صف‌آرایی‌های جدید در اوج بی‌اعتـمادی به ارگ

گزارشگر:دوشنبه 22 جوزا 1396 - ۲۱ جوزا ۱۳۹۶

صف‌آرایی‌های سیاسیِ جدیدی بعد از پریایی خیمه‌های تحصن و انفجارهای پیهم در نماز جنازۀ سالم ایزدیار شکل گرفته است. چنان‌که شاهد هستیم، همۀ شاخه‌ها و جریان‌های سیاسی فعال شده‌اند و می‌خواهند صف‌شان را در محورِ آقای غنی و محور اعتراض‌‌کننده‌گان مشخص کنند.
به نظر می‌رسد که آقای غنی از متحدانش خواسته است که در برابر جمعیت و معترضانِ جنبش رستاخیز تغییر موضع بدهند. تا کنون گلبدین حکمتیار، سید منصور نادری رییس اسماعیلیه‌های افغانستان، حزب مشارکت ملی، صبغت‌الله مجددی، حزب حق و عدالت، جنبش ملی نوینِ افغانستان و برخی از اعضای همسو با آقای غنی در پارلمان، در برابر خواست‌های جمعیت اسلامی مبنی بر برکناری مسوولان امنیتی و به‌خصوص برکناری حنیف اتمر و خواست‌های جنبش رستاخیز تغییر، اعلان موضع کرده‌اند و حمایت‌شان را از حکومت وحدت ملی به رهبریِ آقایان غنی و عبدالله اعلام نموده‌اند.
جالب‌تر از همه این‌که اعضای شورای علمای افغانستان در ارگ ریاست‌جمهوری در دیدار با غنی، هر نوع تحصن و اعتراض در برابر حکومتِ وی را حرام اعلان کردند. در برابر هم چهره‌های مرتبط با جمعیت اسلامی، حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و تا حدودی هم جنبش روشنایی در حمایت از معترضان قرار گرفته‌اند. در بسیاری از ولایت‌های کشور هم اعتراض‌ها در حمایت از برپاییِ خیمه‌های تحصن آغاز شده و به نظر می‌رسد که هم ارگ و هم جناحِ مخالفِ آن در حکومت، در پی راه‌اندازیِ صف‌های تازه برای محق جلوه دادنِ مواضعِ خود و نیز برای کسبِ برتری در رویارویی و قدرت‌نمایی با یکدیگر برآمده‌اند.
این نوع اعتراض در حکومت وحدتِ ملی نشان می‌هد که آقای غنی با بحران اعتماد به‌شدت روبه‌رو شده و به همین دلیل دست به ایجاد حرکت‌های قومی زده است تا خود را در این‌میان در قلبِ حمایت‌های مردمی نمایش دهد. به نظر می‌رسد که اگر آقای غنی در برابر خواستِ جمعیت و معترضان پاسخِ درخوری نشان ندهد، با واکنش‌های شدیدی مواجه خواهد ‌شد. زیرا شنیده می‌شود که جمعیت عزمش را جزم نموده که به هیچ عنوان از خواست‌های اصلیِ خود کنار نرود و گزینه‌های دیگری هم در این راستا روی دست دارد.
از جانبی، آقای غنی و تیمِ او هم احتمالاً گزینه‌های بیشتری برای استفاده در برابر حریفان دارند. معنای سخن این است که رویاروییِ تازه‌یی میان طیف‌های سیاسی شکل گرفته است و این رویارویی‌ها می‌رود که عمیق‌تر و گسترده‌تر شوند و افغانستان در مسیرِ آن به‌شدت زیان ببیند. اگرچه بخش اصلیِ مسوولیتِ این ازهم‌پاشی و زیان به دوشِ حکوت وحدتِ ملی به‌خصوص ستون ارگ است، اما بر گرداننده‌گانِ جوانِ جنبشِ رستاخیز است که با تأکید صادقانه و شفاف بر خواست‌های برحقِ مردمی‌ و برائت جستن از معاملاتِ قبیح و پنهانیِ رایج در فضای سیاسیِ افغانستان، حوادث را در محورِ عدالت و مردم‌دوستی مدیریت کنند و هرگز خامِ سفره‌ها و وعده‌های رنگینِ ماهی‌گیرانِ معرکه نشوند. در چنین رویکردی، هر اتفاقِ سنگین و سهمگینی هم که در کشور بیفتد، تاریخ به پاکیِ رستاخیزِ تغییر و پلیدیِ حکومت گواهی خواهد داد. مردم افغانستان روی این رستاخیز و گرداننده‌گانِ جوانِ آن حساب کرده‌اند و امیدها به آنان بسته‌اند. این اعتماد و امیـدواری بزرگ‌ترین قدرتِ خیمه‌گردانانِ جوانِ این رستاخیز است؛ از این‌رو نباید آن را با هیچ متاعِ دیگری عوض کنند.
به‌رغم این‌همه، برای کنترل وضعیت و جلوگیری از صف‌بندی‌هایِ بیشتر و رویارویی‌های سهمگین‌تر و سقوط افغانستان در یک بحرانِ جدی و جدید، سزاوار است که جامعۀ جهانی هرچه زودتر وارد عمل شود و ارگ را به تسلیم شدن به خواست‌های برحقِ معترضان و تن دادن به اصلاحات و تغییراتی که می‌تواند ارمغان‌آورندۀ اطمینانِ مجدد باشد، ترغیب کند. طی این مداخله، باید توافق‌نامۀ سیاسی که مبنای مشروعیت دولت وحدت ملی است، مورد تأکید و تطبیق قرار گیرد. در غیر آن، باید گزینۀ تغییر در نظام روی دست قرار گیرد؛ زیرا ارگ برای بخش بزرگی از مردمِ افغانستان به نقطه‌یی غیرقابل اعتماد تبدیل شده و این بی‌اعتمادی خطرناک‌ترین عاملی‌ست که از داخل ستون‌های ثبات و اطمینان را می‌خورد و سقفش را بر زمین می‌اندازد!

اشتراک گذاري با دوستان :