بی‌ادبی‌هایِ رییس‌جمهوری

- ۲۰ حمل ۱۳۹۶

رییس‌جمهوری در سفر به استرالیا از ورود سفیر افغانستان به بسیاری از نشست‌ها و گفت‌وگوها میانِ مقام‌هایِ دو کشور جلوگیری کرده و حتا زمانی که از میدان هوایی در موترِ شماره‌یک قرار می‌گرفته، به جای سفیر افغانستان، یکی از مشاورانِ خود را در کنارش نشانده است. این کار خلافِ عرفِ دیپلماتیک است و رییس‌جمهوری نباید در کشوری بیگانه و در مقابل چشمِ میزبان حرکتی انجام دهد که موقعیتِ خود و کشورش را زیر سوال ببرد.
mandegarعرفِ دیپلماتیک حکم می‌کند که در سفرهای رییس‌جمهوری، سفیر کشور در کنارِ او قرار داشته باشد و حتا برای ارایۀ معلومات و اطلاعات در وقتِ رفت‌وآمد سفیر کشورش را در موترِ شماره‌یک با خود همراه کند. البته این بارِ اول نیست که رییس جمهوری افغانستان در برابر سفرای کشور چنین برخوردهایی را انجام می‌دهد. او در سفر به بریتانیا نیز از ورود سفیر افغانستان به موترش در میدان هوایی جلوگیری کرد و حتا به محافظانش دستور داد که او را در نشست‌های رسمی با مقام‌های کشورِ بریتانیا اجازۀ ورود ندهند. سوال این‌جاست که چرا رییس‌جمهوری در برابر کارمندانی که خود حکم تقررِ آن‌ها را امضا کرده، چنین رفتارهای بدی نشان می‌دهد؟
گفته می‌شود که رییس‌جمهوری به دلیلِ ضعف کاریِ سفیر افغانستان در استرالیا، از ورود او به نشست‌های رسمی جلوگیری کرده است. آیا واقعاً ضعف کاریِ سفرا سبب می‌شوند که این‌گونه مورد بی‌مهری و قهرِ رییس‌جمهوری قرار گیرند؟ فکر نمی‌شود که علت اصلیِ برخوردهای تحقیرآمیز آقای غنی با مقام‌های کشور، ناتوانی‌های این مقام‌ها باشد. زیرا اگر واقعاً او در برابر ضعف کاریِ افراد از خود واکنش نشان می‌داد، باید در برابر مقام‌های ارشد امنیتی که ضعف کاری‌شان اظهر من‌الشمس است، چنین واکنشی می‌داشت. او در بسیاری از موارد، ضعف کاریِ چنین افرادی را حتا تشخیص نمی‌دهد و حتا اگر تشخیص دهد، به دلیل روابط و مناسباتی که با این افراد دارد، تلاش می‌ورزد که ضعف کاریِ آن‌ها را پنهان نگه دارد.
من باور دارم که اگر رییس‌جمهوری افغانستان مخیر باشد که دانشمندترین، فعال‌ترین و خبره‌ترین انسانِ روی زمین را از میان نزدیک به هشت میلیارد باشندۀ روی زمین انتخاب کنـد، او بدون کمترین تردیدی معصوم استانکزی رییس عمومی امنیت ملی را معرفی می‌کند. چرا؟ دلیلش کاملاً مشخص است، چون او در این آدم هرچه که می‌بیند؛ توانایی و تجربه است. پس می‌توان نتیجه گرفت که ضعف و توانایی افراد در نظر رییس جمهوری افغانستان با تجربه و تخصص رابطه ندارد، بل به روابط شخصی و قومی‌اش مربوط می‌شود.
شاید برخی بگویند این افراد به دلیل این‌که از سوی شریکِ قدرتِ آقای غنی معرفی شده‌اند، چنین مورد تحقیر و توهین از سوی رییس جمهوری قرار می‌گیرند. به فرض که چنین برداشتی درست باشد، ولی رییس جمهوری حق ندارد با افراد معرفی‌شده توسط شریک قدرتِ خود چنین با بی‌مهری برخورد کند که وجاهتِ کشور را به خطر اندازد. زیرا بر اساس قوانین کشور، صلاحیت تقررِ مقام‌های ارشد دولتی تنها در اختیار رییس جمهوری است و این افراد همه با امضایِ او به این جایگاه‌ها رسیده‌اند. جالب این‌که آقای رییس جمهوری برای تشخیص صلاحیت کاریِ اکثر افرادی که به سمت‌های دولتی نامزد می‌شوند، شخصاً با آن‌ها دیدار و گفت‌وگو می‌کند و اگر کسی را با صلاحیت‌های لازمی که خودش راز و رمزِ آن‌ها را می‌داند تشخیص ندهد، به صورتِ فوری عذرش را می‌خواهد. پس معلوم می‌شود که آقای غنی با سفرای افغانستان نیز که حتا به سفارش دیگران و یا شریکِ قدرتش معرفی شده اند، گفت‌وگو و به‌اصطلاح مصاحبه کرده است.
البته فراموش نباید کرد که این نوشته در حمایت از فلان سفیر و یا مقام دولتی نیست؛ چون احتمالِ این‌که این افراد صلاحیت‌های کاریِ واقعی را نداشته باشند، بسیار قوی است. مگر در طول شانزده سال گذشته همۀ افرادی که در دولت کار کرده اند، افراد متخصص و مجرب بوده اند؟ مگر آقای کرزی رییس جمهوری پیشینِ کشور افراد کم‌سواد و بی‌تجربۀ فراوانی را به موقف‌های مهمِ دولتی به دلیلِ این‌که یا دوست و یا هم‌تبارش بودند، نگماشت؟
حالا نیز وضع زیاد فرق نکرده است. آقای کرزی اگر ادعایی در تخصص و دانش نداشت، ولی آقای غنی این عیب را هم دارد که خود را انسانی دانشمند، با تجربه و با کفایت می‌داند و فکر می‌کند که دیگران در هر سطح و موقعیتی که هستند، نمی‌توانند و نباید هم بتوانند از او بیشتر بدانند. آقای غنی عملاً نقطه مقابلِ سقراط است، سقراط می‌گفت که نادان‌ترین فرد در یونان اوست، ولی آقای غنی می‌گوید که داناترین فرد در روی زمین اوست. به همین دلیل وقتی او با دیگران برخورد می‌کند، این برخوردها وقت و جا نمی‌شناسد. برای آقای غنی فرق نمی‌کند که با منزوی کردنِ سفیر کشورش عملاً به خود و مردمش اهانت روا می‌دارد؛ زیرا چه این سفیر آدمِ با کفایتی باشد و چه از برکتِ انتخابِ ایشان شخص بی‌کفایتی باشد، نمایندۀ افغانستان در آن کشور شناخته می‌شود و توهین به نمایندۀ کشور به معنای توهین به شعور مردم است.
از جانب دیگر، چنین برخوردی عملاً نوعی بی‌تربیه‌گی را نیز در خود نهان دارد. آدمی که نمی‌تواند در برابر دیگران حتا اگر در موقف و صلاحیت پایین‌تر هستند شکیبایی داشته باشد، بدون شک آدم بی‌‌ادبی است!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.