کابل «آب» ندارد!

گزارشگر:سه شنبه 4 میزان 1396 - ۰۳ میزان ۱۳۹۶

درکِ بسیاری از نگرانی‌ها و هشدارها، قبل از هر چیزی، نیازمند دانش و آگاهی است؛ زیرا در نبود آگاهی و فقدانِ قوۀ تمیز، ممکن است انسان در انبارِ باروت چنان احساسِ راحتی کند که در آن جشن و پایکوبی و آتش‌بازی نیز به‌راه بیـندازد.
اگر از مردمِ افغانستان و مسوولیت‌های شهروندی‌شان با اندکی اغماض بگذریم، دولت افغانستان نمونۀ بارزِ چنین مثالی است. در شانزده سال گذشته، بسیاری از اصولِ مسلمِ علمی و نکاتِ ایمینی در امورِ شهرسازی و زیست‌محیطی برای دولت افغانستان ـ به‌دلیل نبود همان درک و آگاهی ـ چیزی همانند مُد و فیشن تصور شده که به‌راحتی می‌توان از آن‌ صرف‌نظر کرد. این دولت‌ در همۀ عرصه‌ها همانند مسایل امنیتی، عادت داشته است که تا خطر به بناگوشش نرسد، آن را نه‌تنها جدی نمی‌گیرد، بلکه انکار نیز می‌کند.
یکی از خطراتِ شهری و زیست‌محیطی‌یی که در افغانستان هرگز جدی گرفته نشده، مسألۀ آب است. شانزده سال است که شهرهای افغانستان و به‌ویژه کابل به گونۀ سمارقی و خارج از برنامه وسعت می‌یابند و طی آن، هر سال آبِ سفره‌های زیرزمینی نه‌تنها کاهش می‌یابد، بلکه آلوده به انواع باکتری‌ها و سمومِ شیمیایی می‌شود. اگر از سایر شهرها بگذریم، زمین و آسمان و آب‌و‌هوایِ پایتخت افغانستان ـ که لااقل باید نشانی دلنواز از تمدنِ «پنج‌هزارساله»ی مورد ادعای‌‌مان داشته باشد ـ به تابلویی شرم‌آور از بی‌فرهنگی و بی‌مبالاتی تبدیل شده است.
روز گذشته در نشستی زیر نامِ «بررسی وضعیت کمی و کیفی آب آشامیدنی و معیشتی شهر کابل» اعلام شد که استفاده از آب‌های زیرزمینیِ کابل به مرحلۀ بحرانی رسیده و روزانه شاهد پایین آمدنِ سطح آب‌های زیرزمینی و خراب شدنِ کیفیتِ آن هستیم.
همچنین گفته شده است که در آب‌هایی که شهروندان کابل استفاده می‌کنند، مواد شیمیایی آرسنیک و فلزات سنگینِ غیرقابل تصفیه وجود دارد که برای سلامتی انسان مضر است.
وزیر انرژی و آبِ افغانستان این سخنان را با پاره‌یی از نکته‌های دیگر در این نشست بیان کرده و هشدار داده که باید استفاده از آب‌های زیرزمینی کاهش یابد تا شهروندان کابل با فاجعۀ محیط زیستی مواجه نشوند.
اگرچه آقای عثمانی از برخی برنامه‌های وزارت آب و انرژی از جمله ساختِ چند بند برای تأمین آب آشامیدنی و جلوگیری از فاجعۀ زیست‌محیطی خبر می‌دهد، اما تجاربِ مردم از وعده‌های حکومت و تأخیرها و تعلل‌های کُشندۀ آن و درگیری بی‌پایان در زدوبندهای جناحی، چنین حکم می‌کند که سرانجام کابل نه بر اثرِ حماقت و جهلِ لشکرِ انتحاریان، بلکه از اثر اهمال‌کاری‌هایِ دولت‌مدارانِ کم‌دانش و پُرمدعا منفجر می‌شود.
آقای عثمانی وزیر آب و انرژی افغانستان از قضا انسانی فرهیخته و وزیری کاردان است، اما مشکلات شهرِ کابل گره‌ها و نقاطِ کورِ بی‌شماری دارد که کاردانیِ یک وزیر در برابرِ کوهِ کم‌مایه‌گی‌هایِ سایر مدیران و تصمیم‌گیرنده‌گانِ کشوری و شهری، عددی به‌حساب نمی‌آید. این گره‌های کور از تالار‌ قدرت تا مافیای ثروت، هزار شبکه و دریچه ایجاد کرده و هر روز زمین و آسمانِ کابل را تنگ و نفس‌گیرتر می‌سازد.
هم‌اکنون ساخت‌وسازهای بی‌رویه و غیرمعیاری، برداشت‌های انبوه و غیراصولی از آب‌های زیرزمینی، استفادۀ کنترل‌نشده از سوخت‌های ناپاک چنان ادامه دارد که گویی هیچ اتفاق و انقلابی در محیط زیستِ کابل در حالِ رخ دادن نیست. کارِ مسوولان دولت اگر تماشا نباشد، سر دادنِ شعارهای بی‌پشتوانه و بی‌عمل است. مثل آن‌چه در طولِ این سال‌ها ادارۀ حفاظت از محیط زیست انجام داده است.
کابل «آب» ندارد، اما هر روز به تعداد حوض‌های آب‌بازیِ شهر و فواره‌هایِ تفریحگاه‌های زورمندان اضافه می‌شود. کابل «هوا» ندارد، اما هر روز به تعداد کوره‌های ‌سنگ زغال در ساختمان‌های کابل اضافه می‌شود. کابل از شدتِ آلوده‌گی و ضعفِ زیربناها در حالِ جان دادن و انفجار است، اما به‌جای انسان‌های تحصیل‌کرده و باسواد، کسانی برای این شهر برنامه می‌ریزند و تصمیم می‌گیرند که نه «آب» را می‌شناسند نه «آبادانی» را!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.