احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۵ جدی ۱۳۹۱
اولین برخورد خواننده با یک رمان، از طریق راویِ آن است و این راوی در دنیای ادبیات، لباسهای مختلفی پوشیده است. فهرست زیر را آنتون ویلسن نویسنده «شهر پانوراما» فراهم کرده؛ نویسندهیی که در همین رمان اوپن پورتور، یکی از جذابترین راویهای (قصهگوهای) ادبیات را معرفی میکند.
راوی یا قصهگو همان کسی بود که در گذشته دور آتش مینشست و دیگران را با کلامِ خود مسحور میکرد. این راوی در ادبیاتِ مکتوب لباسهای مختلف پوشیده است. آنچه در ادامه میخوانید، ۱۰ تن از راویهای به یادماندنی ادبیات هستند.
۱ـ ام؛ راوی «در جستوجوی زمان از دست رفته»
مارسل پروست
راوی که انگار حوصله ندارد از تخت پایین بیاید و آنچه را پیرامون خودش و خانوادهاش میگذرد، با طول و تفصیل تمام تعریف میکند. انگار تا آخر دنیا وقت برای قصه تعریف کردن دارد. جملات طولانی این راوی از یادنرفتنی هستند! (پابلیشر زویکلی/۲۸ سپتمبر/ ترجمه حسین عیدیزاده)
_______________________________
۲ـ اسماعیل؛ راوی «موبی دیک»
مران ملویل
«مرا اسماعیل بخوانید»، راوی رمان را اینچنین آغاز میکند اما با ورود راوی سومشخص در انتهای کتاب، آیا باز هم میشود این کار را کرد؟ اسماعیل یکی از دنیادیدهترین راویهای ادبیات، راوییی که نفرین شدهترینهاست! (جایگزین: نویسنده/ راوی «دن کیشوت» نوشته سروانتس)
_______________________________
۳ـ روث؛ راوی «خانهداری»
مریلین رابینسن
روث گذشته خود و خواهرش را به یاد میآورد، اما چیزهایی که او تعریف میکند هیچکدام در واقعیت رخ نداده، بلکه زاده تخیلِ او هستند. رمان سرشار از توصیف آدمها، مکانها و رخدادهاست. (جایگزین دل جردن راوی «زندهگی دختران و زنان» نوشته آلیس مونرو)
_______________________________
۴ـ فرانس ـ جوزف مورائو؛ راوی «انقراض»
توماس برنارد
ویژهگی راویهای برنارد، زبان موسیقیوار و تکرار در کلام آنهاست. یک روشنفکر اهل اتریش که در روم در تبعید به سر میبرد، متوجه میشود چون تنها وارث خاندان است، باید به خانه برگردد. مورائو زیرک است و طنزی گزنده دارد و همین او را به یادماندنی میکند. (جایگزین: تمامی راویهای ساموئل بکت)
_______________________________
۵ـ مرد نامرئی؛ راوی «مرد نامرئی»
ران الیسن
ران را به عنوان خود زندهگینامه یک فرد بینام با سرنوشتی محتوم میخوانیم. رمان را رئالیستها نپسندیدند چرا که اثری شخصی بود و سبکی تجربی داشت، چون اجازه میداد نثر مسجع باشد و به فرهنگ توده نزدیک باشد. در این رمان صدای تمامی افراد جامعه را میشنویم. (جایگزین: مرد زیرزمینی راوی «یادداشتهایی از زیرزمین» نوشته فئودور داستایوسکی)
_______________________________
۶ـ چارلز کینبوت؛ راوی «آتش رنگپریده»
ولادیمیر ناباکوف
بله میدانم از خود میپرسید چرا هامبرت هامبرت را از رمان «لولیتا» انتخاب نکردم، چون به نظر من دومین شخصیت معروف آثار ناباکوف یعنی کینبوت جذابتر است. او در این اثر، یکی از غیرقابل اعتمادترین راویهای ادبیات است که اصلاً نمیشود به داستانهای جذابش اعتماد کرد. (جایگزین: هامبرت هامبرد در «لولیتا» نوشته ولادیمیر ناباکوف)
_______________________________
۷ـ دیتی؛ راوی «من به پادشاه انگلستان خدمت کردم»
بهومیل هرابال
هرابال، استاد ادبیات احمقهاست! او اجازه میدهد احمقهای داستانهایش حرف دلشان را بزنند و داستانهای خود را تعریف کنند. دیتی یک متصدی هوتل است و مدام بلوف میزند یک بار به امپراتور اتیوپی خدمت کرده است! او در حالی که نازیها قدرت میگیرند، با یک ورزشکار آلمانی ازدواج میکند. (جایگزین: استیونز راوی «بقایای روز» نوشته کازوئو ایشیگورو)
_______________________________
۸ـ عوضی؛ راوی «پسر مسیح»
دنیس جانسن
داستان ترک اعتیاد از زبان یک راوی غیرقابل اعتماد. «عوضی» نام جالب این راوی است که حتا نمیتواند داستانش را درست تعریف کند. یک رمان مبتنی بر داستان کوتاه، داستانهایی که به هم پیوسته نیستند. آنچه موجب پیروزی جانسن میشود، تکامل زبان راوی با بهبودیاش در هر فصل است. (جایگزین: استر گرین وود در «جام شیشهیی» نوشته سیلویا پلات)
_______________________________
۹ـ هولدن کافیلد؛ راوی «ناتور دشت»
جی. دی. سلینجر
یک راوی نوجوان دیگر که دید و زبانش چنان کودکانه است که گاهی کتاب را کتاب کودکان میخوانند. این در حالی است که ورای سخنان در ظاهر بیمعنای کافیلد، دنیایی بزرگ نهفته است. قدرت کتاب در حرفی است که راوی میزند: مردن با عزت در برابر زندهگی با ذلت. (جایگزین: الین راوی «چشم گربه» نوشته مارگارت آتوود)
_______________________________
۱۰ـ هاک فین؛ راوی «ماجراهای هاکلبری فین»
مارک تواین
روایتها نشانگر پیروزی زبان محاوره بر زبان مکتوب ونوشتار است؛ نشانه پیروزی زبان کوچهبازاری بر زبان رسمی. تواین با این رمان، مهارتش را در استفاده از زبان محاوره نوجوانان امریکا نشان داده و از زبان نوجوانی نحیف، سخنانی بزرگسالانه و پیچیده بیان کرد. (جایگزین: اسکات راوی «کشتن مرغ مقلد» نوشته هارپرلی)
گرفته شده از: برترینها
Comments are closed.