احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:ناجیه نوری - ۲۳ حمل ۱۳۹۶
ناماش محبالله بود، در ولایات فاریاب در میدان نبرد با طالبان؛ هردو دست و یک چشماش را از دست داده بود و یک چشم و هردو پایش به شدت زخم برداشته بودند.
محبالله را در بیمارستان (SPECTRA EYE) در دهلی به طور تصادفی که برای گرفتن عینک رفته بودم، ملاقات کردم. محبالله روی ویلچر نشسته بود و برادر خانم و ترجمانی که همراهش بود، به او کمک میکردند، اما محبالله به اندازه دچار حالت پریشانی و روانی بود که با من هیچ حرفی نزد، انگار با تمام مردم دنیا هموطنانش و حتا خدا قهر بود، به شدت عصبانی و ناراحت بود.
برادر خانمش به من گفت: چون در کابل امکان درماناش وجود نداشت، حویلی که در فاریات داشت را فروختیم و با پول آن به دهلی آمدیم تا تنها چشم آسیب دیدهاش را درمانی کنیم و بتوانیم حداقل به یک چشماش بینایی را برگردانیم.
از او پرسیدم، مگر حکومت به شما کمک نکرد که مجبور شدید؛ خانهاش را بفروشید، گفت: فقط چند روزی در یک شفاخانه دولتی بستری بود و بعداً گفتند که دیگر خوب شده و باید خانه برود.
او میگوید: محبالله سرباز پولیس ملی بود و دو فرزند دارد و معلوم نیست که بعد از این چگونه باید زندهگی کند و چه کسی باید مخارج زندهگی او را تأمین کند؛ زیرا دیگر او نمیتواند به تنهایی حتا مشکل خود را حل کند و بدون کمک دیگران حتا تشناب برود؛ غذا بخورد؛ پس چطور میتواند از خانوادۀ خود نگهداری کند؟
این درحالی است که روز یکشنبه هفتۀ روان، والی کندز گفته که از سر دلسوزی اکرامیه شهیدان نیروهای امنیتی را به خانواده طالبان پرداخت کرده است، زیرا به گفته اسدالله عمرخیل والی کندز دامن دولت کلان است! اما کسی نیست که از این نابغه حکومت وحدت ملی بپرسد که به جای کمک به دشمن و آب ریختن به آسیاب دشمن؛ برای سربازان که از بهر حفاظت از جان و مال مردم زخمی میشوند، باید کمک و یاری کرد.
با این حال، چند پیش ما در روزنامه ماندگار گزارشی را نشر کردیم که برخی از فرماندهان ارتش ملی تنخواه شهیدان را در تبانی با برخی از کارمندان کابلبانک به حساب شخصی خود حواله میکنند، ما بارها چنین گزارشهای را از سربازان خیالی گرفته تا نبود سلاح و مهمات در میدان نبرد و یا هم دادن مهمات نیروهای امنیتی به طالبان نشر کردیم، اما انگار حکومت وحدت ملی؛ مادرزاد کر است و یا خود را به کری زدند و با کوری و کری بر سر مردم افغانستان حکومت میکنند.
جناب رییس حکومت وحدت ملی و جناب والی شاید محبالله یکی از هزاران سرباز این وطن باشند که بعد از معیوب شدن کسی سراغشان را نگرفته و حتا حکومت حاضر نیست به آنان ماهانه پنج هزار افغانی معاش بدهد.
وقتی کارم در بیمارستان تمام شد و میخواستم با محبالله خداحافظی کنم، بازهم محبالله هیچ حرفی نزد، چشمانش بسته بود و سرش را پایین گرفته بود، شاید از اینکه از بهر هیچ جنگیده بود، سخت پیشیمان بود، اما من خیلی دیر رو به رویش ایستادم، نتوانستم جلو اشکهایم را بگیرم و خیلی گریستم برای سربازانی که بهخاطر هیچ میجنگیدند و بهخاطر هیچ کشته میشوند؛ آن روز تا اندازه گریستم که پرستاران بیمارستان دورم جمع شدند و از من پرسیدن چرا و چه مشکلی داری؛ من بیهیچ حرفی از بیمارستان بیرون شدم و با خودم گفتم که میلیاردها دالر پول بهنام سربازان به افغانستان سرازیر میشود، اما وضعیت سربازان ما چنین است.
Comments are closed.