احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ یک شنبه 24 جدی 1396 - ۲۳ جدی ۱۳۹۶
ایالات متحدۀ امریکا تصمیم گرفته است که شمار نظامیانِ خود را در افغانستان افزایش دهد. هرچند تا هنوز معلوم نیست که چه تعداد سربازِ تازهنفس وارد افغانستان خواهد شد ولی به نظر میرسد که به دو دلیل کاخ سفید تصمیم به افزایش سربازانِ خود گرفته است: نخست موضوعی که میتواند به افزایش سربازان امریکا در افغانستان منجر شده باشد، شایعاتیست که مبنی بر شکستِ این کشور در جنگ افغانستان روی زبانها افتاده است. به نظر میرسد که افزون بر تعدادی از کشـورها مثل روسیه، پاکستان و ایران حالا در میان مردم افغانستان هم با تأثیرپذیری از برخی جریانهای مخالف امریکا، این شایبه تقویت پذیرفته که این کشور در مأموریتِ خود شکست خورده و دیگر حرفی برای گفتن و حتا ماندن در خاک افغانستان ندارد.
فراموش نباید کرد که افکار عمومی در میان جامعۀ جهانی نیز به سود امریکا و متحدانش نبوده و آنها نیز میخواهند که موضوع افغانستان دیگر به عنوان اولویتِ کشورهایشان مطرح نباشد.
دلیل دوم اما میتواند این باشد که فشارهای امریکا بر پاکستان، باعث به وجود آمدنِ فشار بر خودِ این کشور شده و برای دفع اینگونه فشارها که شامل فشارهای روانی و نظامی است، حالا با افزایش سربازانِ خود میخواهد آنها را تا حدودی مهار سازد. اما موضوع اصلی اینجاست که با افزایش سربازانِ خود امریکا چقدر میتواند به هدفهایی که تعیین کرده، دست پیدا کنـد؟ آیا افزایش سربازان به افزایش جنگ در افغانستان منجر نخواهد شد؟ چه ضمانتی وجود دارد که امریکا در راسـتای مبارزه با تروریسم اینبار موفقیتی را که دولت افغانستان انتظار میبرد، بهدست آورد؟
این سوالها واقعاً در وضعیت فعلی بدون پاسخ اند و امریکاییها خود نیز به گونۀ واضح از آنچه که در آینده رقم خواهد خورد، تصور روشنی ندارند. یک بار امریکا پس از حوادث یازده سپتمبر چنین اشتباه محاسباتی را انجام داد و اگر این بار بازهم در محاسباتِ خود دچار اشتباه شود، به نظر میرسد که دیگر هیچ پیروزییی در جنگ با تروریسم نخواهد داشت. برخی تحلیلگران به این نظر اند که هدفهای امریکا در منطقه چنان گسـترده و چندلایه است که بهسادهگی نمیتوان فهمِ دقیقی از آنها به دست آورد و به همین دلیل آنچه را که ما به عنوان شکست محسوب میکنیم، در اصل از منظر منافع امریکا برایشان پیـروزی بوده و آنچه را که ما پیروزی میدانیم، در حقیقت شکستِ آنها به شمار رفته است.
به نظر میرسد که این تحلیل تا حدودی درست باشد ولی با آنهم نمیتوان از کنار برخی واقعیتها عبور کرد و هر آنچه را که میتوانیم با ردیف کردن رویدادها و اتفاقها از معنای وضعیت بهدست آوریم، ناشی از سوءبرداشتهای خود بشماریم. چنین کوچکانگاریها سبب میشود که ما همیشه در تحلیل واقعیتها دچار اشتباه شویم. استراتژیستهای قدرتهای بزرگ بدون شک به دلیل در اختیار داشتن اطلاعاتِ بهروز شده و دستِ اول میتوانند بهتر از دیگران وضعیت را تحلیل کنند، ولی این بدان معنا نیست که آنها هرگز دچار اشتباه نمیشوند.
تاریخ نشان داده که قدرتهای بزرگ در محاسباتِ خود چنان اشتباههای بزرگی را مرتکب شدهاند که به خلقِ فاجعه انجامیده است. مگر کسی میتواند امروز باور کند که امریکا در جنگِ خود با ویتنام دچار اشتباه محاسباتی نشده بود و آنگونه که برنامهریزی کرده بود، این جنگ پیش رفت؟
بدون شک امریکا در جنگ با ویتنام دچار اشتباههای کلانِ محاسباتی شد و نتوانست هیچ پیروزییی در این جنگ فاجعهبار نصیبِ خود سازد. در جنگ افغانستان هم امریکا در برخی موارد دچار چنین اشتباههای محاسباتی شده است. امریکا فکر میکرد که در ظرفِ دو تا سه سال پیروزی کاملِ خود را در مبارزه با تروریسم جشن خواهد گرفت ولی حالا میبینیم که در این عرصه نه تنها که موفقیتِ آنچنانی را بهدست نیاورده که حتا برخی رقبای آن شیپور شکستش را مینوازند.
امریکا به صورتِ دقیق نتوانست که هدفهای پاکستان را تشخیص دهد و در مورد مخالفان مسلحِ افغانستان نیز برنامۀ کارا و موثری نداشت. به یک معنا امریکا فقط برای آرام کردنِ افکار عمومی شهروندانش، پس از حملههای مدهش یازده سپتمبر، به افغانستان به یکبارهگی و بدون برنامه هجوم آورد. رییس جمهوری وقتِ امریکا در همان سالها توانست یک مقدار برای خود و کشورش به عنوانِ یک ابرقدرت آبروداری کند و لطمهیی را که در اثر حوادثِ یازده سپتمبر به حیثیت و اعتبارِ این کشور وارد شده بود تا حدودی جبران کند؛ ولی ادامۀ کار به دلایلِ فراوان نتوانست به سود امریکا تمام شود.
امریکا نیاز داشت با برنامهریزی دقیق و متناسب با شرایط منطقه و افغانستان عمل کند و تنها به غرور و قدرتش متکی نباشد. اما دیدیم که چنین نشد و غرور و قدرتِ امریکا به معضل کلانی حالا هم برای خودش و هم برای مردم افغانستان که قربانی جنگ و تروریسم اند، تبدیل شده است.
اکنون هم با افزایش شمار نظامیانِ امریکایی قرار نیست که در میدان جنگ اتفاقِ فوقالعادهیی صورت بگیرد. زیرا افزایش سربازان، به افزایش جنگجویانِ طالبان و داعش و دهها گروه جنگطلبِ دیگر که در پاکستان تمویل و تجهیز میشوند، میانجامد. به نظر میرسد که امریکا میباید برای رفعِ مشکلاتش در منطقه و بهویژه افغانستان، بزرگتر و عمیقتر بیندیشد و چارهجویی کنـد.
Comments are closed.