گزارشگر:روحالله بهزاد/ یک شنبه 13 حوت 1396 - ۱۲ حوت ۱۳۹۶
شعارِ «جوانان ستون فقرات جامعه اند»، خیلی به جا و منطقی است، اما در افغانستان کمتر به این شعار تأمل شده است. بسیاری در افغانستان فکر میکنند تنها «جوان» بودن، حلال مشکلات است. بدون شک، جوانان از سرمایههای اساسی و انسانی هر کشوری به شمار میآیند که در ردۀ نیروهای تازهنفس برای انجام وظایف و تحولات، آموزشهایی را در نهادهای علمی فرا میگیرند و کشور را رو به پیشرفت و ترقی سوق میدهند. افغانستان هم از جمله کشورهایی است که برای ترقی و پیشرفت، به نیروی کاری جوانان نیاز اساسی دارد.
اما با یک بررسی سطحی هم میتوان گفت که دغدغۀ اکثریت جوانان افغانستان موضوعاتی است که میتواند سلامت آیندۀ آنان و کشور را شدیداً صدمه بزند. جوانان افغانستان بیشتر مصروف سرگرمیهای ناسالم مانند داشتن دوست دختر، استفادۀ بیرویه و بیحد و حصر از فیسبوک و دود کردن چرس، تابلیتKو دخانیات دیگر اند. از روز تولد تا کنون در افغانستان بودهام و از قشر جوان هم هستم، اما در میان همنسلانم کمتر با کسانی بر میخورم که دغدغۀ فکری سالم داشته باشند. دیده میشود که بخش عمدۀ جوانانی که حداقل در کابل حضور دارند، بیشتر به فکر داشتن یک «پروفایل» در فیسبوک برای پیدا کردن دوست دختر یا دود کردن «سگرتی» هستند.
به نظر میرسد برای جوان افغانستانی دود کردن چرس و گذاشتن عکس در فیسبوک برای پیدا کردن دوست دختر، بدل به عمدهترین هدفِ زندهگی شده است. بسیاری از جوانان فیسبوک را واقعاً برای همین هدف دنبال میکنند؛ رقابت سختی برای داشتن دوست دختر میانشان وجود دارد. برخی هم نداشتن دوست دختر را نشانِ «عقبماندهگی» و «نفهمی» میدانند. بسیاری دیگر هم دود کردن سگرت و چرس را نشانِ «کاکهگی و عیاری» میدانند. تصور آنان این است که «کلۀ آدم بیعمل مثل کدو است.» آنان نمیدانند یا نمیخواهند بدانند همانگونه که دود کردن چرس و استفاده از دخانیات، انسان را به مرور زمان از پا میاندازد و زار و ضعیف میکند، استفادۀ بیحد و حصر از شبکههای اجتماعی نیز میتواند به سلامت انسان شدیداً صدمه بزند. این حرف به معنای مخالفت با استفاده از شبکههای اجتماعی نیست؛ هدف استفادۀ بیحد و حصر از آن است که به شدت زیانبار است.
«سگرتی»، فیسبوک و دوست دختر، حتا نقش و نگارِ محافل و مجلسهای دانشگاهی جوانان افغانستان نیز شده است. وقتی چند دوست و یا همدانشگاهی در رستورانتی گردم هم میآیند یا در کافۀ دانشگاه خلوت میکنند، بیدرنگ سر صحبت از دود کردن دخانیات، باز کردن فیسبوک و چت کردن با دوست دختر باز میشود! واقعاً غلو نیست، این چیزهایی است که به چشم سر دیده شده است. بسیار درصدی کمی از جوانان در کشور است که به آموزش و پرورش بها میدهند و در پی کسب علم اند و برای آینده برنامه و طرح دارند؛ اما این مقدار به شدت کم است و نمیتواند امیدوار کننده باشد.
به هر رو، واقعیت این است که چنین طرز و فکری در این جامعه به وفور دیده شده و در حال گسترش است. فرهنگ استفادۀ موثر و به جا از پدیدههای جهان مدرن در افغانستان نیز بسیار به ندرت شکل گرفته و رایج شده است. نیازِ فرهنگسازی و گسترش فرهنگ موثرِ استفاده از شبکههای اجتماعی و نیز جدی گرفتنِ جلوگیری از پخش مواد مخدر در میان جوانان افغانستان، به شدت حس میشود. اگر به این معضلها با جدیت پرداخته نشود و طرح و برنامۀ برای آن انداخته نشود، شاید تا ده سال آینده شاهد یک فاجعۀ انسانی در کشور باشیم.
بیبرنامهگی و بیتوجهی حکومت در این زمینه نگران کننده است. هرچند وزارت اطلاعات و فرهنگ ادارهیی به نام «معینیت جوانان» دارد که گفته میشود برای رسیدهگی به امور جوانان ساخته شده است، اما از بدو ایجاد این اداره تا کنون، هیچ فعالیت محسوس و قابل لمسی از این اداره به مشاهده نرسیده است. واقعیت این است که رسیدهگی به مشکلات جوانان با ایجاد یک معینیت بسنده نیست. نیازِ به فرهنگسازی و جلوگیری از افتیدن جوانان به منجلاب بدبختیها و مصیبتها، در سطح رهبری حکومت دیده میشود.
نقش موثر خانواده را در این زمینه نمیتوان نادیده گرفت. خانواده و در رأس پدران و مادران، نقش ارزندهیی در جلوگیری از افتیدن فرزندانشان در دام مصیبتهای اجتماعی میتوانند داشته باشد. خانواده، بهترین بستر برای تربیه فرزندِ سالم است.
Comments are closed.