احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





معارف هرات و دشنۀ فساد

گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 14 حمل 1397 - ۱۳ حمل ۱۳۹۷

گاهی برخی از دوستان بر من خُرده می‌گیرند که زیاده از حد با سران دولتی در افتاده‌ای و همه چیز را سیاه می‌بینی. گاهی واقعاً دچار این تردید می‌شوم که نشود دوستان راست بگویند و من بیشتر از حدی که لازم است، در انتقاد از وضعیت جنبه‌های منفی را برجسته می‌سازم. اما وقتی mandegar-3کارکردهای مقام‌های کشور و به ویژه سران حکومت را می‌بینم، باز می‌گویم که نه، این روش درست است و من نباید دچار تردید شوم؛ واقعاً با این افراد نباید به زبانی غیر از این سخن گفت.
از دید من، انتقاد به معنای نفی کامل نیست و می‌توان در آن برداشت‌های مثبت را نیز جا داد. شاید زبانِ برخی منتقدان تیزتر از حد معمول به نظر رسد، ولی این بدان معنا نیست که حرف‌ها و برداشت‌های‌شان همه از سرِ کین‌خواهی و بداندیشی باشد. البته انتقاد را از دشنام دادن و دسیسه‌کاری، باید جدا دانست. دشنام چیزی است و نقد وضعیت چیزی دیگر. آن که دشنام می‌دهد، در پی اصلاح وضعیت نیست، ولی آن کس که انتقاد می‌کند، به دنبال چاره‌جویی و اصلاح است.
از اصلاح گفتم و از زبانِ تندوتیزِ خود، اما اصل موضوع را داشتم کم‌کم به فراموشی می‌سپردم. موضوع اصلی این بود که می‌خواستم در مورد رییس معارف هرات بنویسم. عبدالرزاق احمدی از جوانان تحصیل‌کرده و با درایتِ خطۀ هرات است که حدود دوسال پیش در یک رقابت قانونی که به گفتۀ مسوولان هیچ دخل و تصرفی هم به نفع آقای احمدی در آن صورت نگرفته، موفق شد که به ریاست معارف هرات دست پیدا کند. معارف هرات به باور اکثریتِ باشنده‌گان و وکلای این شهر، با آمدنِ آقای احمدی، تفاوتی از زمین تا آسمان را تجربه کرده است. گفته می‌شود که پیش از آقای احمدی، معارف هرات مرکز بی‌عدالتی، سیاسی‌گری و فسـاد بود ولی حالا با توجه و پیکارِ یک‌تنۀ این مرد، به میزان زیادی از این مسایل مبرا شده است. حالا معارفِ هرات می‌رود که جایی برای آموزش و پرورش شود. اما مگر در این مملکت که سرانش از صبح تا شام داد از مبارزه با فساد می‌زنند، می‌شود با فساد مبارزه کرد؟!
از روزی که آقای احمدی وارد معارف هرات شده، یک تعداد از مسوولانِ قبلی که اتفاقاً دستی نیز در فساد داشته‌اند، علیه او به توطیه‌گری آغاز کرده‌اند. در رأس این غافله هم کسی جز رییس شورای ولایتی هرات نیست که خود از سال‌ها به این‌سو به جرایم متعددی متهم است و حتا نزدیک بود که روانۀ زندان هم شود. اما از برکت روابط قومی، مافیایی و مواد مخدر توانست همۀ سدها را بشکند و دوباره بر این سمت تکیه زند.
دفاع از آقای احمدی اهمیت دارد؛ زیرا او به یک دهه بی‌بندوباری در معارفِ این شهر تا حدودی پایان بخشید و فصل جدیدی از مناسباتِ آموزشی را گشود. او با همۀ مشکلاتی که سر راهش خلق می‌کردند، کمر مبارزه با فساد اداری و مالی بست و موفق شد که تا حد بسیار زیادی این پدیده را در معارف هرات مهار کند. اما حالا مشخص نیست که چند روزِ دیگر او در این موقف خواهد ماند. چرا که تمامیت‌خواهان همواره در تلاش اند که جلو افراد صادق را بگیـرند و نگذارند که ریشه‌های فساد در این کشور بخشکد.
احمدی از زمانی که در معارف هرات گماشته شد، توانست یک نکته را به صورتِ قاطع ثابت کند که مبارزه با فساد امری ناممکن آن‌گونه که ادعا می شود، نیست. او ثابت کرد که کسانی در مخالفت با او قرار دارند که خود شعار مبارزه با فساد سر می‌دهند. مطمین باشید که مخالفانِ احمدی در تبانی با ارگ به‌زودی موفق خواهند شد که بساط مبارزه با فسادِ او را از معارف هرات جمع کنند و دوباره این نهاد را به همان‌هایی بسپارند که سال‌ها از خونِ کودکانِ این سرزمین نوشیده و فربه شده‌اند.
این‌که می‌گویند ارگ نه تنها اراده‌یی برای مبارزه با فساد ندارد بل به شکل‌های مختلف از آن حمایت می‌کند، در همین قضایاست که ثابت می‌شود.
به آقای احمدی اتهام بسته‌اند که علیه یک قوم مشخص قرار گرفته و معارف هرات را سیاسی کرده است. دروغ بودنِ چنین اتهامی را حتا همان‌هایی که تظاهرات به‎راه انداخته اند هم می‌دانند. صداقت و ایمان‌داریِ رییس معارف هرات طی این مدت بر همۀ مردمِ این شهر آشکار شده است؛ اما با این‌همه چرا چنین اتهامی را بر وی وارد می‌کنند؟… زیرا ساده‌ترین راه کنار زدن افراد مصلح و شایسته، غیر از این چیزی بوده نمی‌تواند.
وقتی عدۀ محدودی چنین اتهامِ بزرگی را سازمان‌دهی کنند، خیلی‌های دیگر بدون پرسیدن و تحقیق به آن می‌پیوندند. متأسفانه قوم‌گرایی چنان وضعیتی را خلق می‌کند که حتا نمی‌توان عیبِ قومِ خود را هم دید. جالب این‌جاست که قوم‌گرایان حتا نتوانستند که برای برآورده شدنِ خواست‌های خود، عده‌یی را با خود همراه ساخته و دست به تظاهرات بزنند. کسانی که این تظاهرات را از نزدیک دیده‌اند، می‌گویند که اکثر تظاهرکننده‌گان کارگرانِ روزمزدی بودند که از سر کوچه استخدام شده بودند. آیا با چنین وضعیتی، می‌توان امیـدوار بود که این کشور روزی از شرِ فساد پاک خواهد شد و واقعاً شایسته‌گان بر چوکی اقتدار و خدمت‌گزاری خواهند نشست؟

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.