احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:روحالله بهزاد/ سه شنبه 10 دلو 1396 - ۰۹ دلو ۱۳۹۶
پس از حملۀ مرگبار به ساختمان سابق وزارت داخله که در آن تاکنون مرگ ۱۰۳ تن و زخم برداشتند، بیش از ۲۵۰ تن تائید شده است، سران نهادهای امنیتی نشست خبری برگزار کردند و گفتند «ضعف»شان را میپذیرند و از مردم «پوزش» میخواهند. آنان گفتند که استعفای آنان راهحلِ بحرانِ امنیتی کشور نیست و اگر کسی «تواناتر» از آنان پیدا شود، حاضر اند از سمتهایشان کنار بروند. سران نهادهای امنیتی در آن نشست آماریهای متفاوتی ارایه کردند مبنی بر اینکه از حملات متعدد به پایتخت و ولایات جلوگیری کرده اند.
اما چنین به نظر میرسد که سران نهادهای امنیتی دروغ میگویند. واقعیت این است که هیچ نهادی را سراغ نمیتوان کرد که بتواند پژوهش کند که آیا آماری را که سران نهادهای امنیتی ارایه میکنند، درست است یا خیر؟ بارها هم شکایت رسانهها و مردم بلند شده است که حکومت حاضر نیست با آنکه قانون حق دسترسی به اطلاعات نافذ است، به رسانههای و مردم اطلاعات دهد. به نظر میرسد که حکومت عمداً مردم را در خلا اطلاعات قرار میدهد تا اطلاعاتی را که آنان میخواهند به مردم برسانند، واقعی بنماید. برای سران نهادهای امنیتی خیلی هم دشوار نیست تا رویدادهای ساختهگی را سناریوسازی کرده به خورد مردم بدهد؛ اما آنان باید این واقعیت را بپذیرند که تکنولوژی، دسترسی مردم به اطلاعات را بسیاری تسریع بخشیده و نیز شعور سیاسیشان را بلند برده است. مردم میتوانند به اطلاعات دقیق دست یابند. مردم به شعور سیاسی رسیده اند و میتوانند راست و دروغ را از هم تفکیک کنند.
معصوم ستانکزی، رییس عمومی امنیت ملی در نشست خبری گفت: «آنان بابت حملههای انتحاری در شهر کابل امروز هم معذرت میخواهیم، فردا هم معذرت میخواهیم و پس فردا هم معذرت میخواهیم». بیهیچ تردیدی یک شهروند عادی وقتی چنین سخنی را از مسوول بزرگترین نهاد امنیتی کشورش میشنود، بیدرنگ نتیجه میگیرد که این آقای کمر را به بیتوجهی و ضعف در تأمین امنیت و زندهگی مردم بسته کرده است و فردا و پس فردا هم حمله میشود و او معذرت میخواهد! یک روز پس از اظهارات آقای ستانکزی چنین هم شد. مهاجمان مسلح به فرقۀ ۱۱۱ ارتش حمله کردند. واقعیت این است که گزینشهای سلیقهیی و سیاسی در نهادهای امنیتی چنین وضعفت را به بار میآورد. وزیر دفاع، وزیر داخله و رییس عمومی امنیت ملی هیچ ارادهیی برای مبارزه با تروریسم ندارند. آنان نمیدانند کار استخباراتی و کشفی یعنی چه؟ وزیر دفاع کسی است که در یک سال سه بار ترفیع کرده است؛ وزیر امور داخله مدرک مهندسی دارد و رییس عمومی امنیت ملی هم خلاف رشته و بدون اینکه یک روز در ریاست امنیت ملی کار کرده باشد، به کرسی این ریاست تکیه زده است. چه توقعی میتواند از چنین سیستم امنیتی داشت؟ اصلاً نمیتوان توقع داشت؛ رییس عمومی امنیت ملی روزانه مصروف بازیهای خطرناک سیاسی است که کشور را به بدختی میکشاند.
حکومت وحدت ملی در نبود استراتژی امنیتی برای پایتخت و عدم توانایی در مدیریت جنگ در برابر گروههای تروریستی به سر میبرد. متأسفانه بهای ناتوانی و نبود استراتیژی حکومتگران را مردم افغانستان میپردازند. شهروندان هم همواره از ناتوانی مدیران کشفی، استخباراتی و جنگی نهادهای امنیتی شکایت کرده اند، اما حکومت گویا هیچ گوش شنوا ندارد. پایتختها سمبول اقتدار سیاسی و مرکز اداری دولتها اند. حملات مکرر به کابل، در واقع علاوه بر تلفات و تأثیرات روانی آن، نشانۀ شکست اقتدار و مدیریت حکومت وحدت ملی است. حملات پیهم گروههای مخالف حکومت به پایتخت، روایتگر این است که حکومت افغانستان شکست خورده و توانایی تأمین امنیت مردم و قلمرو خود را که پایهییترین مسوولیت است را ندارد.
آمار تلفات ناشی از حملههایی که نهادهای امنیتی نمیتوانند از آن پیشگیری کنند، روزبهروز بیشتر شده میرود. با این حساب، میتوان حدس زد که سران نهادهای امنیتی بعد از پایان نشست خبری روی یک میز مشترک نشسته، قهوهیی نوش جان کرده و به حال مردم افغانستان خندیده باشند!
Comments are closed.