احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:روحالله بهزاد/ دوشنبه 31 ثور 1397 - ۳۰ ثور ۱۳۹۷
روز گذشته تصاویری از کتابِ تاریخِ هفتم که در مکاتب افغانستان تدریس میشود، در شبکههای اجتماعی رو شد. در این کتاب دیده میشود که بخشی از تاریخ جعل شده به شاگردان تدریس میشود.
در بخشی از این کتاب که دوران اسکندر مقدونی را روایت میکند آمده است: «اسکندر مقدونی امپراتوری هخامنشیان را از بین برد و بدون وقفه در سال ۳۳۰ قبل از میلاد به سرزمین افغانستان قدیم هجوم آورد. اسکندر برای تسخیر افغانستان از راه هرات به قندهار، کابل به بگرام رسید و در آنجا سکندریه را ساخت. بعداً به ساحات شمالی افغانستان حرکت کرد و در ولایت تخار امروزی شهر ای خانم را بنیاد گذاشت. بعد از تصفیۀ شمال افغانستان، به سوی شرق حرکت کرد و از راه نورستان و کنر، به چترال رسید. در جنگ با یوسفزایهای کنر اسکندر در ناحیۀ پا زخم برداشت و مدت پنج سال تمام در نقاط مختلف افغانستان جنگید.»
با آنکه این کتاب به زبان فارسی نوشته شده است، اما با یک چشم زدن به ورقهای نخست این کتاب، دیده میشود که کتاب پُر است از واژهگان بیگانه و غیر فارسی. به گونۀ مثال، به جای ویرایشگر مسلکی نوشته شده است: «ایدیت مسلکلی».
این تصاویر در مدت کوتاه، به صورت گسترده دستبهدست شد و واکنشهای تند تاریخنگاران، نویسندهگان و شهروندان را برانگیخت.
ذبیح مهدی، از کاربران شبکۀ اجتماعی فیسبوک که این تصاویر را به نشر رسانده است، در صفحهاش نوشته است: «به دیدارِ دخترانِ مامایم، نیایش و نیوشا رفته بودم. نیایش کتابِ تاریخ صنف هفتم مکتب را پیشرویم گذاشت که یکی از درسها را برایش تشریح کنم. وقتی به املا، انشا و محتوای کتاب دقت کردم، بسیار ناراحت شدم. شرمآور است که اجازه میدهیم دروغهای به این بزرگی را به خوردِ فرزندانمان میدهند».
آقای مهدی با بیان اینکه «نگذاریم ذهن و ضمیر کودکانمان را با متنهای جعلی و دروغین مسموم کنند»، میافزاید: در اینکه در هیچ متن، مدرک و سند تاریخی از یوسفزاییهای کنر (در همین بُرهۀ تاریخ و در همین مکان) ذکری نشده، تردیدی نیست؛ اما اگر به نظر نویسندهگان محترم، نام تاریخیِ این طایفه چیز دیگری بوده و بعداً به یوسفزاییها تغییر یافته، باید به وضاحت ذکر میشد تا شاگردان با نامهای تاریخیِ اقوام و اماکن هم آشنا میشدند.
یعقوب یسنا، از نویسندهگان و فرهنگیان کشور در صفحۀ رسمی فیسبوکش در واکنش به این تصاویر نگاشته است: «بیاییم فرزندان خود را به دروغ عادت ندهیم و به فرزندان خود راستی و درستی را یاد بدهیم. یکی از اهداف آموزش و پرورش، ایجاد باورمندی به راستی و درستی است که یک فرد توسط آموزش و پرورش بتواند اطلاعات درست و نادرست را تفکیک کند و توانایی تشخیصاش برای درک و دریافت اطلاعات درست و باورمندیاش به راستی بیشتر شود».
آقای یسنا میافزاید: ۵ سال اسکندر در افغانستان ماند، دروغ است؛ تأکید بر اینکه اسکندر در اثر بیماری ملاریا درگذشت، دروغ است؛ نام گرفتن از گروهی به نام یوسفزاییهای کنر و جنگ آنان با اسکندر دروغ است؛ زخم برداشتن اسکندر با این صراحت دروغ است؛».
به گفتۀ این نویسنده، در آن موقع، نامهای قومی به نام پشتون، تاجیک، هزاره، اوزبیک و… وجود نداشت، چه برسد که نامهای یوسفزایی و… وجود داشته باشد.
در ادامۀ یادداشت یعقوب یسنا آمده که بهتر است در علم، تعلقها و دوستداریهای قومی، مذهبی و… خود را کنار بگذاریم و واقعیتها را بگوییم؛ تاریخسازی به اساس جعل چه این جعلسازی برای هزاره، تاجیک، اوزبیک و پشتون باشد، در آموزش و پرورش فایده ندارد، ضد علم و روحیۀ علمی است.
گفتنی است که نویسندهگان این کتاب عبارتند از:
«پوهنوال محمد رسول باوری
پوهنمل شاهصنم عمری جبارخیل
مؤلف محمد ابراهیم حقپال
معاون مؤلف الحاج وحیدالله احمدزی
معاون مؤلف محمد حسین احمدزی»
Comments are closed.