صداقت و دیده‌درایی رییس‌جمهور دوران طلایی برای کی؟

گزارشگر:حلیمه حسینی - ۰۳ جدی ۱۳۹۱

به گفته رییس‌جمهور، حضور خارجی‌ها، معاش‌های دالری و بریز و بپاش‌های کلانی که با فساد آغشته شده و به فربه شدن خیلی ها کمک کرده و بلند منزل‌هایی که از درک این عواید نامشروع یا مشروع نصیب خیلی از تازه به دوران رسیده‌ها شده است، همه این ها میله‌ای بوده که رو به پایان است. یعنی با یک چشم به هم زدن باید از این خواب خوش برخواست و با وقایع پیش رو، واقع بینانه تر برخورد کرد. این صحبت جناب آقای رییس جمهور این ضرب المثل قدیمی ما افغانستانی ها را در ذهن تداعی می کرد که هر روز عید نیست که کلچه بخوریم، و با توجه به صحبت جناب آقای کرزی، میله ای که از درک کلان خرجی های خارجی ها در این دیار به راه افتاده بود به پایان خواهد رسید. باریکی و نکته جالبی که می توان از صحبت ایشان دریافت این است که اولا دوران حضور خارجی ها را به میله ای برای افغانستانی ها تشبیه کردن و خبر از پایان این میله بعد از خروج خارجی ها و کم شدن سرمایه ها و سرمایه گذاری هاشان در افغانستان دادن که باعث مواجه شدن شهروندان ما با سختی های بیشتری خواهد شد، با دیگر صحبت های ایشان که مبنی بر درد و رنجی که از ناحیه حضور خارجی ها در افغانستان نصیب ما شده است، در تضاد آشکار بود. به هر حال بدون شک تعداد زیادی از شهروندان ما با کار کردن در دفاتر و شرکت های بزرگ خارجی، با هر اجندا یا برنامه و طرحی که داشتند، با دادن معاشات دالری و قابل توجه از قبل هم شکافی میان دستمزد ها و معاشات در کشور به وجود آورده بودند که به اعتراف همه، بارها شاهد بودیم که در عین وزارت یا دفتر، گروهی به نام معاش دولتی فقط مبلغ بخور و نمیری می گرفتند و کسانی به عنوان قرار دادی ها با خارجی ها معاشاتی چندین برابر دریافت می کردند.
پس اگر به صحبت جناب آقای رییس جمهور نگاه  دقیق تری شود این است که این میله برای گروهی بوده است و بوده اند بسیار کسانی که از همان ابتدا نه لذتی و نه خوردی و نه بردی از این میله داشته اند. و نکته دیگر این که معاشات دالری گرفتن اگر به میله ای برای مردم ما به حساب آید، اختلاس های میلیون دالری که زیر سایه حکومت جناب آقای کرزی یا گاها سرپوش گذاشتن ها یا چشم بستن ها و یا هم دست داشتن های ایشان و حلقه نزدیک به ایشان، صورت گرفته را چه تعبیری باید کرد؟ عید، میله، فصل خوشی ها و یا … شاید بهترین و مناسب ترین نام برای دوره ای این چنین پر درآمد که یک شبه یک هوتل داری را به ریاست و یا یک چوکی دار را به صدارت و یا یک فرد ساده و عادی را که نه کاری و نه هنری و خبری از مدیریت و رهبریت در سطوح بالا یا پایین جامعه داشته را در رأس کارهایی بزرگ تر از قد و قواره شان قرار داد را چه نامی بگذاریم مناسب تر از « دوران طلایی»؟! رییس جمهور کرزی خطاب به گروهی که در میله به سر می برند و معاشات دالری می‌گرفتند گفت که همیشه میله نیست و این خارجی ها خواهند رفت، به کسانی که دوران طلایی شان رو به افول است چه باید گفت؟ هر چند که افول دوران طلایی برای مافیای اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی و اجتماعی، خبر خوشی خواهد بود برای ملت اما ترس از این است که  پایان میله برای مردم بیچاره مصادف شود با آغاز دوران طلایی برای گروهی دیگر و یا تمدید این دوران برای کسانی که از مکیدن خون این مردم هنوز هم سیر نشده اند و باز هم به دنبال بهانه ای و ابزاری برای پر کردن هر چه بیشتر جیب های خودشان هستند.
دوران طلایی فرصتی بود که هر کسی در این دیار برای خود توشه ای اندوخت، توشه ای از زر و زور، یکی بلند منزل ساخت، یکی پول ها را به خارج منتقل کرد، یکی اختلاس کرد و گریخت، یکی دزدی کرد  و می کند و هنوز هم با افتخار و قدرت کامل در صحنه قدرت و سیاست وجود دارد و یکی هم از بخت بد دزدی کرد و به گیر آمد و به گفته خود جناب رییس جمهور فقط آن عده از دزدان و کسانی که در فساد دست داشته اند امروز در زندان‌ها به سر می‌برند که یا واسطه نداشته اند و یا اگرهم داشته اند واسطه شان ضعیف بوده است!! اعتراف جالبی است، و صداقت و دیده درآیی با هم در این جملات به چشم می‌خورد، این که ریاست این کشور اعتراف می‌کند که کشور آن قدر فاسد شده و روابط آن قدر بر ضوابط مقدم و مسلط شده است که همه چیز با واسطه گری پیش می رود حتی بودن یا رها شدن از زندان که مظهر بزرگ مجازات و ضمانت اجرایی قانون در کشور است. درست در یک چنین شرایطی صحبت از این می شود که بعد از سال ۲۰۱۴ قرار است چه اتفاقی بیافتد، گروهی نگران این قضیه و مشغول جمع بار و بندیل خویش هستند و به آن چه که اندوخته اند قناعت کرده و می خواهند به نحوی سواحلی آرام برای استراحت کردن و روزگار را به خوشی سپری کردن بیابند، اما گروهی دیگر آن چنان به این خورد و برد ها عادت کرده اند که هیچ نشانی از عقب نشستن و یا دست شستن شان از بودن در بازی های آتی، وجود ندارد. بلکه به نظر می رسد هم چنان تصاحب چوکی ریاست جمهوری، وزارت، وکالت و قضاوت و … را راهی برای کسب قدرت و ثروت بیشتر می دانند و می خواهند سرمایه گذاری اعظمی خود را در انتخابات آتی داشته باشند تا برای یک دوره دیگر پایه های فساد را در این کشور تثبیت کرده و دوران طلایی دیگری برای خود رقم بزنند که با تجربیات بیشتر، کارکشته تر و آگاهانه تر عمل کرده و ورق را به نفع خود برگردانند. همه این ها ممکن است واتفاق خواهد افتاد اما آن چه مسلم است این است که بر خلاف گفته های رییس جمهور قسمت اعظمی شهروندان ما در طول بیش از یک دهه گذشته نه در میله ای بودند و نه در استفاده از فرصت هایی شریک و یا سهیم بودند که دوران طلایی برای خیلی ها به بار آورده است. بلکه همواره همان فلاکت و بدبختی و تیره روزی و دویدن و جان کندن برای سیر کردن شکم در تقدیرشان هم چنان باقی مانده است. بسیاری از مردم ما دیرگاهی است که طعم خوشی و آرامش را نچشیده اند و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، و از طرفی نمی خواهند که یک دوره دیگر با سرانگشتان خود فساد و فساد گستری را تمدید و تثبیت کنند، باید  منتظر بود و دید که این بار صدر نشینان و چهره های مطرح در دوران طلایی که به برکت تلاش های آن ها و حجم سنگین و گسترده کارکردهای فساد آلودشان افغانستان در صدر کشورهای فاسد قرار گرفته برای انتخابات بعدی چه برنامه ای خواهند داشت.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.