احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 9 جدی 1396 - ۰۸ جدی ۱۳۹۶
حمله به دفترهای رسانهیی در افغانستان در سالهای اخیر به خصوص در دولت وحدت ملی، به یکی از اهداف طالبان و داعشیان تبدیل شده است. این سومین بار است که رسانههای معروفی در کابل مورد حمله قرار گرفته اند. حمله به کارمندان شبکۀ موبی گروپ و تلویزیون طلوع و پس از آن حمله به تلویزیون شمشاد و اخیراً حمله به خبرگزاری صدای افغان در کابل مورادی اند که از طرف طالبان و داعشیان صورت گرفته است. در عین حال، برخی رسانههای محلی در ولایتهای کشورهم در سالهای اخیر و حتا روزهای اخیر، مورد حمله قرار گرفتهاند. اگرچه یک حملۀ انتحاری و دو حمله انفجاری اخیر که در مرکز خبرگزاری صدای افغان صورت گرفته است، بیشتر در محور تنشهای مذهبییی مطالعه شده است که ظاهراً داعش دنبال میکند؛ اما واقعیت این است که داعش پیش از این رسانههایی را هدف قرار داده است که هیچ نزدیکیای با تشیع نداشه است. به هرصورت، حملۀ اخیر به خبرگزاری صدای افغان در کابل مرگبارترین حمله به رسانهها پس از حملۀ طالبان به کارمندان تلویزیون طلوع بودهاست که بدون شک آخرین حمله به رسانهها هم نخواهد بود. چنانیکه دیده شده است، رسانهها در سالهای اخیر بیشترین تلفات را دادهاند و نیز طبق آمارهایی که وجود دارد گروههایی مثل طالبان و داعش، بیشترین خشونت را در برابر خبرنگاران و رسانهها داشته اند. اما حالا جدا از این مساله، نفس حملۀ انتحاری بر یک مرکز فرهنگی یا اطلاعرسانی در کابل سوالهای زیادی را قبل از اینکه متوجه گروههای تروریستی یا دشمنان مردم افغانستان و دشمنان اسلام بسازد، متوجه دولت موجود و مقامات امنیتی و نهادهای امیتی میسازد. کشته و زخمی شدن دهها تن در حملۀ انتحاری در یک مرکز فرهنگی چه پیامی را باید به نهادهای امنیتی و مسوولان دولت وحدت ملی برساند جز ضعف و ناتوانی آنها و اینکه مردم از بخت بد شان باید قربانی این ندانمکاریها و نانواناییهای آنان باشند.
از جانب دیگر، بارها تکرار شده است که گروههای انتحاری، توانستهاند که اهدافشان را در کابل به آسانی مورد حمله قرار بدهند و بتوانند از این طریق صدمات سختی را بر پیکر جامعه وارد سازند؛ اما متاسفانه نهادهای امنیتی نمیتوانند که جلو این فعالیتهای تروریستی را بگیرند. به نظر میرسد که ادارۀ امنیت ملی و وزارت داخله یکی از بیکارهترین نهادها تبدیل شده اند. مسوولان این نهادها که مسوولیت کشف و خنثاسازی چنین حملههایی را دارند، باید به مردم افغانستان حساب ده باشند. زیرا کوتاهی این نهادها بیشتر به موفقیت دشمن منجر شده است و نیز این نظریه همچنان به قوت خود باقی است که کسانی در درون این نهادها در انجام عملیاتهای طالبان و داعشیان به اهداف شان، همکاری میکنند و حتا از پیگیری سر نخهای حملهکنندهگان هم تاحدی زیادی جلوگیری میشود. بنابراین تازمانی که نهادهای امنیتی کشور از وجود افراد همکار با دشمن پاک سازی نشود و تازمانی که افراد فاسد و رشوتخوار از نهادهای امنیتی کشور برکنار نگردند، این نهادها نمیتوانند در جلوگیری از چنین حملههایی موفق باشند. اما این همه در صورتی ممکن است که ارگ ارادهیی برای این اصلاحات داشته باشد. اما متاسفانه برخورد سیاسی ارگ با نهادهای امنیتی به شکل افراطی آن، سبب افزایش حملههای تروریستی در کابل و در کل کشور شده است و تازمانی که این وضعیت خاتمه نیابد مردم باید آماده قربانیهای زیادی باشند.
Comments are closed.