احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





میراث فکریِ سیدجمال‌الدین‌الحسینی‌الأفغانی

- ۲۳ ثور ۱۳۹۶

محمد مخزومی، کتابش را با کلمات قصارِ سید به پایان مى‏برد و مقدمۀ کتاب «الرد علی الدهریین» به قلم شیخ محمد عبده را با فشردۀ آن رساله بر کتابش مى‏افزاید.
محمد مخزومی، سال تکمیل شدنِ این نسخه از کتابش را که بایست بازنگری آخرین باشد، سال ۱۳۴۹ قمری و محل آن را بیروت که زادگاه اوست، ثبت مى‏کند.
بخـش هفتم:
MANDEGARالتعلیقات علی شرح العقائد العضدیه
بخش هفتمِ این مجموعه “التعلیقات علی شرح العقائد العضدیه” نام دارد که در روی جلد، نام سید جمال‌الدین و شیخ محمد عبده مثل جلدِ نخست آمده است. همراه با فهرست‌ها ۵۱۷ صفحه را احتوا مى‏کند.
در آغاز مقدمۀ کوتاهی به قلم استاد خسروشاهی آمده است که در آن مؤلف کتاب العقائد العضدیه به گونۀ مختصر چنین معرفی شده است:
“عبدالرحمن بن احمد بن عبدالغفار، عضدالدین ایجی که در سال ۷۵۶ هجری قمری وفات یافته است و از دانشمندان بزرگ علم کلام بود و کتاب “المواقف” نیز از تألیفات او است. جلال‌الدین دوانی از علمای مشهور در فلسفه و کلام، این کتاب را شرح نموده است که از جملۀ مهم‌ترین کتاب‌ها در علوم ربانی، در نزد برادران‌‌مان اهل سنت‌ به شمار مى‏رود.
کتاب تعلیقات، یک بار یا دو بار به نام شیخ محمد عبده، در مصر به چاپ رسیده است و تاریخ نگارش آن، طوری که در کتاب ذکر شده است، سال ۱۲۹۲ است که سید در آن دوران، در مصر اقامت داشت و به تدریس فلسفه مشغول بود و شیخ محمد عبده در آن تاریخ، هنوز جوان بود و در ازهر درس می‎خواند و ممکن نیست که شاگردی در ۲۲ ساله‌گی، چنین کتاب مهمی را با این سطح علمی تألیف تواند کرد.”
آن‌چه استاد خسروشاهی مى‏گوید، همان نتیجه‌یی است که دکتور محمد عماره، دانشمند مصری به آن رسیده است.
دکتور محمد عماره، در مقدمه‌یی که به نام بررسی کتاب “التعلیقات علی شرح العقائد العضدیه” در ۲۲ صفحه بر این کتاب نگاشته و قبل از شروع متن اصلی به چاپ رسیده است، انتساب آن را به شیخ محمد عبده نفی نموده و بر انتساب آن به سید جمال‌الدین، صحه مى‏گذارد.
بخش هشتم و نهـم:
بخش هشتم همراه با بخش نهمِ این مجموعه، یک‌جا به چاپ رسیده و این‌گونه تقسیم شده است:
نامه و اسناد سیاسی- تاریخی
مجموعۀ رسائل و مقالات
بر روی جلد تنها نام سید جمال‌الدین حسینی افغانی آمده است و تهیه کننده و ترتیب دهندۀ آن، استاد سید هادی خسروشاهی که هر دو بخش آن، با ضمایم و فهرست، به بیش از ۶۵۰ صفحه، بالغ مى‏گردد که اینک به معرفی هر بخش آن، پرداخته مى‏شود.
بخش هشتم:
نامه‌ها و اسناد سیاسی – تاریخی
حصۀ اولِ این مجلد یا بخش هشتم مجموعۀ “الآثار الکامله” طوری که گفتیم، نامه‌ها و اسناد سیاسی- تاریخی نام دارد و با مقدمۀ استاد سیدهادی خسروشاهی آغاز مى‏گردد.
استاد خسروشاهی در مقدمه مى‏نگارد:
“از حدود تقریباً نیم‌قرن پیش و تا کنون که به یاری حق در جست‌وجوی اسناد و مدارک و مقالات و آثار سید جمال‌الدین حسینی – اسدآبادی – بوده ام، همواره نامه‌ها و اسناد تاریخی سیاسی جدید در کشورهای مختلف، به دست آورده‌ام که نشر آن‌ها برای روشن شدنِ حقایق تاریخ معاصر ایران، یک ضرورت اجتناب‌نا‌پذیر است.” ۱
استاد خسروشاهی این نامه‌های مهم و با میراث فکری سید را در ۸ بخش بر اساسِ مخاطبانِ آن نامه‌ها ترتیب کرده است، به این شرح:
پنج نامه به ناصرالدین شاه، امین‌السلطان و رکن‌الدوله.
هژده نامه به حاج محمدحسن امین‌الضرب.
شش نامه به علمای بزرگ شیعه.
چهار نامه به حاج مستان مراغه‌ای، ملکۀ ویکتوریا، ریاض پاشا و جوانان مصر.
سه نامه به رییس دولت عثمانی و دوستان ایرانی.
دوازده نامه (عربی) خطاب به شیخ محمد عبده، ریاض پاشا و دیگران.
پنج نامه (عربی) به بزرگان علمای شیعه.
شش نامه متفرقه.
استاد خسروشاهی، پیوست با متن بیش از ۶۰ نامه و سند، ۳۳ دست‌نوشتِ اصلی را که اکثر آن‌ها توسط سیدجمال نگاشته شده و امضا گردیده است، همراه با ۷ سند که قبلاً به چاپ رسیده، در شمار پیوست‌های این اسنادِ مهمِ سیاسی آورده است.
بخش نهم:
مجموعۀ رسائل و مقالات
طوری که یادآوری شد، بخش هشتم و نهمِ این مجموعه، در یک مجلد به چاپ رسیده است که بازهم نگارندۀ بخش نهم آن، سیدجمال‌الدین حسینی (اسدآبادی) افغانی معرفی شده است و کوشش و تحقیق و تهیه و تنظیم توسط استاد خسروشاهی صورت پذیرفته است و سپس استاد خسروشاهی در مقدمه‌اش، مقالاتی از سید جمال‌الدین را که تحت عنوان مقالات جمالیه در کلکتۀ هند به چاپ رسیده است، معرفی مى‏دارد که من فشردۀ آن را در این‌جا درج مى‏نمایم.
“مقالات جمالیه” برای نخستین‌بار در سال ۱۸۸۴ میلادی۲ در کلکتۀ هند در مطبعۀ سنگی- چاپ‌خانه‌های معمول آن دوران در شبه‌قاره و اکثر کشورها – به چاپ رسیده است. چاپ‌کنندۀ آن محمد عبدالغفور شهباز البهاری در مقدمه‌یی که در ۱۵ اگست سال ۱۸۸۴ میلادی بر آن نگاشته است، این اثر را چنین معرفی مى‏کند: “مجموعه‌یی است مسما به “مقالات جمالیه” حاوی بر مقالات فارسیه‌یی که حبر فهامه، فیلسوف علامه، استاذنا و مولانا جمال‌الدین الحسینی الافغانی المصری که یکی از اجل علمای مصر و اعز فلاسفۀ عصر و ماهر السنۀ مختلفه، مثل عربی و فارسی و ترکی و فرنساوی و هندی می‌باشد و فی‌الحال در شهر پاریس دارالسلطنه فرانس، قیام دارند، در حین اقامتِ خود به هند، القا فرموده اند.”
عناوین رسائل و مقالات فارسی سید چنین است:
رسالۀ نیچریه، در حقیقت مذهب نیچری و بیان حال نیچریان
رسالۀ اکهوریان یا رفتار و اخلاق نیچریان
دربارۀ دین و فلسفه که شامل سه مقاله مى‏گردد:
الف- اسباب صیانت حقوق
ب- فضایل دین اسلام
ج- فواید فلسفه.
مسایلی دربارۀ تعلیم و تربیت که مجموعۀ سه مقالۀ زیر است:
الف- تعلیم وتربیت
ب- تعلیم و تعلم
ج- فلسفۀ تربیت.
۵- سعادت و انسان که این‌هم به نوبۀ خود، حاوی سه مقالۀ سید است به این شرح:
الف- اسباب حقیقی سعادت و شقاوت انسان
ب- لذایذ نفسیۀ انسان
ج- قصر سعادت.
۶- رسالۀ طفل رضیع یا انسان بیمار
۷- رسالۀ تفسیر مفسر که شامل دو مبحث مى‏گردد:
الف- تفسیر جدید
ب- فواید جریده.
۸- مقالات کوتاه که شش مقاله را در بر مى‏گیرد:
الف- عجب و کبر
ب- جهالت و نادانی
ج- شعر و شاعری
د- مکاشفه یا سر
ه- لزوم نصیحت انسان
و- حقیقت اشیا.
۹- فلسفۀ وحدت جنسیت و حقیقت اتحاد لغت. در این بخش با وجود مقالۀ یاد شده، مقالۀ کوتاه دیگری هم تحت عنوان “ان‌شاء‌الله” آمده است.
۱۰- قصه‌های استاد نام دارد و از چهار داستان‌گونه تشکیل یافته است که عبارت است از:
الف- شوم و اقبال
ب- شاهزادۀ عزیز
ج- دلبر واژه‌ها
ه- دلربا.
بخش نهمِ این مجموعه با عکس‌هایی از مقالات جمالیه چاپ هند، تهران و نیچریه چاپ تهران و دست‌نوشتِ دو صفحه به نامِ قصه‌های استاد، ضمیمۀ متن اصلی شده و این مجموعۀ مفید وحجیم که نقش استاد خسروشاهی به حیث تدوین‌کننده و پژوهش‌گر و مترجم در لابه‌لای آن برجسته است، به شرح فوق پایان می‌یابد و به یُمن همتِ استاد خسروشاهی، دلداده‌گانِ آثار سیدجمال با مجموعۀ نسبتاً کاملی از آثار و افکارِ آن رادمرد بزرگ و بیدارگر عصر، آشنا می‌شوند. خدا کنـد بخش دهمِ کتاب نیز با تلاش‌های پیگیر و مستمرِ استاد خسروشاهی به چاپ برسد تا همه از آن مستفید و مستفیض گردند!

۱ – نامه‌ها و اسناد سیاسی تاریخی، صفحۀ ۹
۲ – استاد خسروشاهی سال ۱۸۸۴ را ۱۸۸۲ خوانده است. اشتباه‌شان از خواندنِ عدد ۴ ارود که کمی متفاوت‌تر نگاشته می‌شود، شاید مایه گرفته باشد و من تاریخ دقیقِ آن را در متن درج نمودم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.