دورۀ فرا دستی افغانستان

گزارشگر:دوشنبه 10 میزان 1396 - ۰۹ میزان ۱۳۹۶

سفر رییس ستاد ارتش یا لوی درستیز پاکستان به افغانستان، که پس از اعلام راهبرد پاکستان‌ستیزانۀ ترامپ صورت می‌گیرد، برای پاکستانی‌ها بسیار حساب‌شده و بااهمیت است؛ زیرا دولت پاکستان ثابت کرده که از دیپلماسی فعال و موثری برخوردار است و همین اکنون با وجود داشتنِ ملامتی‌های زیاد در حمایت از تروریسم، به‌جز هندوستان، با همۀ کشورهای منطقه رابطۀ نزدیک و حسنه دارد و در عین حال، بارها توانسته با وجود اتهام‌های سنگینی که علیه آن جریان دارد، در سطح تعاملاتش با قدرت‌های غربی و منطقه‌یی، توازنِ لازم را برقرار کند و جایگاهِ خود را به عنوان یک کشور و بازیگر مهم حفظ نماید. اما این‌بار از قضا شرایط آن‌چنان بر وفقِ مراد پاکستان نیست؛ زیرا پاکستان هم از طرفِ قدرت‌هایی مثل امریکا مورد انتقاد قرار دارد و هم در راهبرد ترامپ جایگاه درستی برای آن در نظر گرفته نشده و تهدیداتی نیز متوجه آن است.
از طرف دیگر، کشورهای حوزۀ بریکس هم به‌تازه‌گی موقفِ ثابتی در برابر افغانستان گرفته‌اند و در این موضع‌گیری، پاکستان مورد انتقاد و اتهامِ این کشور به‌خاطر حمایتش از تروریسم و گروه‌های تروریستی قرار گرفته است. در چنین شرایطی، نقش هندوستان هم با گذشتِ هر روز در افغانستان بیشتر می‌شود و راهبرد عملی ترامپ هم به بیشتر شدنِ نقشِ این کشور حتا در عرصۀ نظامی امنیتی اشاره دارد. با این حساب، پاکستانی‌ها در وضعیتی غیرقابل پیش‌بینی قرار گرفته‌اند و همین سبب شده که واکنش پاکستان در برابر هندوستان از حدِ معمول گذر کند و به افغانستان هشدار بدهد که از افزایش نقش هند در افغانستان جلوگیری کنند.
این وضعیت نشان می‌هد که پاکستانی‌ها درک کرده‌اند که در فصلِ تازه‌یی از سیاست قرار گرفته‌اند و اگر از این موقعیت به‌درستی عبور نکنند، ممکن از این پس به عنوانِ یک کشور متهم و منزوی در نظام بین‌الملل عرض اندام کنند. حالا سفر مقام‌های پاکستان به‌خصوص رییس ستاد ارتشِ این کشور در چنین حالتی نشان می‌دهد که آن‌ها به هدفِ ایجاد اعتماد تازه می‌خواهند بار دیگر دستگاه سیاست افغانستان را به آزمون بگیرند تا بتوانند توسط آقای غنی از تنگنایی که در آن قرار گرفته‌اند، عبور کنند. زیرا تجربۀ هفده سالِ گذشته نشان داده است که بارها فرصت‌هایی برای اعمال فشار بر پاکستان ایجاد شده، اما این دولتِ افغانستان بوده که هر بار شانه‌های پاکستان را سبک ساخته است. بنابراین بازهم پاکستانی‌ها تصمیم گرفته‌اند که با فریب دادنِ افغانستان و یا هم با تمسک به نقاط و نشانه‌هایی که میان آقای غنی و حلقات پاکستانی در دوران انتخابات ایجاد شده بود، بتوانند او را وادار به موضع‌گیری‌هایی کنند که سود آن را پاکستان در سطح منطقه و جهان ببرد.
اکنون افغانستان در موقعیتی در برابر پاکستان قرار دارد که از لحاظ زمانی در روابط و چانه‌زنی، به آن دورۀ فرازدستی می‌گویند و اگر غنی از فرازدستی افغانستان در برابر پاکستانی که تازه فرودست شده، استفاده نکند، دیگر چنین شانسی برای افغانستان به‌ساده‌گی دست نخواهد داد. حالا که غرب و بریکس به عنوان دو قدرت رقیب، در برابر پاکستان موضع همسنگ دارند و هر دو از افغانستان و موضع دولت حمایت کرده‌اند، باید بهترین استفاده را در برابر پاکستان برد.
فعلاً همۀ متغیرهایی که می‌توانند سبب انعطاف در موضع‌گیری‌های پاکستانی‌ها شوند، به نفع افغانستان تعامل یافته‌اند و فقط این سیاست‌مدارانِ ما استند که می‌باید مستقلانه و هوشیارانه و با نگاه معطوف به اهمیتِ منافع افغانستان، پاکستان را وادار به تغییر در سیاست خارجی‌اش سازند و به این کشور بفهمانند که افغانستان یک کشور مستقل است که هرگز به کامِ پاکستان فرو رفتنی نیست و باید از آن دست بردارد.
این بیت شاعر، مصداق خوبی در شرایط کنونی برای آقای غنی در برابر پاکستان است:
شبِ صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما…

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.