احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دو شنبه 2 دلو 1396 - ۰۱ دلو ۱۳۹۶
حملات انتحاری و انفجاری در کابل، کلیشهییست که هر بار تکرارِ آن، مترادف با سوگِ بسیاری از خانوادهها و دلیلی برای کوچ و آوارهگیِ بسیاری از شهروندان به بیرون از مرزهای این سرزمین است.
دو شب پیش (شنبه ۳۰ دلو)، شماری از تروریستانِ انتحاری به هوتل انترکانتیننتال کابل حمله بردند و ضمن کشته و زخمی ساختنِ مأموران امنیتی و کارمندان و میهمانانِ داخلی و خارجی، تا ساعاتِ روز بعد با نیروهای دولتی به مبارزه ادامه دادند. آمارهای رسمی به نقل از وزارت داخلۀ کشور، شمار مجروحان و کشتهشدهگان را ۱۱ نفر اعلام کردند؛ اما آمارهای غیررسمی از ۲۵ نفر کشته و زخمی ـ و حتا بیشتر از این رقم ـ گزارش میدهند.
دلیلِ این اختلاف در ارقام را ما به تجربه میدانیم. در فجایعی مانند حادثۀ شفاخانۀ چهارصد بستر و چهارراهی زنبق نیز ما این تفاوتِ فاحش در آمار و ارقام را تجربه کرده بودیم. حکومت همواره با تقلیلِ شمار تلفات و ابعادِ حادثه میخواهد اوضاع را تحتِ مدیریت نشان دهد و خود را از بارِ ملامتِ افکار عمومی و بازخواستهای احتمالی برهاند.
جای تأسف این است که این دروغگویی و تحریفِ واقعیتها توسط حکومت طی این سالها به یک استراتژی پوسیده و نخنما بدل شده که نه مصلحتی را برای مردم و جامعه به بار میآورد و نه پنـد و تلاشِ مضاعفی را برای دولت و حکومت. این دروغگویی را زمانی میتوان «مصلحت» نامید که ارادهیی صادق برای پُر کردنِ خلاهای امنیتی و جلوگیری از تکرار حوادث در ارکان عالیِ دولت به میان بیاید. ولی شوربختانه در سالهای اخیر، همه شاهد هستیم که حوادث شبیهِ هم تکرار میشوند و ما از یک سوراخ بارها گزیده میشویم. در چنین حالتی، تخفیفِ تصنعی در آمار تلفات توسط حکومت، عملِ کبکگونۀ «سر به زیر برف کردن» را تداعی میکند؛ چون به غیر از حکومت، همه میبینند و میفهمند که شمارِ کشتهگان و مجروحان چقدر است و افغانستان از نظر امنیتی در کدام حالت قرار دارد!
در همین حادثۀ دو شب پیش در هوتل کانتیننتال، مردم با حجت و دلیل میگویند که در شبِ حمله بر این هوتل، ضمن آنکه چند برنامۀ سیاسی جریان داشت، یک محفل عروسی نیز در حالِ اجرا بوده و میهمانانِ عادیِ زیادی هم در این جشن اشتراک یافته بودند. مسلماً این حجم از حضور و حملۀ ۴ یا ۵ نفر انتحاری، رقمِ ۵ کشته و ۶ مجروح را تصنعی و عاری از حقیقت ثابت میسازد.
واقعیت این است که حکومت در مواجهه با این حملاتِ تکراری، جز انجامِ بدیهیترین اقدامات و تاکتیکها، کاری انجام نمیدهد و یا هم نمیخواهد انجام بدهد. به هوتل کانتیننتال شش سال پیش نیز حملهیی صورت گرفته بود. نکتهها و پنـدهای نهفته در آن حمله حکم میکرد که تمام منفذها و شیوههای ورودِ دشمن به هوتل سنجیده و مسدود گردد تا هیچ حملۀ دیگری در آینده بر آن انجام نشود. اما دو شب پیش بازهم چنان حملهیی صورت گرفت و نیروهای امنیتی در بیرون از هوتل، منفعلانه تجمع کردند و مهاجمان تا زمانی که مهمات در اختیار داشتند، به آتشباری و ویرانگری ادامه دادند.
این انفعال و بیتدبیری در مواجهه با حملاتِ انتحاریان به مراکز مهمِ شهری، درحالیست که حکومتِ افغانستان ۱۵ سال تجربۀ چنین حوادثی را در کارنامه دارد و نظر به این سابقه ـ اگر حزم و درایتی در کار میبود ـ میبایست به نیروی ایمان و ایثارِ سربازانِ دلیری که در صفوفِ ارتش و پولیس حضور دارند، به یکی از کارآزمودهترین حکومتها در جهان برای پیشگیری از حملاتِ تروریستی در مراکز شهری و احیاناً دفعِ آنها پیش از آنکه کار از کار بگذرد، تبدیل میشد. ولی از آنجایی که تدبیری در رأسِ حکومت وجود ندارد، ما محکوم به چشـیدنِ طعمِ انتحار و انفجار در هر قدم هستیم و حکومت و مقاماتِ عالی نیز دلخوش به ژستها و خبرهای دروغینی که هیچکدام نمیتواند پرده بر بیکفایتیِ آنها بیـندازد.
Comments are closed.