احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 27 جدی 1396 - ۲۶ جدی ۱۳۹۶
در روزهای پسین، ویدیویی در شبکههای اجتماعی دست بهدست میشد که در آن دوتن از شخصیتهای سیاسی از جمله عباس بصیر مشاور ریاستجمهوری و از اعضای حزب وحدت اسلامی و همایون جریر از نزدیکان آقای حکمتیار با جمعی از آدمهای دیگر که ظاهراً اعضای گروه طالبان بوده باشند، روی میزی نشستهاند و سرگرم صحبت و گفتوگو میباشند. همزمان با آن، رسانهها اعلام کردند که مذاکرات صلح میان حکومت افغانستان و اعضای طالبان در ترکیه برگزار شده است. اما بعدتر حکومت افغانستان و طالبان اعلام کردند که از آنان در این نشست کسی نمایندهگی نمیکند و از محتوای نشست آگاهی ندارند.
این نکته که مسوولیت نشست را هیچ یک از طرفهای اصلی برای تحقق صلح بر عهده نگرفته است، در محافل سیاسی و اجتماعی افغانستان به شکلی گسترده بازخورد داشته است و پرسشهای متعددی را ایجاد کرده است. از جمله این که روی چه دلیلی دو مشاور رییس جمهور با اجازۀ چه کسی در این نشست حضور داشته اند. دو مشاور با مصارف کدام مرجع و روی چه هدف و چگونه در آن نشست حضور یافتند و حالا با آنان چه برخوردی خواهد شد؟ پیشترهم گزارشهایی مبنی بر اینکه گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی در تلاش برپایی مذاکرات صلح و کشانیدن پای طالبان به میز مذاکرات است، منتشر شده بود. آقای حکمتیار از هنگام پیوستنش به پروسۀ صلح با انتقادهای زیادی روبرو بوده است. پس از حضور او در کابل، نه تنها در میدان جنگ تغییری به وجود نیامد، بل خشونتها به طرز قابل توجهی افزایش یافت. بسیاریها بر آقای حکمتیار از بابت تأثیرنگذاشتن بر وضعیت خرده گرفتند. گلبدین حکمتیار به منظور کاهش انتقادها، ظاهراً ابتکار کرده و شماری را زیر نام گفتوگوهای صلح در ترکیه دورهم جمع کرده است. از سوی دیگر، از چنین نشستهایی به تکرار در یک و نیم دهۀ پسین برگزار شده است که هیچگونه تأثیر ملموس در پروسۀ صلح و آشتی با مخالفان مسلح برجا نگذاشته است. این نشان میدهد که متأسفانه پروسۀ صلح به یک پروژۀ اقتصادی و منبع درامد تبدیل شده است. آدمهای زیادی زیر نام صلح و به بهانۀ کشانیدن پای طالبان به میز مذاکرات، میلیونها دالر به دست آورند. حتا کسانی آمدند و با رییسجمهور سابق مذاکره کردند که بعدها روشن شد، دوکانداری بیش نبوده است. آدمهایی که در نشست پسین ترکیه نیز حضور داشتهاند، شخصیتهایی بیریشه و فاقد اعتبار در میان طالبان عنوان شده اند. این خود میرساند که بحث صلح در افغانستان و بحث مذاکرات به بازی های بسیار مشکوکی تبدیل شده است.
از جانب دیگر مردم به خوبی پی بردهاند که نشستهایی از این قبیل، به جز ضیاع وقت و هدردادن فرصتها نتیجۀ دیگری در پی ندارد. حتا نشستهای چهارجانبۀ میان کابل، اسلامآباد، پکن و واشنگتن نیز به کشانیدن پای طالبان در مذاکرات موفق نگردید. چون اسلامآباد حاضر نیست به هیچ قیمتی ابزار خویش را در افغانستان از دست بدهد. طالبان سربازان جان فدایی هستند که بیهیچ امتیازی در راه منافع اسلامآباد میرزمند و پاکستان، چنین لشکر بیهزینه و بیمدعایی را به هیچ قیمت از دست نخواهد داد. طالبان و دیگر عناصر تندرو و خشونتورز بهگونۀ مستقیم از جانب کشورهای منطقه بهویژه پاکستان هدایت و کنترل میشوند. بنابراین، تا هنگامیکه این کشورها روی این گروه هراسافگن فشار وارد نکنند و آنها را به میز مذاکره وادار نسازد، آنان حاضر به مذاکره و گفتوگو نخواهند شد. از جانبی ماهیت گروه طالبان با جنگ و خشونت گره خورده است. هرگونه آشتی، مذاکره و تفاهم، نقطۀ پایانی بر فعالیت و حضور این گروه محسوب خواهد شد؛ چیزیکه نه طالبان و نه حامیان منطقهیی آنها و نه هم تاجران جنگ نمیخواهند. حتا فعالیت شورای عالی صلح نیز در پروسۀ صلح اثر نخواهد گذاشت، چنانچه در یک دهۀ پسین نزدیک به ۹۰۰ میلیون دالر در شورای صلح مصرف شده است، اما کمترین دستآوردی به دست نیامده است. بنابراین میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که جنگ و صلح افغانستان برای برخی حلقهها و افراد ابزار پول آور و در عین حال بحث صلح افغانستان به بازی های استخباراتی و کاملات مشکوک تبدیل شده است.
Comments are closed.