احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





داعش، نام دیگر فصل جنگ

گزارشگر:احمدعمران/ دوشنبه 4 جدی 1396 - ۰۳ جدی ۱۳۹۶

در اینکه نگرانی روسیه از حضور صدها عضو گروه داعش در افغانستان چقدر واقعی است، باید آن را با میزان درگیری‌ها و ناامنی‌های موجود سنجید. روسیه می‌گوید که حدود ده هزار عضو گروه داعش پس از متواری شدن از سوریه و عراق وارد افغانستان شده‌اند. به گفتۀ این کشور داعش در حال پیش mandegar-3روی در افغانستان است و امریکا نیز در این خصوص کم توجهی می‌کند. به نظر می‌رسد نگرانی اصلی روسیه از حضور داعش در افغانستان دو چیز باشد: نخست این کشوراز حملات تلافی‌جویانۀ این گروه علیه کشورهای آسیای میانه که با آن‌ها روابط استراتژیک دارد، نگران است. روسیه نگران است که داعش انتقام خود از این کشور را با ناامن‌سازی کشورهای متحداش در آسیای میانه بگیرد. این نگرانی تا حدودی می‌تواند پایه‌های استدلالی درستی داشته باشد. داعش بیشترین آسیب را از نیروهای روسی متحد بشاراسد در سوریه متقبل شد و اگر روزی حملات خود را متوجه روسیه و منافع آن سازد، جای تعجب ندارد. از دیگرسو داعش از دیر زمانی در تلاش دست یافتن به مناطقی در آسیای میانه است تا بتواند با استفاده از امکانات بل‌القوۀ این کشورها به نفع خود جبهه‌هایش را در دیگر کشورها تقویت کند. فراموش نکنیم که کشورهای آسیای میانه نیروی بسیار قدرتمند برای سربازگیری گروه‌های تندرو مذهبی دارد و این گروه‌ها با شناخت از این وضعیت همیشه تلاش کرده‌اند که با نفوذ در این کشورها از این نیرو به نفع خود استفاده کنند. دوم این که روسیه واقعاً از برنامه‌ها و نیات امریکایی‌ها هراس دارد. این کشور مثل برخی سیاست‌مداران افغانستان باور دارد که داعش به شکلی دست پرودۀ امریکا و امریکایی‌هاست و چیزی فراتر از منافع این کشور را دنبال نمی‌کند. روسیه از این می‌ترسد که شمال افغانستان به بستر مطمین داعش تبدیل شود و از آن جا نیروهای داعشی را امکانات و تجهیزات نظامی وارد کشورهای آسیای میانه شوند که به صورت آشکار می‌تواند تهدیدی برای روسیه پنداشته شود. اما از جهتی دیگر در زمانی روسیه از حضور داعش در افغانستان خبر می‌دهد که وضعیت سیاسی کشور نیز به صورت بسیار دراماتیکی دچار آشفته‌گی شده‌است. از یک‌طرف اگر نیروهای مخالف مسلح تهدیدی برای نظام می‌توانند باشند؛ ولی از طرف دیگر خود دولت نیز به اندازۀ کافی دچار اختلافات ذات‌البینی و درون حکومتی است. هیچ معلوم نیست که دولت وحدت ملی در چند جبهه می‌خواهد بجنگد؟ درحالی که تهدید طالبان و داعش به یک نگرانی جدی تبدیل شده، برخی از سران دولت عملا علیه یک دیگر جبهه گرفته اند. شاید در نگاه اول چنین جبهه‌گیری‌های زیاد جدی تلقی نشوند؛ ولی نمی‌توان انکار کرد که روند دولت سازی و امنیت را به شدت در کشور دچار صدمه می‌سازند. آیا در چنین وضعیتی ضرور بود که دولت وحدت ملی به تنش‌های داخلی دامن بزند و شرایطی را به وجود آورد که عملا یکی از مهم ترین ستون‌های امنیت و ثبات در کشور علیه آن قرار گیرد؟ آن چه که این روزها در بلخ می‌گذرد، سوای این که با چه نگاهی مسایل را پی می‌گیریم، ولی نمی‌توان منکر شد که هیچ نگرانیی را ایجاد نمی کند. دولت وحدت ملی به جای ایجاد بستر همگرایی عملا به واگرایی‌ها و انقطاب های دامن می زند که می تواند امنیت کل کشور را به مخاطره اندازد.
صدای نارضایتی به آدرس دولت وحدت ملی امروز تنها از گلوی یک فرد از بلخ بلند نشده است که آن را به پای مشکلات شخصی ختم کرد. شاید برخی مسایل شخصی هم در این قضیه دخیل باشند، ولی موضوع کلان تر از چیزی است که گاهی گمان برده می شود. این نارضایتی حالا از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق کشور را درنوریده است. هر روز گروه و فردی خود را در برابر رفتارهای قرار می‌دهد که از سوی سران دولت وحدت ملی به مشاهده می‌رسد. افغانستان در شرایط فعلی به جای گسست و تشکیل جزیره‌های قدرت نیاز به همگرایی و یک پارچه‌گی ملی دارد. ما گاهی فراموش می‌کنیم که در برابر چه نیروهای مجبور به جنگیدن هستیم و آن‌ها با چه امکانات و ساز و برگ‌هایی کل هستی ما را نشانه گرفته اند. اگر در چنین شرایطی خودما نیز بر مشکلات مان بیفزایم بدون شک نیروهای تمامیت خواه و خشونت‌طلب با دست بازتری وارد صحنه خواهند شد. اگر شمال کشور ناامن ساخته شود، کدام نیروها از آن بهره خواهند برد؟ کدام نیروها خواهان برهم خوردن توازن قدرت در مناطق شمالی کشور هستند؟ به این سوال‌ها باید با تعمق اندیشید و به دنبال پاسخ‌های قناعت‌بخش و واقعی بود. نمی‌توان با فرافکنی و پشتوانه‌های واهی سرنوشت مردم را به خطر مواجه کرد و شرایطی را رقم زد که هیچ منفعتی در آن وجود ندارد و اگر هم منفعتی وجود داشته باشد، فقط در محور هدف‌های شخصی، گروهی و قومی خواهد بود. چنان چه تا امروز بوده و زیان‌های سختی به سلامت جامعه وارد کرده است. داعش زنگ خطری است که اگر جدی شنیده نشود، پیامد های آن جبران ناپذیر خواهد بود. روسیه به عنوان یکی از طرف‌های مطرح در مسایل منطقه‌یی حرف‌هایی هوایی نمی‌زند. این کشور با توجه به داده‌های اطلاعاتی و منابعی که در اختیار دارد از چنین خطری سخن می‌گوید. نماینده این کشور می‌گوید:»هدف داعش به یقین، افزایش نفوذ در خارج از افغانستان است. آن‌ها از افغانستان به عنوان محل استقرار مرکزی استفاده می‌کنند. این تهدید امنیتی بزرگی برای آسیای مرکزی و بخش‌های جنوبی روسیه خواهد بود.»

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.