گزارشگر:یک شنبه 1 اسد 1396 - ۰۱ اسد ۱۳۹۶
افزایش نا امنیها و گستردگی تلفات نظامیان افغانستان در سال جاری به خصوص در هفتهها و روزهای اخیر، نگرانیهای شدیدی را به بار آوره است. چندی پیش رییسجمهور غنی، به زبان خود گفته بود که تنها در دونیم سال دولت وحدت ملی، هفتادوپنجهزار نظامی کشور کشته شده اند. رقمی که ممکن به دلایل زیادی، نصف رقم واقعی باشد. اما آقای غنی در آن زمان این رقم را به گونهیی اعلان کرد که گویی هیچ اتفاقی نفتاده است. هیچ نگرانییی در سیمایش دیده نمیشد حتا به تظاهر. اما حالا در این روزها که طالبان از هلمند تا قندوز تا بغلان و بدخشان دست به عملیاتهای مهمی زدهاند و توانستهاند تلفان نظامیان کشور را افزایش دهند؛ اما هیچ درنگی را در دستگاه ریاستجمهوری و نهادهای امنیتی کشور ایجاد نکرده است. درست در حالیکه طالبان با شدت تمام در ولایتهای مختلف کشور در حال جنگ با نیروهای امنیتی افغانستان هستند و ولایتهای بزرگی مانند بدخشان، قندوز و بغلان، هلمند و فاریاب را مورد حملات شدید قرار داده اند و تلفاتی را وارد کرده اند؛ اما حکومت آقای غنی به جای اینکه به این مهم بپردازد و اقدامات عاجلی را روی دست گیرد به مسایل دیگر توجه کرده و در برابر مخالفان سیاسی اش تیغ و دندان میکشد و در ضمن به یک سلسله بازیهای قومی دامن میزند.
واقعیت این است که مردم افغانستان، از بلند رفتن رقم تلفات نگران اند و دولت باید به این مهم توجه کند و در ضمن به این سوال پاسخ دهد که چگونه ممکن است که تلفات نظامیان کشور اینگونه بالا برود و جنگ طالبان اینگونه گسترده شود؛ اما پاسخ به این سوال در نزد مردم افغنستان بسیار واضح است و آن اینکه سرقوماندانی/فرماندهی اعلای قوای مسلح کشور، یکی از مهمترین بخش مشکلات برای نظامیان کشور است؛ زیرا در این بخش جز نگاه قومی به مسایلۀ، خردی برای بهتر کردن امور نظامی کشور وجود نداد و این مهمترین دلیل بیتوجهی به نهادهای امنیتی است. دلیل دیگر این است که دولت آقای غنی سیاست سرکوب طالبان را روی دست ندراد و به طالبان به عنوان ابزارهای سیاسی در برابر رقبای سیاسی و به عنوان یک گروه قومی نگاه میکنند و همین امر سبب دیگری بر رشد طالبان شده است. در عین حال، توجه حکومت به قومی کردن نهادهای امنیتی و تصفیۀ قومی در کل دولت سبب شده است که به مسالۀ امنیتی و جنگ با طالبان به عنوان یک اولویت لازم توجه نشود و این جنگ بدون داشتن برنامهیی ملی و موثر از جانب حکومت، فقط به نام جنگ در برابر ترور، جریان دارد.
افزایش فساد در نهادهای امنیتی کشور، دلیل دیگری است که تاثیرش را بر بلند رفتن تلفات نیروهای امنیتی میگذارد و وقتی این مسأله با ضعف و بیمایهگی رهبری در نهادهای امنیتی از وزیر تا رییس و فرمانده یکی میشود، سبب میشود که نهادهای امنیتی زمینگیر شوند و چنانی که بارها شکایتهایی به نشر رسیده است مبی براین که برخی از واحدهای سیاسی کشور، نه تنها رهبری درست ندارند بلکه با کمبود تجهیزات و مواد غذایی نیز مواجه هستند و بارها عکسهایی از این وضعیت در سطح فیسبوک نشر شده است. بنابرین ضفف رهبری در نهادهای نظامی در سطح وزیران و هم در سطح فرماندهان و در سطح اکمالات، نداشتن یک برنامه ملی و راهبرد نظامی برای محاصره و سرکوب طالبان در برابر جنگ فرسایشی آنان، مهمترین دلیل بلندرفتن تلفات نظامیان و گسترش جبهات جنگ شده است.
اما با وجود این ضعفهایی که بر شمردیم، نظامیان کشور به خصوص سربازان و افسرانی که در چنین وضعی در برابر دشمنان شان میجنگند، سبب اصلی حفظ نظام موجود اند و این یک غنیمت بزرگ برای کشوری است که اعتماد در آن مرده است. بنابرین آقای غنی به عنوان کسی که کل قدرت را قبضه کرده است، بیشتر از این به خون سربازان کشور بازی نکند و خیالهای باطل را رها و به عنوتن یک شهروند مسوول و یک رییسجمهور خدمتگذار به وطن برای بهتر کردن امور بیاندیشد، ورنه روزی متوجه خواهد شد که دیر باشد.