احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهارشنبه 31 جوزا 1396 - ۳۰ جوزا ۱۳۹۶
در نخستین ساعاتِ بامدادِ روز گذشته، نیروهای دولتی به دستور رییسجمهور غنی، به تنها خیمۀ معترضان در چهارراهی شفاخانۀ ایمرجنسی حمله کردند. حمله چنان گسترده و غافلگیرکننده و نظامی بوده که گویی دولت همۀ توانش را برای فتح ولایتِ هلمند از وجود طالبان بسیج کرده بوده است. شدتِ سرکوبِ بیرحمانۀ نیروهای نظامیِ ارگ و وزارت داخله، چنان بوده که سرکوبهای خشنِ تاریخی از جمله سرکوبِ فلسطینیان توسط رژیم غاصبِ اسراییل را به یاد آورده است.
هجوم تانکهای زرهی به قصد زیر گرفتنِ معترضان و نیز شلیکِ گلوله به سر و صورتِ آنها و شهید کردنِ دستکم دو نفر از معترضان در آن سپیدهدم، نشان داد که آقای غنی با حرکتهای مدنی و پاسخ مدنی دادن به آن، فرسنگها فاصله دارد و میخواهد به هر قیمتِ ممکن، صدای اعتراضِ مردم را خفه بسازد.
رویداد اخیر بیان کرد که هیچ تغییری در رویه و رفتارِ حکومت نسبت به سرکوبِ اعتراضاتِ روز جمعه دوازده جوزای سال روان ایجاد نشده و گارنیزیون کابل و ارگ و دیگر بخشهای امنیتی، همه و همه عزم به سرکوبِ اعتراضهایی دارند که میتوانند موقعیت و منافعِ ارگ را به چالش بکشند. به عبارت دیگر، آقای غنی به این سادهگیها قرار نیست که تغییری در سیاستِ سرکوبگرانهاش وارد کند و بهخصوص با آمدنِ آقای حکمتیار به کابل و حضور هزاران نیروی مسلح در اطراف شهر، خوابهای زیادی برای مردمانِ کشور بهخصوص آنانی دیده که میتوانند متغیری مهم و نامطلوب برای ارگ در وضعیتِ سیاسیِ کشور باشند.
در کنار اینهمه، بیتوجهی برخی رسانهها به سرکوب اعتراضهای مدنی در هماهنگی با حلقۀ سرکوبگر و نیز خاموشیِ نهادهای بینالمللی، همه و همه حکایت از آن دارند که آقای غنی میتواند به عنوان یک سیاستمدارِ مستبد عرض اندام کند. اما او گویا فراموش کرده که جهانِ امروز و دنیای امروز و انسانِِ امروزی، متقاوت از دیروز است و فراموش کرده که هیچ نظام و حکومتی با استبداد نتوانسته امرارِ حیات کند.
صبر و شکیبایی مردم با وجود هر نوع ازخودگذری، سرانجام روزی بهسر میشود و آن روز نه برای غنی و نه برای شریکانِ قدرتش و نه هم برای کشور، روزِ خوبی نخواهد بود. زور نشان دادنِ آقای غنی در برابر مردمی که حامی حکومت اند و در برابر اعمالِ تروریستان اعتراض دارند و در پی ایجاد اصلاحات در نهادهای امنیتییی اند که در جلوگیری از حملاتِ تروریستی ناکام ثابت شدهاند، در واقع همسویی با منافع تروریستانیست که خون مردم بیگناه افغانستان را بر زمین میریزند.
متأسفانه آقای غنی میانِ دوست و دشمن نتوانست تمیز قایل شود. او دشمنانِ نظام را نسبت به دوستانِ معترض و اصلاحگرِ آن ترجیح داد. قصه هرچه که باشد، سرکوب معترضان، کشتنِ آنها و زندانی کردنشان در دلِ یک شبِ رمضانی نمیتواند هیچ منطقی را برای آقای غنی فراهم آورد. از اینپس معلوم نیست که صدای اعتراضِ مردم در برابرِ اعمالِ ارگ و حکومتی که به سمتِ استبداد و خودکامهگی در حرکت است، چگونه بلند خوهد شد. اما این نکته در نهایت قابل پیشبینی است که وقتی این اعتراضِ مسالمتآمیز سرکوب شود و اعتراضاتِ پس از آن نیز سرکوب گردند، شهروندان از گزینههای قانونی و متعارف به گزینههای نامتعارف رجوع خواهند کرد.
سرکوب مسلحانۀ اعتراضهای مدنی، مردم را در نهایت به شورش و قیام دعوت خواهد کرد و آنگاه غنی و سایر رفقایش با وضعیتی وحشتناک و غیرقابلِ مهار مواجه خواهند شد. اگرچه جامعۀ افغانستان و آقای غنی به این سمت در حرکت اند، اما جامعۀ بینالملل و کشورهایِ حامیِ حکومتِ موجود و نهادهای بینالمللی میتوانند همگام با جامعۀ مدنی و رسانههای متعهدِ افغانستان، در برابر استبدادِ ارگ اعلامِ موضع کنند و با حمایت از معترضان و اصلاحگران، از رفتنِ کشور به بینظمیِ کامل جلوگیری نمایند.
Comments are closed.