احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۲۸ قوس ۱۳۹۱
روز گذشته، مصادف با روز جهانی مهاجرت بود. هر سال میلیونها انسان از سراسر جهان بهدلایل گوناگون کشورهای خود را ترک میکنند و به دیگر کشورها پناه میگزیند. این دلایل میتوانند بسیار متفاوت و در برخی موارد مغایر با هم باشند؛ ولی یک وجهِ اشتراک برای همه مهاجرتها و پناهگزینیها وجود دارد و آن سخت بودنِ شرایط زندهگی در وطن اصلی است.
گاهی مسایل سیاسی سبب میشوند که افراد از یک کشور به کشور دیگر بروند و گاهی جنگها و نابهسامانیهای امنیتی، زمینهساز مهاجرتاند و بعضاً هم تنها و تنها رویای زندهگی بهتر، انسانها را وادار به مهاجرت میکند.
مهاجرت شاید از آن دسته پدیدههای زندهگیِ بشری باشد که همواره در طول حیات با او بوده است و شاید هم برای سدههای طولانی همچنان باقی بماند. قرنهاست که انسانها به امید یافتن جایی بهتر و زندهگی بهتر، به سرزمینهای دیگر مهاجرت میکنند. آنها در طول حیات خود در این کره خاکی، هر از گاهی مجبور به مهاجرت شدهاند و شرایط سخت اقلیمی و گاه جنگهای خانمانسوز، آنان را از جایی به جایی دیگر و از سرزمینی به سرزمینی دیگر کوچانده است. اما حالا با توجه به شرایط و قوانینی که برای پناهگزینی و مهاجرت به وسیله نهادهای بینالمللی و از جمله سازمان ملل تعریف شده است، مهاجرت وارد فضای تازهیی شده است.
در اعلامیه جهانی حقوق بشر، مهاجرت و حق انتخاب سرزمین، از حقوق انفکاکناپذیر انسانها شناخته شده و به باور بسیاری از حقوقدانان، این حق جزوِ حقوق نسل اول انسانها به شمار میرود. در مسایل حقوق بشری، لااقل سه نسل از حقوق برای انسانها تعریف شده است. نسل اول شامل حق زندهگی و کار میشود، نسل دوم شامل مالکیت و اقتصاد است و نسل سوم به مسایل زیستمحیطی و شرایط بهتر زندهگی توجه میکند. از هر جهت که نگاه کنیم، مهاجرت میتواند جزوِ حقوق نسل اول انسانها به شمار رود؛ چرا که بحث حق حیات و زندهگی در آن به روشنی دیده میشود.
مردم افغانستان نیز با پدیده مهاجرت حداقل در سه دهه گذشته به خوبی آشنا شدهاند. میلیونها انسانِ این سرزمین بهدلیل جنگ و تجاوز به حریمشان، به کشورهای دیگر پناهگزین شدند. جنگهای تحمیلی سی سال گذشته، مهمترین علت مهاجرت مردم افغانستان به کشورهای دیگر بوده است. بر اساس آمار رسمی، همین حالا نزدیک به سه میلیون پناهجوی افغانستانی در کشورهای همسایه سکونت دارند. این پناهگزینان که با شرایط سختی دستبهگریباناند، در یک دهه اخیر و با فضای جدید سیاسی در کشور انتظار داشتند که بهزودی به مهاجرتِ خود در کشورهای همسایه پایان دهند و دوباره به میهن آباییشان برگردند. اما در یک دهه اخیر شرایط به نحوی رقم خورد که بهجای کم شدن جمعیت مهاجران کشور، قضیه مهاجرت افغانستانیها ابعاد تازهیی به خود گرفت.
افغانستان که در این سالها شاهد کمکهای میلیارد دالری جامعه جهانی بود، انتظار میرفت که برگشت آبرومندانه مهاجرانِ خویش را به خانه و کاشانهشان تجربه کند. ولی با افسوسِ فراوان باید گفت که نه تنها زمینههای برگشت مهاجران مساعد نگشت، بل هر روز بر تعداد افرادی که میخواهند کشور را ترک بگویند، افزوده شد.
اما این مسأله چند دلیل مختلف دارد. و نخستین دلیل آن، ادامه جنگ و درگیریها در کشور است. این موضوع سبب شده که روزنه امیدی که باید برای تأمین صلح و برگشت پناهجویان به میان آید، تا هنوز به عنوان یک رویا در زندهگی مردم باقی مانده است. هر روز بهدلایل مختلف ـ و از جمله ناکارآمدی سیاستهای دولت در ایجاد صلح پایدار ـ بر ابعاد جنگِ افغانستان افزوده میشود و امید مردم به یأس تبدیل میگردد. بسیاریها که در کشورهای بیگانه برای برگشت به وطن دقیقهشماری میکردند، حالا به این نتیجه تلخ رسیدهاند که در موجودیت یک دستگاه ناکارآمد و فاسد، برگشتشان شاید برای سالهای طولانی محقق نشود.
دوم، عدم ایجاد زمینهها و بسترهای مساعد کاری برای برگشتکنندهگان است. دولت افغانستان در طول یازدهسال گذشته نتوانست برای اقشار مختلف جامعه اشتغالزایی کند و این مسأله هم سبب شد که مهاجران همچنان لقمهنانی را که در کشورهای بیگانه با هزاران مشکل بهدست میآورند، غنمیت بشمارند و به خیل بیکارانِ داخلی اضافه نشوند.
سوم، عدم تأمین مسکن و پناهگاه برای مهاجران است. مهاجرانی که طی این سه دهه کشور خود را ترک کردهاند، دیگر از مسکن و شرایط لازم زندهگی در وطن بیبهرهاند، حتا همان امکانات گذشته و پیش از مهاجرت را هم در اختیار ندارند که به امید آن به میهن بازگردند.
دولت با داشتن وزارت مشخصی برای مهاجران، میتوانست برای رفع مشکلات آنان گامهایی هرچند کوچک بردارد، ولی در دهسال گذشته این کار صورت نگرفت و این امر نیز مانع دیگری بر سر راه برگشت مهاجران به کشور میتواند تلقی شود.
به هر حال، افغانستان در شرایطی روز جهانیِ مهاجرت را برگزار کرد که هنوز جزوِ کشورهایی با بلندترین جمعیت مهاجران در سراسر جهان است؛ مهاجرانی که اشک در چشم دارند و به امید روزی نشستهاند که کشورشان امن و مرفه شود و آنان بتوانند در وضعیت بهتری، به خانه و کاشانه خود برگردند و در کنار دیگر برادران خود، در آبادانی و شکوفایی میهن سهم بگیرند!
Comments are closed.