد؟ و اگر هر دو هست، چرا مجازات نمیشوند؟ و چرا دستهایی که بهحق افراطگرایی و تندرویها را دامن میزنند، از فضای اکادمیکِ کشور کوتاه نمیگردند؟ از این رو، به جرأت میتوان گفت که راهحل بحران دانشگاه کابل، نه توقفِ سهماهه در تحصیل، که کشف حقیقت و برملا ساختنِ رازهای پشت پرده بدون هرگونه پیشداوری است و تصفیه و پاکسازیِ فضای دانشگاه از تمام افکار و اشخاصی که فقط و فقط مبلّغ افراطیگرایی و جزماندیشی هستند. در غیر این صورت، دانشگاههای کابل و دیگر شهرهای کشور در آیندهها نیز شاهد تعطیل شدنهایی دوباره و دوباره خواهند بود.
Comments are closed.