گزارشگر:محمدرضا طلوعی/ سه شنبه 19 جدی 1396 - ۱۸ جدی ۱۳۹۶
بخش نخست/
آنچه که مسلم است سازمان پیشرو و موفق از مجموعه افراد موفق تشکیل شده است و مطمیناً مهمترین رمز پیشرفت در زندهگی و کار، دانش بالاتر و برخورداری از اطلاعات بیشتر و استفادۀ بهینه از آن است؛ چرا که وقتی دانش و اطلاعات بیشتر باشد، تصمیم درستتر اتخاذ میشود که این هم به نفع شخص و هم به نفع سازمان خواهد بود. ما در عصر آمار و ارقام و اطلاعات زندهگی میکنیم. در دنیای پیچیدۀ امروز، هیچ فعالیت و طرح اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، بدون برنامهریزی پیش نمیرود و بیتردید محور هر برنامهریزی اصولی و منطقی، اطلاعات است. کسی بینیاز از اطلاعات نیست و آگاهی دقیق از تحولاتی که در رابطه با کارها صورت میگیرد، نه تنها تضمینکنندۀ پیشرفت است، بلکه میتواند از اشتباهات و زیانهای ناشی از کمبود اطلاعات جلوگیری کند.
اگر دست اندرکاران صادرات، واردات، تولید، بازرگانیِ داخلی و دیگر امور اقتصادی میخواهند ذخیرۀ اطلاعاتی خود را روز به روز غنیتر و فعالیتِ خود را بر مبنای واقعیتها، پیش برده و در کار خود پیشرفت و بهبود پدید آورند، یا اگر میخواهند فعالیت اقتصادی جدیدی را در قلمرو ناشناختهیی آغاز کنند، اگر به پیگیری آخرین تحولات اقتصادی، قانونی و اداری در رابطه با حرفۀ خود علاقهمند استند، اگر چشم به آینده دوخته و نمیخواهند فرصتهای تکرار نشدنی را از دست بدهند و اگر نمیخواهند در عرصۀ رقابتهای اقتصادی از دیگران عقب بمانند، جز دسترسی سریع به اطلاعات حرفهیی، چارهیی وجود ندارد.
چند دهه پیش، تلیفون همراه وجود نداشت، فکس وجود نداشت، انترنتی در میان نبود و کمپیوترها به این اندازه نبودند که فقط روی یک میز فضای کمی به خود اختصاص دهند یا حتا شخصی و قابل حمل باشند. اما با این وجود، در پنجاه یا حتا یکصدسالِ پیش میشود افرادی را یافت که در کار و زندهگیشان پیشرفت داشته یا سرآمد بودهاند؛ بنابراین نمیتوان راز موفقیت را تنها در وجود ابزار و امکانات بیشتر خلاصه کرد. پس راز پیشرفت آنها چه بود و چه میکردند که به موفقیت دست مییافتند؟ آیا در اتاق پشتیِ فروشگاه یا شرکتشان، یک دستگاه کمپیوتر نوتبوک داشتند که به شبکۀ انترنتی مخفیِ آن زمان متصل بود؟ نه! چنین چیزی آن زمان امکانپذیر نبود. ما در مورد زمانی صحبت میکنیم که روزنامهها هم آنقدر فراگیر نشده بودند و صنعت چاپ یک صنعت مدرن و مکانیزه مثلِ امروز نبود. اما اگر در مورد افراد موفق تحقیق شود، خواهید دید که موفقترین آنها دارای شبکهیی قوی از ارتباطات با افراد دیگر به ویژه افراد موفق بودهاند، چرا که افراد موفق در کار و زندهگی فقط اجازه میدادند که افراد موفقی چون خودشان دور و برشان باشند، با آنها معاشرت میکردند و از آنها چیز میآموختند. همواره افراد موفق کسانی بودند که اطلاعات و اخبار و دانش و تجربۀ دیگران را به سوی خود جذب میکردند.
اما چهگونه؟ پاسخ بسیار ساده است، چون، آنها جویای علم و دانش و اطلاعات بودند. بهراحتی و بدون خجالت، آنچه نمیدانستند را از آگاهان و ناظران میپرسیدند. پس یک راز موفقیت دیگر همین است که اگر چیزی را نمیدانید، بپرسید و بعد دربارۀ آنچه بهدست میآورید، پرسوجو کنید و اطلاعات خودتان را افزایش دهید.
Comments are closed.